گفتوگو با دو تن از اعضاي هيات انتخاب فيلمهاي مستند جشنواره فجر
حرفهايها
تينا جلالي
از ميان 36 اثر مستند متقاضي حضور در جشنواره فيلم فجر در نهايت 10 فيلم با موضوعات و مضامين مختلف شايسته حضور در بخش مسابقه سي و هفتمين جشنواره فيلم فجر شدند. از فيلم مستند «جايي براي فرشتهها نيست» اثر سام كلانتري كه موضوع ورزشي را دنبال ميكند تا فيلمهاي «بانو» به كارگرداني محمد حبيبي منصور، «پروژه ازدواج» ساخته حسام اسلامي، عطيه عطارزاده، «خسوف» ساخته محسن استادعلي، «خط باريك قرمز» به كارگرداني فرزاد خوشدست، «زمستان است» به كارگرداني مهرداد زاهديان، «زندگي ميان پرچمهاي جنگي» اثر محسن اسلامزاده، «عاليجناب» به كارگرداني سجاد ايماني، «كامي» به كارگرداني ميترا ابراهيمي و «مهدي عراقي را بكش» به كارگرداني عبدالرضا نعمتاللهي كه قرار است دوشادوش فيلمهاي بخش سوداي سيمرغ و نگاه نو در جشنواره فجر نمايش داشته باشند.
فيلم مستند يا برنامه تلويزيوني؟
از آنجايي كه تعدادي از فيلمهاي راهيافته به جشنواره فيلم فجر هفته گذشته در جشنواره سينما حقيقت نمايش داشته و بعضا بازخوردهاي خوبي داشتند اين پرسش به وجود ميآيد كه نگاه هيات داوران و رويكرد آنها به انتخاب اين ده فيلم چه بوده؟ آيا انتخاب آنها تحتتاثير قضاوت جشنواره سينما حقيقت بوده؟ بابك بهداد يكي از اعضاي هيات انتخاب فيلمهاي مستند سيوهشتمين جشنواره فيلم فجر با بيان اينكه هر كدام از اعضاي هيات انتخاب با سليقه و نگاه خاص خود فيلمهاي بخش مسابقه را گزينش كردند و هر كدام از ما هيات انتخاب بايد همديگر را به انتخابهايي كه انجام دادهايم متقاعد ميكرديم و ويژگيهاي برجسته فيلمهاي برگزيده را بازگو ميكرديم، گفت كه شايد از ميان اين ده فيلم در نهايت پنج فيلم با سليقه خودش همخواني داشته باشد ولي در نهايت او به راي و نظر همكارانش در هيات انتخاب احترام ميگذارد. نظر بهداد را درباره كيفيت تمام اين 36 فيلم مستند و ملاكش در گزينش آثار مستند براي نمايش در جشنواره فجر جويا شديم كه او در جواب ما ميگويد كيفيت چهل درصد فيلمهاي مستند بيشباهت به برنامههاي تلويزيوني نبود و تقريبا نصف موضوعات مطرحشده در ميان اين 36 اثر قبلا بارها مطرح شده و راجع به آن فيلمهاي مستند زيادي ساخته شده بود؛ از سينماي جنگ گرفته تا فيلمهاي تاريخي و... به اعتقاد اين فيلمساز فيلم مستند بايد از ساختار و روايت مناسب خاصي برخوردار و كارگردان اثر بايد نسبت به موضوعي كه براي مخاطب تعريف ميكند اشراف كامل داشته باشد. از نظر كارگردان مستند «خانه بهارستان» مستندساز بايد درباره موضوعي كه انتخاب كرده پژوهش زيادي انجام دهد و بعد در مرحله فرم و ساختار فيلم را انتخاب كند: «مهمترين نكته در ساختمان يك فيلم مستند اين است كه سازنده اثر چگونه با موضوع انتخابي خود خلاقانه برخورد كند. به اعتقاد من فيلم مستند خوب بايد بازسازي خلاقانه يك واقعيت باشد.» با اين پيشزمينه بهداد دست به انتخاب فيلمهاي مستند جشنواره فجر زده است. «به شخصه در ميان موضوعات مطرح شده به آن فيلمي توجه كردم كه فيلمساز نگاه خلاقانهاي به اثر داشته باشد و موضوع فيلمش هر چند تكراري باشد اما با زاويه جديدي براي مخاطب تعريف كرده شود. بعضي موضوعات در ميان فيلمهاي امسال موضوعات تازهاي بودند اما متاسفانه كارگردان نگاه خلاقانهاي به مطلبي كه تعريف ميكرد نداشت و روي قضيه مطروحه عميق نشده بود.»
به باور بهداد ده فيلمي كه به مرحله نهايي راه پيدا كردند موضوعات مهم و درخور توجهي داشتند و حتي پا به پاي فيلمهاي بخش سوداي سيمرغ جشنواره فجر توجه مخاطبان را جذب ميكنند: «اين فيلمها هم سرگرمكنندهاند، هم مخاطب را به تفكر وا ميدارند و هم تاثيرگذار هستند.» وي در خصوص تاثير جشنواره مستند حقيقت توضيح داد كه اكثر فيلمهاي مستندي كه به بخش مسابقه جشنواره فيلم فجر راه پيدا كردند در جشنواره مستند نمايش داشتند و از صافي هيات انتخاب و مردم عبور كردند اما ما هيات انتخاب تمام 36 فيلم مستند را به صورت يكسان مورد ارزيابي و تحليل قرار داديم و با حساسيت بالا بارها با هيات انتخاب درباره كيفيت فيلمها جلساتي برگزار كرديم ولي كتمان نميكنيم كه فيلمهايي كه در جشنواره با استقبال مواجه شدند توجه ما را به خود جلب كرد و اين مساله بسيار طبيعي است: «ملاك من براي انتخاب وجه خلاقانه اثر بود.» به نظر اين عضو هيات انتخاب حمايت از فيلمهاي مستند و نمايش زياد آن در جشنوارههاي مختلف نه تنها در جذب مخاطب بيشتر موثر خواهد بود كه بايد علاوه بر جشنواره سينما حقيقت و فجر در دانشگاهها و گروه جلسات و محافل هنري نمايش بيشتر داده شود.
هويت حضور سينماي مستند در جشنواره فجر
رامين حيدري فاروقي ديگر عضو هيات انتخاب درباره پرمخاطب بودن بعضي فيلمهاي مستند راهيافته به جشنواره فجر معتقد است: «دستكم در سينماي مستند، نميشود از كيفيت به نفع كميتِ مخاطب كوتاه آمد و پر مخاطب بودن، امري ثانوي و مزيد بر علت است اما در مورد فجر، چون هويت جشن به نوعي با جلبتوجه و خبررساني و عرضه، گره خورده است و سينماي مستند به موازات سينماي داستاني و انواع امكاناتش به نمايش درميآيد، منطقي به نظر ميرسد نوعي از انواع مستند كه امكان جلب نظر طيف وسيعتري از مخاطب را دارند مد نظر قرار گيرند و توجه و تشويق و حمايت از انواع سينماي مستند را در جشنوارههاي تخصصي با جوايز و زمينههاي متعددِ ارزيابي، ديد و دنبال كرد.»
به اعتقاد وي نبايد فراموش كرد كه ملاك توانايي جذب مخاطب اكران است: «اولويت، برخورداري آثار انتخابشده از كيفيت حرفهاي در انواع گونهها بوده است. در ضمن وقتي ده فيلم حداكثر امكان را براي حضور و نمايش دارند، حتما فيلمهاي درخور توجه و احترام ديگري هم بودهاند كه رتبه يازده تا پانزده را داشتهاند و متاسفانه و با دريغ، بيرون ماندهاند.» حيدري فاروقي در بخش ديگري از صحبتهاي خود درباره نمايش برخي فيلمها در جشنواره سينما حقيقت ميگويد: «در سينما حقيقت بيشتر مخاطبان، اهالي سينماي مستند هستند و نوع و تنوع انتخابها در بخشهاي مختلف از پهناي بيشتري برخوردار است. حضور در فجر يعني شركت در جشنِ خبرهاي سينمايي، زمان دعوت و آشنا كردنِ طيفهاي مختلف حوزه بازار نمايش با محصولِ آماده رقابت در بازار. اين در مورد سينماي داستاني و جوايز متعددش فرق ميكند. در فجر، امكان سينماي مستند، استفاده از ظرفيت عرضه و آشنايي است و يك جايزه هم معلوم است كه جنبهاي نمادين دارد و اگرنه چرا فقط يكي و آن هم فيلم بلند، پس تكليف تلاش مستندسازاني كه فيلم كوتاه يا نيمهبلند ساختهاند چه ميشود؟ به وضوح روشن است كه انتخاب يك فيلم بلند و حداكثر، نمايش تعدادي محدود به قدر امكان جدول اكران دهروزه، يعني هويت حضور سينماي مستند در جشنواره فجر، لاجرم مربوط است به اينكه فيلمها هم باكيفيت، هم در مقياس بازار سينماي مستند، مستعد حضور در فضاي اين رخداد باشند. حيدري فاروقي در پايان صحبتش يادآوري ميكند كه سينما از آغاز، هم به درد به ياد آوردن و تاكيد و دقت در امورِ چالشبرانگيز و تشكيك در جريان غالب ميخورد، هم به درد فراموشي و سرگرمي و زنگ تفريح: «سينماي مستند در پرمخاطبترين افقش، تماشاگرانش را در ميان مخاطبان آگاهي و پرسش و انواع تفكر انتقادي جستوجو ميكند و به درد فراموشي نميخورد. اميدواريم ما مستندسازان و مديران و اهالي رسانه به اتفاق بتوانيم بيشترين توجه به جذابيت بيمانند واقعيت و حقيقت حاضر در آن را به رخ بكشيم تا مانع رخوت و يأس باشد و اميد يك پيشنهاد نباشد، واقعيتي ملموس باشد از تجربه مواجه شدنِ بيتعارف با آنچه هستيم و بررسي شرايط موجود براي رفتن به سمت آنچه دوست داريم باشيم و شايستهاش هستيم و حاضريم برايش بكوشيم و مسووليتش را بپذيريم.»