بهرام پارسايي از چرايي ردصلاحيتش گفت
ايستادگي برابر ردصلاحيتهاي 96 علت ردصلاحيت در 98
«بهرام پارسايي توسط هيات اجرايي در وزارت كشور زيرنظر دولت حسن روحاني ردصلاحيت شد.» اين خبري است كه چندي پيش در رسانهها منتشر شد و به تبع آن انتقادهاي بسياري را متوجه عملكرد هياتهاي اجرايي وزارت كشور و ردصلاحيت اصلاحطلبان، آن هم پيش از شوراي نگهبان كرد. پارسايي كه در جريان انتخابات رياستجمهوري 96 از حاميان روحاني به شمار ميرفت، كنار چهرههايي همچون قاسم ميرزايينيكو، محمد محمودي شاهنشين از اصلاحطلبان و محمدجواد كوليوند و فرهاد تجري از ميان اصولگرايان پارلمان مسووليت اداره امور در هيات مركزي نظارت بر انتخابات شوراهاي شهر و روستا را كه در همان سال برگزار شد، عهدهدار شد. او اما حالا در توييتي علاوه بر وزارت كشور دولت روحاني، از فراكسيون اميد و رييس آن نيز انتقاد كرده و در ادامه اقداماتش در هيات مركزي نظارت بر انتخابات را دليل اين ردصلاحيت اعلام كرده است. او در حساب كاربرياش در توييتر نوشته است: «همزمان كه با دوستان همفكر در ارديبهشت ۹۶ درگير انتخابات رياستجمهوري بوديم، با چند نفر از همكاران مسووليت هيات مركزي نظارت بر انتخابات شوراها را نيز برعهده داشتيم كه تاييد صلاحيت حداكثري كانديداهاي داراي شرايط قانوني آن انتخابات كه در نوع خود نظير نداشت، محصول كار اين هيات بود. در روزها و شبهاي آخر كه مقابل فشارهاي طاقتفرسا براي ردصلاحيت سليقهاي تعداد چشمگيري از نامزدها در هر شهر و استان كشورمان مقاومت كردم، ميدانستم كه هزينه اين كار را ميپردازم.» او در عين حال معتقد است كه «هيات اجرايي با وجود تذكرات داده شده در كمال سهلانگاري عجيب و بيسابقه وزارت كشور شكل گرفته»، ردصلاحيت خود را «بدون هيچ سند و مدرك قانوني و تنها بر اساس رايگيري و اظهارنظر كاملا سليقهاي و سياسي» عنوان كرده و گفته كه از اين اقدام «كمي تعجب» كرده اما «ناراحت» نشده است. نماينده اصلاحطلب مردم شيراز در مجلس در ادامه اين توييت مدعي شد: «من آگاهانه نخواستم بهاي تاييد صلاحيتم، ردصلاحيت غيرقانوني جمعي از نامزدهاي شوراي شهر و گرفتن حق انتخاب از مردم باشد. اما در اين ميان دو نكته بسيار تلخ و گزنده وجود دارد؛ يكي بيتفاوتي وزارت كشور در چينش هيات اجرايي و ديگر بيتفاوتي فراكسيون اميد كه همواره در دفاع از عملكرد خود تاييد صلاحيت كانديداهاي شوراهاي شهر را تقريبا در صدر پاسخها دارد. برخلاف دوستان و مسوولاني كه به محض رسانهاي شدن ردصلاحيتم، تماس، پيگيري يا موضعگيري داشتند، رييس و اكثر اعضاي هيات رييسه فراكسيوني كه دو سال هم سخنگوي آن بودم، نه تنها به صورت رسمي يا غيررسمي تماس و توجهي نداشتند، بلكه در هفته حضور در صحن مجلس هم به روي خود نياوردند، گويي كه نه اتفاقي افتاده و نه اصلا مرا ميشناسند كه مبادا بابت معاشرت با اينجانب، گردي بر دامن مبارك صلاحيتهايشان بنشيند.» نماينده مردم شيراز همچنين در پايان آورده است: «البته درباره فعاليتهاي مبتني بر قانون در دفاع از حقوق ملت كه زمينهساز اين ردصلاحيت شد، به تفصيل با مردم سخن خواهم گفت، اما تجربه برخورد برخي همراهان مرا به اين فكر فرو برد كه شايد به قول حضرت حافظ: بيرون كشيد بايد از اين ورطه رخت خويش...»