كوتاه درباره رضا قيصريه به بهانه برگزاري شبي به نام او
ديدار با نويسنده در77سالگي
رسول آباديان
خبرخوب براي دوستداران آثار رضا قيصريه اين است كه مراسم شب ديدار با اين نويسنده و مترجم زبردست ادبيات كشور ايتاليا، عصر روز دوشنبه (نهم ديماه ۹۸) با همكاري مجله بخارا در موسسه هنر فردا (واقع در اتوبان حقاني، نرسيده به چهارراه جهان كودك، نبش ديدار شمالي، پلاك ۲۷) برگزار ميشود. گفتني است در اين مراسم فيلم «در ستايش هفتاد و هفت سالگي» به كارگرداني سعيد بهشتي با حضور كارلو چرتي، علي دهباشي، آنتونيا شركا، هوشنگ گلمكاني، مسعود كازري، منوچهر سادات افسري، حانيه اينانلو، هدا عربشاهي، مهدي فتوحي، امير حسينزادگان و لوكا جانسانتي به نمايش درميآيد. رضا قيصريه با انتشار آثاري چون «هفتداستان» و «كافهنادري» قدرت خود در زمينه نوشتن داستان را ثابت كرد. از سوي ديگر ترجمه كارهايي درخشان از نويسندگان پيشرو كشور ايتاليا نشان ميدهد كه حساسيت قيصريه در ترجمه، كمتر از حساسيت در نوشتن نيست. دو كتاب يادشده كه هنوز هم خوانندگان خاص خود را دارند، براساس حال و هوايي مدرن در داستاننويسي نوشتهشدهاند. حال و هوايي آگاهانه از چگونگي جايگاه نويسنده در جهان پهناور داستاني. براي شناخت هرچه بيشتر اين نويسنده و مترجم بايد بدانيم كه او براي مجموعه «هفت داستان» در سال ۱۳۷۲ برنده جايزهاي معتبر شد و در سال ۱۳۸۲ براي ترجمه آثار ايتاليايي و مقالاتي در مورد ادبيات، سينما و تئاتر ايتاليا به زبان فارسي جايزهاي براي ترجمه از وزارت فرهنگ و ميراث فرهنگي ايتاليا توسط رييسجمهور اين كشور دريافت كرد. جز دو كتاب «هفت داستان» و «كافه نادري»
غالب آثاري كه از قيصريه به چاپ رسيده، ترجمه است. اما رمان كافه نادري شامل ۳ فصل است و نويسنده در هر فصل نگاهي جامعهشناسي دارد به مسائل بزرگ و كوچك هنرمنداني كه پيش از انقلاب در كافه نادري دور هم جمع ميشدهاند. اين رمان برخلاف اسمش ارتباط چنداني به كافه نادري و اصولا هيچ كافه ديگري ندارد. ساختار كلي رمان براساس تخيل محض نوشته شده اما سياليت فضا همچنين همساني شخصيتهايي چون «تينوش» و «مفتون»، خواننده را به ياد برخي هنرمندان در عرصههاي مختلف در پيش از انقلاب مياندازد. كافه نادري رماني تاريخي نيست اما ساخت وقايعي از تخيل در پروراندن شخصيتها و گذر از سه موقعيت پيش از انقلاب، زمان وقوع انقلاب و پس از انقلاب، اين شبهه را به وجود ميآورد كه ممكن است نويسنده براساس رويدادهايي واقعي دست به نوشتن اين اثر زده است. يكي از نكات بارز اين رمان، وجه باورپذيري بالاي آن است. گنجاندن شخصيتهايي جاندار در كنار ساخت و ساز قدرتمند اتمسفر داستاني و همچنين رعايت تسلسل ذهني مخاطب، نشان از آن دارد كه قيصريه توانسته است با بهرهگيري از كمترين مواد داستاني به خلق اثري نايل شود كه نه تنها هنوز هم خوانندگان خاص خود را حفظ كرده بلكه روز به روز به دامنه آن افزوده ميشود.
درباره شخصيتپردازي اين رمان بايد گفت كه قيصريه سويهاي ديگر از شخصيتپردازي داستاني را مورد آزمايش قرار داده. شخصيتهاي نه چندان متعدد اين رمان، نه از آن جنس شخصيتهايي هستند كه بشود زياد نزديكشان شد و نه از آن جنس شخصيتهايي كه بتوان ناديدهشان گرفت.