چرا استراماچوني و كالدرون فرار را بر قرار ترجيح دادند؟
كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد
علي كربلايي
پرسپوليس نيمفصل اول را با 3 امتياز اختلاف نسبت به رقبا در صدر جدول به پايان رساند و گابريل كالدرون آخرينباري كه روي نيمكت پرسپوليس نشست مورد تشويق شديد هواداران در ورزشگاه آزادي قرار گرفت. هواداران به همان سبك ايسلندي كه برانكو را تشويق ميكردند مرد آرژانتيني را تشويق ميكنند و از شواهد اينطور برميآيد كه سرمربي جديد سرخها در كمتر از 6 ماه موفق شده قلب هواداران را تسخير كند. اما درست بعد از تثبيت صدرنشيني پرسپوليس و يك پيروزي سخت با ده بازيكن مقابل نساجي، يكي از عوامل رسانهاي باشگاه سعيد راد عصباني را مقابل دوربينها فرستاد تا به شكلي علني و با لحني نه چندان مناسب از سرمربي پرسپوليس انتقاد كند. بعد از جلسه سرنوشتساز كالدرون با اعضاي هياتمديره باشگاه، برخي افراد داخل باشگاه جايگاهشان را از دست رفته ميبينند و در اين وانفسا دست به هر كاري ميزنند تا در سمتشان ابقا شوند. بعد از جلسه كالدرون و هياتمديره هيچ اسمي به عنوان خروجيهاي باشگاه اعلام نشده، اما رسانههاي نزديك به پرسپوليس اعلام كردهاند كالدرون شرط كرده دو نفر از باشگاه كه روي نيمكت هم مينشينند بايد پرسپوليس را ترك كنند تا به ايران برگردد. اين دو نفر كه به تازگي و با حضور محمد حسن انصاريفرد به باشگاه اضافه شدند، واكنش رسمي در قبال اين شروط كالدرون نشان ندادهاند، اما با تمام قوا در حال بسيج كردن نيروهاي طرفداري عليه سرمربي پرسپوليس هستند. مرور خبرگزاريها و رسانههاي هواداري پرسپوليس در سه روز گذشته به خوبي نشان ميدهد كه باشگاه پرسپوليس به غوغاكدهاي تبديل شده و افرادي از درون باشگاه براي حفظ صندلي خودشان حاضر به قرباني كردن كالدرون هستند.
مشابه اتفاقي كه امروز در پرسپوليس رقم خورده و جو اين تيم را بسيار بحراني كرده، در روزهاي گذشته در استقلال هم ديده شده. زماني كه مديران باشگاه موفق شدند وكيل استراماچوني را براي مذاكره به قطر بكشانند، بليتهاي پرواز به دوحه رسانهاي شد. وكيل استراماچوني از اين موضوع بسيار ناراحت شد، اما با عذرخواهي رسمي باشگاه همهچيز ختم به خير شد. روز گذشته درست ساعاتي پيش از برگزاري جلسه مذاكره در دوحه، يكي از داخل باشگاه اسناد و مدارك قرارداد استراماچوني را به رسانهها ميدهد تا وكيل مربي ايتاليايي قيد مذاكره با طرف ايراني را بزند و همه چيز دوباره به بنبست برسد؛ گويا ارادهاي درون هر دو باشگاه وجود دارد تا مربيهاي موفق خارجي دو تيم را فراري بدهد. استقلال پس از سالها با استراماچوني به صدر جدول رسيد و به وحشتناكترين تيم ليگ تبديل شده بود. برآورده نكردن خواستههاي ساده استرا باعث شد او ايران را ترك كند و موضوع بهقدري پيچيده شود كه عوامل وزارت خارجه و معاون وزير هم نتوانند كاري از پيش ببرند. اين براي اولين بار نيست كه از داخل باشگاه استقلال اسنادي افشا ميشود كه به رابطه اين تيم با مربياش خدشه وارد ميكند. سال گذشته قرارداد بازيكنان خارجي اين تيم در رسانهها منتشر شد و دود جنگ قدرت بين اعضاي باشگاه به چشم هواداران رفت.
كالدرون در يك دوره 31 روزه 7 پيروزي پياپي كسب كرد تا نيمفصل دوم را در شرايطي شروع كند كه فاصلهاش با تيم دوم سه امتياز است و به نيمهنهايي جام حذفي رسيده است. پرسپوليس با شروع نيمفصل دوم بايد در ديدارهايي بسيار سخت ابتدا در آزادي با تراكتور بازي كند و سپس به آبادان برود تا مقابل صنعت نفت آماده صفآرايي كند. بعد از آن دربي تهران برگزار خواهد شد و پرسپوليس بايد بلافاصه راهي قطر شود تا با الدحيل ديدار كند. بعد از الدحيل پرسپوليس در يك بازي خارج از خانه ديگر بايد با التعاون روبهرو شود و سپس به نقش جهان اصفهان برود تا مقابل شاگردان قلعهنويي قرار بگيرد. بعد از آن در دو بازي خانگي ميزبان شهر خودرو مشهد و الشارجه امارات خواهد بود. تونل وحشتي كه پرسپوليس در نيمفصل دوم بايد پشت سر بگذارد، ميتواند تكليف اين تيم را براي ادامه فصل مشخص كند. پيش از اين ديدارهاي سخت پرسپوليس حدود يك ماه و نيم فرصت دارد تا تيمش را تقويت كند، اما به جاي اينكه انرژي مديريت باشگاه صرف خريدهاي زمستاني و پرداخت مطالبات كادر فني و بازيكنان بشود، صرف حواشي شده است. در مورد دو عضو هياتمديره پرسپوليس از زمان بركناري گرشاسبي تا امروز كه عرب رفته و انصاريفرد آمده، شايعاتي بسياري مطرح است. دو عضوي كه همواره كانديداي مديرعاملي باشگاه هم هستند و به نظر ميرسد نقشي پررنگ در برافروخته شدن آتش اين جنگ داخلي در اردوگاه پرسپوليس دارند.
دو گروهي كه در استقلال و پرسپوليس در حال فراري دادن مربيهاي موفق دو تيم هستند، به دنبال چه منافعي هستند؟ كالدرون و استرا به چه كساني آسيب ميرساندند؟ اولين چيزي كه به ذهن مخاطبان خطور ميكند، نقش دلالها در اين موضوع است. واسطههايي كه به واسطه حضور مربيهاي باكيفيت خارجي توان وارد كردن بازيكنان بيكيفيت به ليست دو تيم مطرح پايتخت را ندارند. پرواضح است زماني كه چهرهاي مثل سعيد راد علم ميشود تا به كالدرون بتازد، پاي منافعي در ميان است. ميدانيم كه نوه سعيد راد جايي در تفكرات كالدرون ندارد و مربي آرژانتيني آدام همتي را تبديل به يك سكونشين كرده است. اينكه چرا يك نفر از بدنه باشگاه چنين فرصتي را به يك منتقد بدهد جاي بحث بسيار دارد. اين كار چيزي شبيه به افشاي قرارداد استراماچوني در رسانهها است. كالدرون به خوبي آگاه است كه چه كساني به او ضربه ميزنند و به درستي اعلام كرده تا زماني كه آنها در تيم باشد به تهران بازنميگردد. شايد گنجاندن چنين شرطي در حيطه اختيارات سرمربي يك تيم نباشد اما كمتر كسي است كه نزديك باشگاه پرسپوليس باشد و نداند در اتاقهاي ساختمان آن چه ميگذرد. مخالفان حضور كالدرون روي نيمكت پرسپوليس شمشيرشان را از رو بستهاند، درست مثل مخالفان حضور استرا روي نيمكت استقلال. بايد ديد سرانجام اين جنگ داخلي چه بلايي سر دو باشگاه محبوب پايتخت ميآورد. هواداران تجربهاي مشابه خوردن گل به خودي عمدي در دقايق پاياني را تجربه ميكنند. تجربهاي بسيار تلخ كه تا مدتها از ذهنشان پاك نميشود و بديهي است كه مسببين وضعيت پيشآمده در آينده بايد پاسخگوي هواداراني باشند كه روياهايشان دزديده شده است.