تب بحران داخلي در بغداد هنوز پايين نيامده كه امريكا سعي دارد تا تنشهاي منطقهاي را وارد عراق كند. بغداد در حالي نظارهگر بازي جديد امريكاست كه با تهران به دليل نزديكي جغرافيايي و همكاريهاي سياسي، امنيتي و اقتصادي پيوند خورده و همزمان سالها حضور نظامي امريكا در اين كشور، واشنگتن را به نيروي فرامنطقهاي همواره حي و حاضر در بغداد تبديل كرده است.
از سال 2003 كه جورج بوش پسر با عنوان پرطمطراق «مبارزه با تروريست» به عراق حمله كرد تا امروز و نخستين روز از سال 2020 ايران و امريكا در عراق توافق نانوشتهاي را عملي كردهاند: هر كدام براي كاستن از نفوذ ديگري تلاش كردند اما همزمان از تبديل كردن عراق به ميدان منازعه مستقيم پرهيز داشتهاند. زماني كه جورج بوش پسر مست از توهم پيروزي در افغانستان با وجود مخالفت جامعه بينالمللي به قصد ساقط كردن دولت صدام حسين به بغداد حمله كرد، برخي از تحليلگران مسائل منطقه اين اقدام را به تقديم كردن عراق به ايران تعبير كردند. تعبيري كه هنوز و همچنان جاي خود را در پس ذهن سياستمداران امريكايي هنگام جابهجايي مهرههاي سياسي و امنيتيشان در عراق حفظ كرده است.
17 سال پس از حمله امريكا به عراق هنوز هر انتخاباتي كه در اين كشور برگزار ميشود، تحليلگران به سراغ وابستگيهاي سياسي افراد ميروند تا ببينند كه آيا رييسجمهور و نخستوزير نزديك به ايران، برگ برنده را در دست گرفته است يا سياستمداري نزديك به واشنگتن.
در حالي كه امريكا در عراق پايگاههاي نظامي را به اشغال خود درآورده و سربازان امريكايي در عراق به گفته مايك پمپئو، وزير خارجه اين كشور 5 هزار نفر هستند، ايران نيز از وضعيت سياسي و امنيتي در همجواري خود غافل نبوده و هم در داخل بدنه سياسي و هم در بدنه نظامي اين كشور از نفود برخوردار است. ايران از اين نفوذ در مسير مبارزه با داعش به نحوي استفاده كرد كه به اعتراف مقامهاي سياسي و نظامي عراق اگر در مقطعي كمكهاي ايران نبود داعش پس از موصل، بغداد را هم به تصرف خود درآورده بود.
تا پيش از حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد، ايران و امريكا هر چند در ظاهر با حضور سياسي و نظامي ديگري در عراق مخالف بودند و ردپاي اين مخالفت را در اظهارنظرهاي رسمي هر دو طرف شاهد بوديم اما در ميدان عمل به بغداد براي حفظ توازن ميان حضور دو ضد در اين كشور كمك ميكردند. با اين همه اين توافق نانوشته مانند بسياري از توافقهاي رسمي ديگر در سطح منطقهاي و بينالمللي با حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد با چالشهايي روبهرو شد. هر چند كهنهكارهايي چون وزير دفاع پيشين كابينه ترامپ، جيمز متيس به او هشدار داده بودند كه در زمين عراق با ايران درگير نشود و در هر تصميمگيري در قبال ايران، حضور سربازان امريكايي در منطقه همجوار با ايران را در نظر بگيرد اما برآيند تصميمگيريهاي رييسجمهور امريكا نشان از بيتوجهي كامل او به تجربه كهنه فرماندهان امريكايي دارد.
در 3 سال گذشته از حضور ترامپ در كاخ سفيد زماني كه او تصميم به ترك توافق هستهاي با ايران گرفت يا زماني كه تحريمهاي هستهاي عليه تهران را زنده كرده و در قالب سياست فشار حداكثري، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در ليست گروههاي تروريستي قرار داد، هشدارهاي تحليلگراني ناديده گرفته شد كه تاكيد داشتند اين رويه ميتواند به منازعه ولو تصادفي ايران و امريكا در منطقه منتهي شود. امروز تمام آن هشدارها و پيشبينيها درست از كار درآمده و زماني كه پايگاه نظامي امريكا در عراق هدف حمله قرار ميگيرد از نظر واشنگتن نخستين مظنون ايران است و بالطبع زماني كه مقر نيروهاي مورد حمايت ايران مورد حمله قرار ميگيرد و امريكا مسووليت آن را ميپذيرد، بيم واشنگتن از اقدام تلافيجويانه در تك به تك حركات امريكاييها قابل مشاهده است. امريكا در حالي حضور ايران در عراق را به بهانهاي براي اقدامهاي ناهماهنگ با دولت اين كشور تبديل كرده و ميكند كه جرياني مانند حشدالشعبي كه در مسير مبارزه با داعش، كارنامه چشمگيري داشتند به دستور نخستوزير عراق در ساختار نظامي اين كشور ادغام شده و دولت رسمي عراق بر اين ادغام مهر تاييد زده است.
روز گذشته در حالي كه سفارت امريكا در عراق مورد حمله معترضان عراقي قرار گرفت(گزارش اين حادثه را در صفحه 5 امروز اعتماد بخوانيد) دونالد ترامپ به سبك و سياق 3 سال گذشته، موضعگيري در اين خصوص را به صفحه توييترش كشاند و دقيقا همان جملاتي را نوشت كه حكم بنزين بر آتش به راه افتاده در عراق را داشتند. ترامپ در اين باره نوشت: «ايران پيمانكار امريكايي در عراق را كشت و چندين نفر را مجروح كرد. ما قويا پاسخ داديم و هميشه خواهيم داد. اكنون ايران يك حمله به سفارت واشنگتن در عراق را هماهنگ كرده است. آنها كاملا مسوول آن هستند. علاوه بر آن، ما انتظار داريم عراق از نيروي نظامي خود براي محافظت از سفارتمان در بغداد استفاده كند و همين هم به آنها گفته شده است.»
ترامپ چند ساعت پس از اين توييت اوليه در موضعگيري دوم نوشت:«خطاب به ميليونها نفري كه در عراق دنبال آزادي هستند و نميخواهند تحت سلطه و كنترل ايران باشند اكنون وقت شماست!» دونالد ترامپ در حالي در توييت دوم خود از عراقيها خواست عليه حضور ايران قيام كنند كه امريكا از سال 2003 در عراق حضور سياسي و نظامي دارد و اين توييت به معناي اعتراض چهل و پنجمين رييسجمهور امريكا به شكست سياستهاي واشنگتن در 17 سال گذشته در عراق است.
مايك پمپئو، وزير خارجه ترامپ نيز ساعاتي پيش از توييتنويسي مافوقش در تماس تلفني با دبيركل سازمان ملل، وليعهد عربستان سعودي، وليعهد حاكم ابوظبي و نخستوزير رژيم اسراييل، ايران را مقصر اصلي تنشهاي اخير در عراق معرفي كرده بود. اقدامي كه نشان از تلاش امريكا براي بهرهبرداري از تحولات اخير در عراق در مسير جلب اجماع عليه ايران دارد.
حمله امريكا به مواضع حشد الشعبي در الانبار كه به كشته و زخمي شدن قريب به 70 نفر منتهي شد، واكنشهاي متفاوتي را به دنبال داشته است. چهرههاي تندرو در كابينه ترامپ يا كارشناسان ضد ايراني مانند مارك دووبيتز از اين اقدام امريكا با عنوان تصميم درست در زمان درست ياد ميكنند و آن را جبراني براي تعلل ترامپ در پاسخ دادن به ايران هنگام انهدام يك پهپاد امريكايي توسط تهران در خرداد ماه سال جاري ميدانند. در آن مقطع رييسجمهور امريكا اعلام كرد كه تصميم حمله را به دليل بيم كشته شدن شهروندان غيرنظامي متوقف كرده است، ادعايي كه از سوي برخي منابع در داخل دولت ترامپ هم مورد ترديد قرار گرفت.
حمله معترضان به سفارت امريكا در عراق كه ترامپ در ادعايي بيپايه و اساس آن را حمايت شده از سوي ايران ميداند، زنگهاي خطر را در چند جبهه به صدا درآورده است: حمله امريكا به مقر جريان حشد و به دنبال آن حمله به سفارتخانه امريكا در بغداد چه تاثيري بر رابطه واشنگتن و بغداد خواهد گذاشت؟ سرنوشت 5 هزار نيروي امريكايي مستقر در عراق چه خواهد شد؟ آيا امريكا بر تعداد اين نيروها از بيم اقدام تلافيجويانه حشد ميافزايد يا در مسيري معكوس از تعداد آنها خواهد كاست؟ ترامپ، تهران را مقصر اعلام كرده و اين در حالي است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در نخستين ساعات حمله امريكا به مقر حشد، اعلام كرده بود كه اين اقدام تجاوزكارانه امريكا از سوي مردم عراق بيپاسخ گذاشته نخواهد شد. اين اقدام چه تاثيري بر تنش رو به فزوني ميان تهران و واشنگتن دارد؟ آيا همانطور كه بسياري از تحليلگران پيشبيني ميكنند، ايران و امريكا به دو راهي يا جنگ يا مذاكره نزديك شدهاند؟
در 48 ساعت گذشته از حمله امريكاييها و حمله معترضان عراقي به سفارتخانه امريكا در بغداد بسياري از مقامهاي سياسي دولت پيشين امريكا همچنين تحليلگران غربي، سياست خارجي ترامپ در منطقه به خصوص در قبال ايران را مقصر وضعيت به وجود آمده، دانستهاند. بن رودز از مشاوران ارشد تيم باراك اوباما با سخت خواندن ارزيابي نتيجه شكست سياست ترامپ در قبال ايران نوشت: در نتيجه اين شكست، ايران برنامه هستهاي خود را از سر گرفته، امريكا منزوي شده و تنشهاي منطقهاي هم افزايش پيدا كرده است.
بن رودز در توييت ديگري با اشاره به ادعاي ترامپ مبني بر اينكه خروج او از برجام و سياست فشار حداكثري رفتار تهران را در منطقه تغيير داده، نوشت: تحريمها هيچ تغييري در اين رفتار ايجاد نكرده است. آنچه اتفاق ميافتد، نتيجه پيشبرد سياست خارجي براساس حسادت به اوباما، مصرف داخلي و منافع سعودي است.
كالين كال از ديگر اعضاي كابينه باراك اوباما هم در اين باره نوشت: از سال 2014 تا پايان دوره باراك اوباما هيچگاه نيروهاي مورد حمايت ايران در عراق به نيروهاي امريكايي حمله نكردند. ترامپ بايد مسووليت اين را بپذيرد كه خروج از توافق با ايران، رفتارهاي تهران را تهاجميتر كرد.
رابرت مالي نيز در اين باره در توييترش نوشت: وضعيت خطرناك است و هر لحظه امكان دارد كه همه چيز غيرقابل كنترل شود و كار ايران و امريكا به تنش نظامي كشيده شود.
در اين ميان برخي تحليلگران مسائل ايران و امريكا چون ولي نصر با اشتباه دانستن اقدام امريكا در حمله به جريان حشدالشعبي و كشته و زخمي شدن بيش از 50 عراقي ادعا كردند كه اين اقدام امريكا به نفع ايران در عراق تمام شده است. تحليل ولي نصر بر اين ادعا استوار است كه بخشي از اعتراضهاي مردمي در عراق در چند ماه گذشته نسبت به حضور و نفوذ ايران در اين كشور بوده و اكنون با حمله امريكا به عراقيها عملا آن اعتراضها به حاشيه خواهند رفت.
خبرگزاري رويترز در گزارشي به نقل از مقام امريكايي در جلسه غيرخبري با خبرنگاران نوشت كه دولت ترامپ ميگويد در برابر اقدامهاي ضد امريكايي گروههاي نزديك به ايران در عراق تاكنون خويشتنداري نشان داده اما به اين نتيجه رسيده كه نبايد حمله اخير به مقر امريكا را بيپاسخ بگذارد. اين خبرگزاري در ادامه نوشت: رابطه ايران و امريكا پس از حملات زنجيرهاي به تانكرهاي نفتي در خليج فارس همچنين ساقط كردن پهپاد امريكايي به تنش بيشتر كشيده شده است. امريكا در حالي ايران را مقصر ميداند كه تاكنون هيچ سندي دال بر دخالت ايران در حملات زنجيرهاي به تانكرهاي نفتي در خليج فارس و تاسيسات نفتي آرامكو در سعودي منتشر نشده است. پنتاگون روز يكشنبه در هشداري به كتائب حزبالله از شاخههاي حشد و ايران ادعا كرد كه اگر حملات به نيروهاي امريكايي ادامه پيدا كند، امريكا دست به اقدامهاي نظامي بيشتري عليه آنها ميزند.
نيويوركتايمز نيز در اين باره نوشت:«امريكا در حال حاضر در كنار 5 هزار نيروي رسمي كه در عراق دارد، تعدادي نيروي غيررسمي با عنوان پيمانكار غيرنظامي هم دارد. پنتاگون ميگويد كه وظيفه نيروهاي امريكايي باقي مانده در عراق، تعليم نظامي سربازان عراقي همچنين كمك به مهار جريانهاي شبه نظامي است. امريكا پس از سالها سرمايهگذاري سياسي و نظامي در عراق، خود را در نقطهاي ميبيند كه كمتر چهره قدرتمند سياسي در عراق حاضر به ايستادن در كنار واشنگتن و دفاع از نقش امريكا در اين كشور است.»
تنش نظامي ميان ايران و امريكا ولو به شكل محدود، سناريويي است كه بسياري از چهرههاي تندروي حاضر در كابينه ترامپ همچنين كارشناسهاي نزديك به اين طيف فكري در انديشكدهها و مراكز تحقيقاتي نزديك به كاخ سفيد در 3 سال گذشته روي آن سرمايهگذاري جدي كردهاند. امريكا در حالي حمله اخير به مقر خود را به ايران نسبت ميدهد كه اين اقدام امريكا به تازهترين تكه از پازلي تبديل شده كه واشنگتن به دنبال حضور ايران در پاي ميز مذاكره در نتيجه تكميل آن است. دونالد ترامپ با خروج از توافق هستهاي با ايران و اتخاذ سياست فشار حداكثري به دنبال توافقي جديد است كه به گفته او فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي ايران را هم علاوه بر فعاليتهاي هستهاي آن شامل شود. مذاكرهاي كه با مجموع اقدامهاي ضد ايراني امريكا در 3 سال گذشته هر روز دورنماي آن محوتر ميشود و جاي خود را به احتمال افزايش تنشهاي منطقه اي ميدهد. اين همان سناريويي است كه جامعه جهاني پيش از خروج امريكا از برجام نسبت به آن هشدار داده و اعلام كرده بود كه بر هم زدن برجام به عنوان دستاوردي ديپلماتيك جاي خود را به توسل به زور و تنشي نو در منطقه ملتهب خاورميانه خواهد داد.