نگاهي به فوتبال اروپا در دهه دوم هزاره سوم
وقتي ليگها انحصاري شدند
روز گذشته آخرين روز از آخرين سال دهه دوم قرن 21 ميلادي به پايان رسيد. يكي از رايجترين تقسيمبنديهاي تاريخ فوتبال بر اساس دهه است و مورخان فوتبال براي تسهيل در بررسي تاريخ اين ورزش از اين روش استفاده ميكنند. دهه دوم قرن 21 دههاي بود كه فوتبال بيش از پيش انحصاري شد و غولهاي اروپايي خرجشان را از ساير تيمها كاملا جدا كردند. همچنين اين دهه تحت سلطه رونالدو و مسي هم بود كه جذابترين رقابتهاي تاريخ فوتبال را در اين سالها ثبت كردند. در ادامه نگاهي خواهيم داشت به ليگهاي معتبر اروپا در دههاي كه پشت سر گذاشتيم.
سري آ سياه و سفيد بود
زماني كه يوونتوس به سري بي تبعيد شد، كمتر كسي فكر ميكرد اين تيم مانند ققنوس از زير خاكستر بلند شود و اينطور موقرانه به پرواز دربيايد. آنها از قعر به اوج آمدند و در سالهاي پاياني اين دهه موفق شدند بهترين بازيكن جهان را به خدمت بگيرند. آنيهلي، مالك يوونتوس برنامهاي دقيق و جاهطلبانه براي تيمش تدوين كرد و موفق شد 8 سال پياپي در اين دهه، تيمش را به قهرماني ايتاليا برساند. سال 2010 آثميلان قهرمان ايتاليا شد، سال 2011 رقيب همشهري يعني اينتر قهرمان شد و بعد از آن تاكنون تنها يوونتوس موفق به فتح اسكودتو شده است. نكته حايز اهميت در مورد يووه اين است كه آنها از يك بحران بسيار جدي و گردابوار خارج شدند و حالا به نقطهاي رسيدهاند كه هيچ تيمي در ايتاليا روياي رسيدن به آنها را هم نميتواند در سر بپروراند. يووه در اولين ديدار خود در اين دهه با اين تركيب به ميدان رفت: منينگر، كاسرس، لگروتاليه، كيهليني، گروسو، حميدزيچ، ملو، پولسن، ماركيسيو، ديگو، ترزگه. ستارههايي كه در اين تركيب ديده ميشوند همه بازيكنان پا به سن گذاشته هستند و ديگران هم استعدادهايي بودند كه هرگز از پس برآورده كردن توقعات برنيامدند. امروز در تركيب يووه بزرگترين ستارههاي سري آ حضور دارند. از كريستيانو رونالدو تا جمعي از بهترين مدافعان جهان و هافبكهايي كه هر تيمي در ايتاليا آرزوي داشتنشان را دارد. با وجود اينكه دهه دوم قرن 21 دهه نزول فوتبال ايتاليا بود، اما يوونتوس موفق شد بهترين سالهايش را بسازد. ايتالياييها در اين دهه در ليگ قهرمانان يكي از ناموفقترين دورههايشان را سپري كردند و تنها يكبار توسط اينترميلان به قهرماني اروپا رسيدند و يوونتوس دو بار به نايبقهرماني رسيد. به راحتي ميتوان اين دهه را، دهه سياه و سفيد فوتبال ايتاليا ناميد.
لاليگاي آبياناري و سلطه بر اروپا
از سال 2010 تا 2019 بارسلونا مقتدرانهترين دوران تاريخش را سپري كرد. آنها 7 بار در لاليگا موفق به كسب عنوان قهرماني شدند. لاليگا در اين دهه حاكم بيچون و چراي فوتبال اروپا بود و تيمهاي اسپانيايي رئال مادريد و بارسلونا، موفق شدند 7 بار فاتح ليگ قهرمانان اروپا بشوند و تيمهاي سويا و اتلتيكو مادريد نيز موفق شدند در مجموع 6بار فاتح ليگ اروپا شوند. با وجود اينكه تيمهاي اسپانيايي در اروپا قدرتنمايي ميكردند، سلطه بارسا در ليگ خدشهدار نشد. آبياناريها در اين دهه 7 بار فاتح لاليگا شدند، رئال تنها 2 بار (نصف قهرمانيهاي اروپايياش در اين دهه) و اتلتيكو مادريد يك بار قهرمان لاليگا شدند. لاليگا در اين دهه با حضور مسي و رونالدو چشمهاي زيادي را به خود خيره كرد و بيشك ميتوان دهه دوم قرن 21 را بهترين دهه تاريخ لاليگا از حيث جلبتوجه جهاني قلمداد كرد. تمام چشمها خيره به اين ليگ بود و بهترين بازيكن جهان در تمام سالهاي اين دهه از لاليگا معرفي شد. مودريچ، رونالدو و مسي افرادي بودند كه موفق به كسب توپ طلا شدند و هر سه در زمان كسب اين عنوان بازيكن تيمهاي لاليگايي بودند. در اين دهه شاهد دو فينال تمام اسپانيايي در ليگ قهرمانان بوديم و دربي مادريد دو بار در فينال برگزار شد. ركوردهاي نقل و انتقالات بارها در اين ليگ شكسته شد كه مقصد بهترين ستارههاي جهان لاليگا بود. بايد ديد اين موفقيتهاي چشمگير پس از اينكه نيمار و رونالدو اين ليگ را ترك كردند در دهه آينده تكرار خواهد شد يا خير.
ليگ برتر، عصر تازه به دوران رسيدهها
غولهاي كلاسيك فوتبال انگليس در اين دهه رفته رفته به حاشيه رفتند و تاپ فور سابق (4تيم برتر) تبديل به تاپ سيكس شد و در نهايت اين فصل ميبينيم كه در آخرين نيمفصل اين دهه، آرسنال، منچستر و تاتنهام جايي در جمع بهترينها ندارند. اولين قهرمان اين دهه چلسي بود كه از اواسط دهه گذشته شروع به اوجگيري كرده بود. در اين دهه دو تيم منچسترسيتي و لسترسيتي براي اولينبار فاتح «ليگ برتر» شدند و يونايتد با خداحافظي سرالكس فرگوسن، جايگاه هميشگياش در صدر جدول را از دست داد. يونايتد در اوايل اين دهه دو بار توسط سرالكس فرگوسن به قهرماني رسيد و بعد از آن زوال اين تيم آغاز شد. سيتي با 4 قهرماني در اين دهه بهترين تيم بوده و چلسي با سه بار فتح ليگ برتر در جايگاه بعدي قرار ميگيرد. در سال 2016 شاهد قهرماني دراماتيك لسترسيتي با هدايت رانيهري بوديم كه بيش از پيش به بينندگان ثابت كرد اين ليگ غيرقابل پيشبيني است. ليگ برتر انگليس با 4 قهرمان در اين دهه، بين تمام ليگهاي معتبر اروپايي بيشترين تعداد قهرمان را داشته است. سيتي، لستر همچنين چلسي جزو قدرتهاي جديد فوتبال انگليس محسوب ميشوند كه موفق شدهاند از دوراني كه قدرت در انحصار يونايتد و آرسنال بود، عبور كنند و اين تيمها را كنار بزنند. به عبارتي ميتوان اين دهه را دهه تازه به دوران رسيدههاي انگليس نامگذاري كرد؛ دههاي كه آغازگر عصر قدرتنمايي منچسترسيتي به عنوان يك غول بود و چلسي موفق شد قهرمانيهايش كه از اواسط دهه قبل آغاز شده بود را سه بار ديگر تكرار كند.
بوندسليگا، بايرن مونيخ هميشه در اوج
فوتبال آلمان در دههاي كه گذشت انحصاريترين دورانش را سپري كرد. در حالي كه دهه اول قرن 21 اين ليگ 5قهرمان متفاوت داشت، در اين دهه جز دو سال كه دورتموند با يورگن كلوپ به قهرماني رسيد، تنها بايرن مونيخ بود كه جام قهرماني فوتبال آلمان را لمس كرد. بايرن مونيخ در اين دهه بيرحمانه فوتبال آلمان را قلع و قمع كرد و اين ليگ را تبديل به يكي از يكطرفهترين ليگهاي اروپا كرد. دورتموند در مقاطعي موفق شد خود را به عنوان يك قدرت برتر به فوتبال آلمان تحميل كند اما بايرن مونيخ با خريد ستارههاي اين تيم، آنها را به نوعي كنار زد. بايرن در اين دهه بارها حضور در نيمهنهايي ليگ قهرمانان اروپا را تجربه كرد و دو بار به فينال رسيد كه حاصل آن يك قهرماني و يك نايبقهرماني براي باوارياييها بود.
فرانسه، يكهتازي امير قطر
ليگ يك فرانسه كه در ايران به اشتباه آن را لوشامپيونه صدا ميكنند، در اين دهه خود را وارد ليگهاي پرطرفدار فوتبال اروپا كرد. سرمايهگذاري عجيب قطريها در اين ليگ محدود به خريد پاريسنژرمن نميشود و خريد حق پخش مسابقات و تقبل بخش عمده اسپانسرينگ در اين ليگ بر عهده قطريها بود. آنها كه براي جلب نظر پلاتيني به خاطر آراي مهمي كه او ميتوانست برايشان به ارمغان بياورد، حاضر بودند دست به هر كاري بزنند، نقش اول فوتبال قطر در دهه اخير بودند. پاريسنژرمن تبديل به يك غول بزرگ اروپايي شد كه ركورد نقل و انتقالات را با دوبرابر قيمت ميشكند و ميتواند هر ستارهاي كه اراده كند را به تركيبش اضافه كند. پاريسنژرمن در اين دهه 6 بار قهرمان فرانسه شد و مارسي، موناكو، ليل و مونپليه هر كدام يكبار فاتح اين ليگ شدند.