عقلانيت در سياست؛ ضربه برابر ضربه
غلامعلي رجايي
سردار قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس بامداد روز جمعه در فرودگاه بغداد با حمله پهپادهاي امريكايي به درجه شهادت نايل شد. به راستي اين سردار شهيد لايق شهادت بود. با اين سردار بزرگوار در دوران جنگ و زماني كه فرمانده لشكر 41 ثار‌الله بود، از نزديك آشنا شدم. اين ارتباط زماني بعد از دوران دفاع مقدس نيز ادامه يافت. آنچه از روحيات او در چند سال همراهي دستگيرم شد، اين است كه او لايق شهادت بود و خود نيز همين را مي‌خواست. اما بعد عاطفي و احساسي شهادت سردار قاسم سليماني، تنها به اين بعد خلاصه نمي‌شود و بايد علاوه بر سوگواري براي اين ضايعه دردناك به فكر تدابيري عقلاني براي برخورد با اين اتفاق نيز بود.
علي‌القاعده جمهوري اسلامي بايد از برخوردهاي احساسي در اين مورد دوري كند. ترور سردار قاسم سليماني ضربه‌اي به انقلاب و نظام و كشور وارد كرد و ما نيز بايد براساس سياست «ضربه در برابر ضربه» به آن پاسخ دهيم اما اين بدين معنا نيست حالا كه درد عاطفي به خاطر اين جنايت فوق‌العاده بالاست به برخوردهاي مقطعي و احساسي دست بزنيم.
قطعا مواجهه با امريكا، دامنه‌دار و گسترده خواهد بود. بايد به اين مساله توجه كرد كه در حال حاضر امريكا به دليل گستردگي منافعش در دنيا ضربه‌پذيري بيشتر دارد و اين موضوع كاملا در واكنش‌هاي دست‌كم يك دهه اخير آنها به وضوح مشخص است. در حال حاضر نيز سفير و تعدادي از نيروهاي خود را از عراق فراخوانده و تدابير گسترده امنيتي در خاورميانه انديشيده است اما آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه ما بايد بتوانيم سياست‌هاي امريكايي را در منطقه عقيم كنيم.
در همين راستا سياست مقاومت از سوي جمهوري اسلامي ايران و ساير گروه‌هاي مقاومت و ملت‌هايي كه با سلطه‌طلبي ايالات‌متحده امريكا در خاورميانه مشكل دارند و نمي‌خواهند به آن تن دهند، تداوم خواهد داشت و راه سردار قاسم سليماني نيز ادامه پيدا خواهد كرد. با اين حال بايد از فضاي احساسي عبور كرده با تدبير راه مقابله با سلطه‌گري‌هاي امريكايي را پيدا كنيم.
سردار قاسم سليماني، مظلومانه به شهادت رسيد و اميدوارم نصرت اين شهادت همان‌طور كه نصيب اين فرمانده رشيد جمهوري اسلامي مي‌شود، نصيب ايران نيز بشود.
مشاور آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني