آيا دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا براي نجات خود از بحرانهاي سياسي داخلي دست به آغاز جنگي ديگر در منطقه خواهد زد؟ اين سوال از نخستين هفتههاي خروج امريكا از برجام و به تبع آن بازگشت تحريمهاي هستهاي عليه ايران و قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ليست گروههاي تروريستي امريكا همواره در فضاي تحليلهاي بينالمللي مطرح بوده است. جيم لوب از تحليلگران حوزه سياست خارجي در سپتامبر سال 2018 در مقالهاي تحليلي با بررسي مجموع توييتهاي دونالد ترامپ در تقبيح دخالتهاي نظامي امريكا در منطقه تلاش كرد به اين سوال پاسخ بدهد كه آيا ممكن است ترامپ وارد جنگ با ايران شود؟ با توجه به ترور سردار شهيد قاسم سليماني توسط نيروهاي امريكايي اين پرسش بيش از پيش در فضاي رسانهاي و تحليلي مطرح ميشود و بازخواني اين نوشتار جيم لوب به درك صحيحتر از سياست ترامپ در قبال ايران كمك خواهد كرد:
بياييد يك لحظه فرض كنيم – البته اين فرضيه تحت شرايط خاصي كاملا منطقي است – كه مشكلات سياسي و عدم محبوبيت دونالد ترامپ، رييسجمهور فعلي امريكا – چه قبل و چه بعد از انتخابات - در چند ماه آينده رو به وخامت برود.
با وجود نقل قولها از «مقامات ارشد» ناشناس، افشاگريهاي جديد در كتاب «باب وودوارد» (نويسنده كتاب ترس: ترامپ در كاخ سفيد)، نتايج تحقيقات رابرت مولر (دادستان ويژه تحقيق در خصوص مداخله روسيه در انتخابات امريكا) و عدم دستيابي به موفقيتي بزرگ و واقعي در بحث كرهشمالي ميتوان انتظار اين را داشت كه مسير هموار ترامپ و حزب جمهوريخواهش تبديل به مسيري دشوار شود.
بنابراين رييسجمهوري كه به لحاظ سياسي از هرطرف با مشكلات محاصره شده و با چنين چشماندازي روبروست چه كاري ميخواهد انجام دهد تا مردم را حامي خود كرده و از بدترين شرايط دور بماند؟ البته كليشهاي وجود دارد مبني بر اينكه رهبراني كه دچار مشكل هستند، اغلب تمايل دارند يك بحران سياسي - حتي در حد جنگ - را عليه «دشمني» ضعيف به راه بيندازند تا حداقل كانون توجه را از روي خود بردارند. تاريخ انباشته از چنين مواردي است.
آيا ترامپ دست به چنين كاري ميزند؟
توييتهاي ترامپ در سالهاي 2011 تا 2013 را بهخاطر بياوريد:
باراك اوباما براي اينكه در انتخابات پيروز شود، جنگي را با ايران آغاز ميكند. (29 نوامبر 2011)
اكنون كه تعداد آراي اوباما رو به سقوط است منتظر حمله او به ليبي يا ايران باشيد. او نااميد شده است.
(9 اكتبر 2012)
اجازه ندهيد اوباما از ايران به عنوان فرصتي براي آغاز يك جنگ استفاده كند تا در انتخابات پيروز شود. جمهوريخواهان مراقب باشيد! (22 اكتبر 2012)
پيشبيني ميكنم اوباما بالاخره به ايران حمله ميكند تا آبرويش حفظ شود! (16 سپتامبر 2013)
به ياد داريد قبلا چه گفتم ؛ اوباما روزي به ايران حمله خواهد كرد تا نشان دهد كه تا چه حد سرسخت است. (25 سپتامبر 2013)
به ياد داريد كه خيلي وقت قبل پيشبيني كرده بودم كه اوباما روزي به ايران حمله ميكند، چرا كه در مذاكره با آنها مهارت كافي را ندارد! (11 نوامبر 2013)
بنابراين ترامپ به وضوح معتقد است كه جنگ يا حداقل نوعي اقدام نظامي عليه يك دشمن قطعي مانند ايران دستورالعمل خوبي براي وارونه كردن آينده سياسي رياستجمهوريهاي ضعيف و رو به سقوط است. در واقع، به نظر ميرسد اين اولين انگيزه او باشد. گويي ارتباط ميان مشكلات سياسي و راهحل نظامي آنها در ايران در ذهن او تقريبا خودكار است.
ترامپ اين ارزيابيها را زماني انجام داده كه حتي نامزد انتخاباتي هم نبوده است، چه رسد به رييسجمهور. اين ارزيابيها درست زماني بود كه بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم اسراييل و شلدون ادلسون (از حاميان مالي حزب جمهوريخواه در ايالات متحده امريكا و حزب ليكود اسراييل) و ديگر حاميان مالي ميلياردر از «ائتلاف يهوديان جمهوريخواه» كه تاكنون بيش از ارزش پولشان از قبل مشكلات فلسطين و اسراييل سود بردهاند و افرادي چون محمد بن سلمان، وليعهد سعودي و محمد بن زائد، شريك و مربي او در جنايات جنگي هنوز گوشهاي ترامپ را با دروغهاي افسانهاي درباره ايران پر نكرده بودند. در آن زمان هنوز جان بولتون، جنگطلب ضد ايران (مشاور امنيت ملي سابق امريكا) و رودي جولياني (وكيل شخصي ترامپ) كه هر دو از منافقين پول ميگيرند يا مايك پمپئو، وزير امور خارجه امريكا در ميان مشاوران اصلي «امنيت ملي» ترامپ نبودند.
حدس من اين است كه اقدام نظامي عليه ايران – بدون انگيزه مشخص و واضح - به لحاظ سياسي تاثير عكس خواهد داشت، چرا كه همه حاميان سرسخت ترامپ انگيزههاي خودخواهانه اين اقدام را ميبينند. اما شايد همه چنين ادراكي نداشته باشند. در صورتي كه امريكاييها كشته نشوند – يعني يك سري حملات هوايي موثر عليه تاسيسات هستهاي و مراكز فرماندهي و كنترل و آموزش - در واقع ممكن است حداقل به صورت موقت بسياري از مردم كشور با او موافق باشند.
اما فرض اين سناريو اين است كه ترامپ حملهاي بدون اطلاع قبلي انجام خواهد داد؛ اتفاقي ممكن اما نامحتمل كه به طور مثال جيمز متيس، وزير دفاع سابق امريكا، (بهرغم خصومت ديرينه خود با ايران) و ستاد مشترك ارتش امريكا به شدت با آن مخالف هستند. حتي پمپئو، بهرغم اينكه قبلا از بمباران پيشگيرانه سايتهاي هستهاي ايران
دفاع ميكرد به احتمال خيلي زياد مانع چنين اقدامي خواهد شد و تلاش ميكند تا متحدان قديمي واشنگتن را متقاعد كند كه دولت ترامپ نبايد نظم جهاني پس از جنگ جهاني دوم به رهبري غرب را از بين ببرد. شايد مقامات ارشد ناشناسي كه اصرار ميكنند ترامپ قابل كنترل است و اين اقدامات بدون فكر او به جايي نميرسد در واقع اختيار و اراده لازم براي جلوگيري از چنين اتفاقي را دارند. سه عمليات نظامي كه ترامپ در 18 ماه گذشته از مقامات ارشد خود خواستار اجراي آن شده هيچگاه اتفاق نيفتاده است و اين ميتواند به راحتي اين موضوع را نشان دهد.
چه اتفاقي ميافتد اگر اسراييل، رژيم آلسعود يا اماراتيها ، اقدامي تحريكآميز انجام دهند يا خودشان حملهاي را آغاز كنند و پس از اينكه كنترل آن از دستشان خارج شد، نيروهاي امريكايي مجبور به مداخله شوند؟ اين سايت از يك سال و نيم پيش به ندرت مطالبي منتشر كرده كه ممكن است باعث تحريك نقاط مهم خاورميانه شود، از سوريه و بلنديهاي جولان گرفته تا بابالمندب يمن يا هر نقطه ديگري در خود خليج فارس.
علاوه بر اين در نظر داشته باشيد اينكه جايگاه سياسي ترامپ ممكن است به پايينترين نقطه ممكن رسيده باشد و جمهوريخواهاني كه حداقل كنترل مجلس نمايندگان را از دست دادهاند، نتانياهو، بنسلمان و بن زائد ممكن است معتقد باشند كه از الان تا زمان تشكيل كنگره جديد آزادي عمل ترامپ (يا پنس) به طور جدي محدود ميشود، ميتواند دليلي براي شروع درگيري با ايران باشد. البته اين يك پيشبيني نيست، اما ميگويد كه توييتهاي قبلي ترامپ درباره مطلوبيت سياسي جنگ با ايران، بايد جدي گرفته شود.