آيا امريكا از عواقب عمليات تروريستي فرودگاه بغداد در امان ميماند؟
خطاي راهبردي كاخ سفيد
امير موسوي
امريكاييها در ترور سردار شهيد قاسم سليماني دچار محاسبات غلط شدهاند و تصور ميكنند كه جمهوري اسلامي ايران نتواند در شرايط تحريمها و مسائل جاري خاورميانه در سطح قابل توجهي به اين اقدام تروريستي واكنش نشان دهد. واشنگتن با اطمينان خاطر اين عمليات را انجام داد
و گرفتار اين خيال باطل است كه جمهوري اسلامي ايران آمادگي تقابل را ندارد. روز گذشته در سطح مقام معظم رهبري و شوراي امنيت ملي تصميمات مهمي گرفته شد كه نشان ميدهد، ايران حاضر به ساده عبور كردن از كنار اين اقدام خصمانه و جنايتكارانه امريكا نيست. نكته حايز اهميت ديگرمساله وحدت ملي است كه در پي اين اقدام ايجاد شد. مردم ايران به صورت خودجوش در واكنش به اين اقدام به خيابانها ريختند و براي شهادت سردار قاسم سليماني عزاداري كردند. اين مقدمه يك تشييع باشكوه براي شهداي اين عمليات تروريستي و شهيد قاسم سليماني خواهد بود. چنين وحدتي و شكوه تشييع پيكر اين شهدا، به امريكاييها نشان خواهد داد كه در محاسبات خودشان اشتباه كردهاند و برخلاف انتظار باعث اتحاد و همبستگي بيشتر ميان مردم ايران شدهاند.
نكته ديگري كه وجود دارد، اين است كه امريكاييها از نتايج عملكردهاي اخير خود در خاورميانه بهشدت نااميد شدهاند و نوعي سرخوردگي و خشم در ميان مقامهاي امريكايي عيان شده است. اين تصور وجود داشت كه در پي ناآراميهاي عراق و لبنان، كار يكسره خواهد شد و دولتهايي در اين كشورها بر سر كار خواهند آمد كه سرسپرده واشنگتن باشند و امتيازهاي ويژهاي به واشنگتن بهويژه در جهت تضعيف محور مقاومت خواهند داد. اما تا به امروز، اين اهداف و خواستههاي واشنگتن عملي نشده است و طي هفتههاي اخير علائمي از بغداد و بيروت ميآيد كه نشان ميدهد برخلاف انتظار امريكا، مسير تحولات به سمت ديگري ميل ميكند. امريكاييها خيلي هزينه كردند و اميدوار بودند كه با سرمايهگذاري بر ناآراميهاي داخلي در لبنان و عراق، بتوانند به نتايج دلخواهشان برسند، اما به نظر ميرسد كه تحولات پيشرو نه تنها به نفع امريكاييها تمام نخواهد شد، بلكه منافع آنها را در منطقه بيشتر به خطر مياندازد.
نكته سوم اين است كه امريكاييها از يك سال و نيم پيش در اين رويا بودند كه با اجراي سياست حداكثري و تحريمها عليه ايران، باعث عقبنشيني و تغيير مواضع جمهوري اسلامي ايران شوند، اما انتظار امريكا در اين مورد هم برآورده نشد. مانور مركب هفته گذشته با حضور ايران، روسيه و چين در شمال اقيانوس هند، بيش از هر زمان ديگري واشنگتن را غضبناك و ناخشنود كرد، چراكه دو ابرقدرت در كنار ايران قرار گرفتند و با سياستهاي امنيتي جمهوري اسلامي ايران همراهي كردند.
امريكا تصور ميكرد بعد از اين شكستها، ميتواند از طريق اقدام حذفي و ترور، محور مقاومت را در منطقه تضعيف كند و شرايط جديدي به نفعش شكل بگيرد. اما واقعيت اين است كه در واكنش به اين اقدام، در عراق هم مرجعيت، هم دولت، هم نيروهاي مردمي، اين اقدام را محكوم كردند و پشتيباني خود را از حشدالشعبي و جمهوري اسلامي ايران اعلام كردند. گروههاي لبناني، يمني و فلسطين اشغالي هم يكصدا اين جنايت را محكوم كردند و بار ديگر بر همراهي خود با جمهوري اسلامي ايران تاكيد كردند. اين موضعگيريها به منطقه هم محدود نمانده و همه كشورهاي دنيا و حتي درون امريكا، صداي انتقادها و اعتراضها نسبت به چنين اقدامي بلند شده است و همه نگران واكنش جمهوري اسلامي ايران هستند.
بعد از محكوميت يكصداي اين اقدام تروريستي بود كه امريكا به سرعت دچار اضطراب شد و تغيير رويه داد تا جايي كه من شنيدهام بلافاصله بعد از واكنش تند ايران به اين اقدام، واشنگتن از طريق سفراي يكي از كشورهاي عربي به ايران پيامي را رسانده است كه اگر جمهوري اسلامي ايران در برابر اين اقدام، واكنشي نشان ندهد و آن را تلافي نكند، واشنگتن ميتواند در بحث تحريمها امتيازهايي به تهران بدهد. به تصور من اينها همه نشان از اضطراب در راس نظام تصميمگيري ايالاتمتحده امريكاست.
به تصور من بهترين مسير براي مقابله با اهداف امريكا در منطقه، ادامه مسير شهيد سردار قاسم سليماني خواهد بود كه الحمدلله با انتخاب سردار قاآني بهعنوان جانشين ايشان و تاكيد مقام معظم رهبري بر استمرار مسير سردار شهيد در منطقه، پرچم مقاومت همچنان برافراشته باقي خواهد ماند.
به گمان من بايد با جسارت و غره شدن امريكا برخورد جدي انجام شود. پيش از هر چيزي، نبايد فراموش كرد كه جسارت امريكا به تماميت ارضي و حاكميت ملي عراق است. واشنگتن برخلاف استقلال و سيادت عراق عمل كرده است. آنها يك مقام رسمي و فرمانده ارشد نيروهاي مسلح عراق را شهيد كردهاند و هم برخلاف توافقنامه امنيتي ميان عراق و امريكا عمل كردهاند و بدون مجوز دولت عراق دست به عمليات نظامي در خاك اين كشور زدهاند. بهعلاوه اينكه، ترور سردار سليماني، در واقع ترور يك مهمان رسمي حكومت عراق است. سردار سليماني، مهمان ويژه و رسمي دولت عراق بود و توسط يك مقام ارشد امنيتي عراق مورد استقبال قرار گرفته بود. نكته ديگر اين است كه اين جنايت در حمله به يك منطقه غيرنظامي اتفاق افتاده است. امريكاييها با حمله به خيابانهاي اطراف فرودگاه بغداد، عملا يك منطقه غيرنظامي را هدف حملات جنايتكارانه خود قرار دادهاند كه يك جرم به جرايم متعدد امريكا در اين جنايت غيرقانوني اضافه ميكند.
اما در ميان همه اين جنايات و جرايم، امريكاييها يك خطاي راهبردي بزرگ مرتكب شدند؛ اينكه واشنگتن در يك عمليات تروريستي يك مقام ارشد جمهوري اسلامي ايران را ترور كند و مسووليت آن را برعهده بگيرد، اولينبار است كه اتفاق ميافتد. امريكاييها به لحاظ اقدامات جنايتكارانه عليه مردم ايران، مقامهاي سياسي و نظامي تاكنون كم نگذاشتهاند، اما تاكنون مستقيما مسووليت جناياتشان را برعهده نميگرفتند. اينبار علنا و به صورت رسمي، مسووليت اقدام خود را برعهده گرفتهاند. خطاي راهبردي امريكا اين بود كه با پذيرفتن مسووليت اين اقدام عملا دست ايران را براي مقابله بهمثل باز گذاشت و به لحاظ حقوقي مقامهاي امريكايي در همه جاي دنيا ميتوانند هدف مشروع حملات تقابلي ايران باشند، چراكه امريكا مستقيما مسووليت اين اقدام را پذيرفته است و به آن افتخار هم ميكند؛ درنتيجه هرگونه مقابله به مثل ازسوي جمهوري اسلامي ايران، جمهوري عراق و گروههاي مقاومت در منطقه، مشروع و مطابق قواعد بينالمللي خواهد بود.
بعيد است كه جمهوري اسلامي ايران، در برابر هيچ امتياز سياسي از سوي امريكا حاضر به گذشت از خون شهدايش باشد؛ خونهايي كه ديروز ريخته شدند، بسيار ارزشمند بودند. امريكا اگر بخواهد مورد عفو و گذشت ايران قرار بگيرد، بايد امتيازهاي بسيار بزرگي بدهد كه به نظر نميرسد به هيچوجه آمادگي براي چنين اقداماتي در واشنگتن وجود داشته باشد. امريكا نه تنها بايد رسما به خاطر ريخته شدن خون مقامهاي ايراني و عراقي، از دولتهاي دو كشور و خانواده شهدا عذرخواهي كند، بلكه در ابعاد وسيعي بايد براي عقبنشيني از منطقه اقدام كند. چنين تصميمهاي بزرگي در قواره و قد دونالد ترامپ و دستگاه حاكميت كنوني امريكا نيست. فراموش نكنيم كه حتي اگر امريكاييها وعده امتيازي هم بدهند، با خلف وعدههاي مكرر و بدعهديهاي متعدد، عملا اعتمادي به اجراي اين وعدهها وجود ندارد.
امريكاييها جسارت پذيرش اشتباهات خود را ندارند. خطايي استراتژيك كه ديروز روي داد، خطايي است كه امريكا حاضر به اعتراف به آن نخواهد بود و با اصرار بر آن مجبور ميشود عواقب سخت و شديد آن را تحمل كند. جسارت امريكاييها در اصلاح و عمل صواب نيست، بلكه آنها در جنايت و عملكرد شيطاني جسارت دارند. امريكاييها اگر ميخواهند از عواقب اين اقدام تروريستي معاف شوند، بايد جسارت داشته باشند كه تصميمهاي بزرگي براي خروج از عراق و منطقه بگيرند، چراكه نهايتا جز رفتن از منطقه راهي نخواهند داشت. اما يا ميپذيرند و آبرومندانه از منطقه ميروند يا با حقارت و شكست. اگر امريكاييها تصور ميكنند كه با نگه داشتن نيروهايشان در منطقه از اين به بعد ميتوانند به هدف يا منفعتي در خاورميانه برسند، خطايي بزرگتر، روي خطاي راهبردي پيشين خود افزودهاند، چراكه ديگر آسايش و آرامشي براي نيروهاي امريكايي در منطقه وجود نخواهد داشت.