• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4555 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۶ دي

گفت‌وگو با سيد بابك موسوي به بهانه برگزاري نمايشگاه و رونمايي از كتاب راهنماي گردشگران و عكاسان حيات وحش

زندگي همراه با رنگ و نور

فرناز حيدري

 

 

سيد بابك موسوي در ۲۹ مهرماه سال ۱۳۵۵ در شهرستان بم متولد شد. تحصيلات تكميلي خود را در رشته محيط زيست در دانشگاه آزاد بندرعباس گذراند و در بيش از ۴۰ پروژه ملي و استاني كه تا به امروز انجام داده، موفق و البته تاثيرگذار ظاهر شده است.

موسوي از سال ۷۹ در اداره كل محيط زيست هرمزگان و در طرح موسوم به دريا آن هم به‌صورت قراردادي مشغول به خدمت شد تا اينكه سرانجام در سال ۱۳۸۴ به دليل علاقه به عكاسي حيات وحش، از سازمان حفاظت محيط زيست فاصله گرفت و به صورت آزاد عكاسي را آغاز كرد. اما همزمان با عكاسي، به عنوان محقق آزاد با دانشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي نيز همكاري‌هاي متعددي داشت.

از جمله طرح‌هاي مطالعاتي كه او در آنها حضور داشته، مي‌توان به همكاري در اطلس پرندگان كشور با عنوان مجري بخش عكاسي و يكي از مولفان، تهيه اطلس مهره‌داران استان بوشهر به عنوان عكاس و مولف بخش پرندگان، تهيه اطلس پرندگان استان خراسان شمالي به عنوان مجري، تاليف شناسنامه‌هاي مناطق حفاظت شده استان خراسان رضوي، بررسي گونه‌هاي در معرض خطر هرمزگان، مطالعه آب‌هاي داخلي هرمزگان و بررسي وضعيت هوبره در هرمزگان اشاره كرد.

سيد بابك موسوي در سال ۲۰۱۵ ميلادي موفق شد جايزه يكي از هشت عكس منتخب در بخش طبيعت و حيات وحش جشنواره بين‌المللي عكس جهاني شركت سوني در كشور انگلستان را به خود اختصاص دهد. كسب جوايز متعدد ديگر از جمله مدال طلاي فياپ از كشور تاجيكستان در بخش طبيعت جشنواره بين‌المللي نوروز (سال ۲۰۱۷)، مدال برنز جشنواره بين‌المللي خيام در بخش طبيعت (سال ۲۰۱۶) و مقام دوم در مسابقه عكاسي تنوع زيستي در قاب (سال ۱۳۸۶) نيز در كارنامه او ثبت شده است.

برگزاري نمايشگاه اين عكاس نام‌آشناي حيات وحش در تهران و در عين حال رونمايي از كتاب راهنماي گردشگران و عكاسان حيات وحش در فرهنگسراي خانواده (شفق) كه به نوعي حاصل ۱۵ سال تجربه‌اندوزي و كار ميداني اين عكاس خوش‌ذوق است، سبب شد كه روزنامه اعتماد گفت‌وگويي با ايشان داشته باشد. آنچه در ادامه مي‌خوانيد، شرح كامل اين گفت‌وگو است.

چطور شد كه از كار در اداره كل حفاظت محيط‌زيست هرمزگان كناره‌گيري كرديد؟

من تقريبا از سال ۱۳۷۹ در اداره كل حفاظت محيط‌زيست هرمزگان مشغول به خدمت شدم، آقاي دكتر سعيدپور آن زمان مديركل سازمان بودند و من را هم كه دانشجوي ايشان بودم، به واسطه علاقه‌ام به محيط زيست مي‌شناختند. ايشان در آن زمان كمك كردند كه من به اداره كل حفاظت محيط زيست هرمزگان بروم. خاطرم هست كه حتي آن موقع‌ها در آموزش و پرورش هم استخدام شدم، اما آن كار را رها كردم.

در سال ۱۳۸۱ به عنوان كارشناس به جزيره قشم منتقل شدم. در آن دوره آقاي بيژن فرهنگ دره‌شوري، رييس محيط زيست منطقه آزاد قشم بودند. ايشان در بين اهالي محيط زيست شخصيت شناخته شده‌اي هستند و در آن زمان هم من تمايل داشتم كه ايشان را از نزديك ببينم.

چند روز پس از جابه‌جايي من اين امر ميسر شد. دانش و هم‌صحبتي با ايشان براي من تاثيرگذار بود، اما چيزي كه بيش از همه اينها من را مجذوب كرد، عشق ايشان به عكاسي از حيات وحش بود. ايشان يك تله بلند با يك بدنه آنالوگ داشتند و زمان زيادي را صرف عكاسي مي‌كردند.

ضمن اينكه در آن برهه يك عده از پرنده‌شناسان هلندي هم بودند كه سازمان آنها را براي سرشماري زمستانه پرندگان دعوت كرده بود. ديدگاه اين پرنده‌شناسان به زندگي و حيات وحش، براي من واقعا جالب بود، چراكه يك عده پرنده‌شناس حرفه‌اي بودند كه سازمان فقط پول هواپيماي آنها را تقبل كرده بود. حدود ۴ الي ۵ سال اين پرنده‌شناسان هلندي به ايران مي‌آمدند، آن زمان عكاسان حيات وحش بسيار كمي وجود داشتند و همه اينها جرقه‌اي براي من بود.

سرانجام من در سال ۱۳۸۳ كارم را رها كردم و به دنبال علاقه شخصي سراغ عكاسي رفتم. الان هم كه ۱۵ سال از آن زمان مي‌گذرد، هر روز ميل سيري‌ناپذير من براي يادگيري بيشتر و بيشتر شده است به‌طوري كه توانستم به بهانه عكاسي كشورم را بهتر ببينم و گونه‌هاي جانوري را كه در طول ساليان دراز در آن زيست كرده‌اند، بهتر بشناسم و عكاسي كنم.

معتقدم راه رسيدن به ايجاد حساسيت و حفاظت از حيات‌وحش، شناخت و آگاهي است. بديهي است كه تا چيزي زيبا نباشد، مردم تلاشي براي شناخت آن نمي‌كنند. بنابراين ديد هنرمندانه در هر چيزي كمك مي‌كند به شناخت آن چيز و محيط زيست و حيات وحش هم فارغ از اين قاعده نيست.

مهم‌ترين هدف‌تان براي انتخاب رشته عكاسي چه بود؟

من احساس كردم كاري كه انجام مي‌دهم، راهي براي شناخت و حفاظت از تنوع زيستي ايران است. اولين هدفم اين بود كه اطلس پرندگان و پستانداران ايران چاپ شود. اول هم سراغ سازمان حفاظت محيط زيست رفتم، اما آن موقع خيلي استقبال نكردند تا اينكه بعدها در زمان معاونت آقاي دكتر محمدي كار آغاز شد. كار را سازمان حفاظت محيط زيست به دانشگاه تهران داد و دانشگاه تهران هم بخش عكاسي را به من محول كرد.

وقتي كار اطلس تمام شد، به نظرم آمد كه جاي كتابي با همين مضمون و قالب براي عموم مردم كه كمتر با حيات وحش سروكار دارند، خالي است. هدفم هم اين بود كه كتاب عكس‌محور، زيبا و در عين حال قابل استفاده براي عموم مردم باشد. نتيجه آن هم كتاب دو جلدي حيات وحش ايران شد كه در آن سعي كردم بهترين مناطق ايران را براي عكاسي از حيات وحش معرفي كنم. اطلاعات اين كتاب هم بر مبناي ۱۵ سال تجربه ميداني من است.

اما جز تهران قرار است نمايشگاه را در شهرهاي ديگر هم برگزار كنيد، چرا؟

واقعيت اين است كه چيزي حدود ۳۰۰ ميليون تومان هزينه چاپ اين كتاب شد. اگر مي‌خواستم كتاب را به مراكز پخش بدهم، ‌بايد ۴۵ درصد از هزينه فروش را نيز به آنها مي‌پرداختم. قيمتي كه ناشران در وهله اول براي اين دو جلد به من پيشنهاد كردند، يك ميليون تومان بود، اما من فكر كردم كه با اين قيمت‌گذاري كتاب از دسترس جامعه هدف من يعني محيط‌بان‌ها، تحصيلكرده‌هاي محيط زيست، دانشگاهيان و معلمان خارج خواهد شد. با وجود اينكه ناشران من را مطمئن كردند كه كتاب را خواهند فروخت، اما نپذيرفتم. مي‌دانم با اين كار زحمتش كمي بيشتر شده، اما مهم‌ترين هدف من اين بود، آنهايي كه دوست‌شان دارم و خودشان را وقف محيط زيست كرده‌اند، از اين كتاب استفاده كنند.

چطور است كه شما اين‌قدر عكس خوب از طبيعت و حيات وحش مي‌گيريد؟ آيا همه اينها به‌خاطر تكنيك بالاي كار است يا اصل موضوع بيشتر از اين حرف‌هاست؟

من اعتقاد دارم كه ميزان تحصيلات يا ثروت عامل فرق انسان‌ها نيست، چراكه افرادي هستند كه تحصيلات آكادميك ندارند و در روستا زندگي مي‌كنند، اما دانش‌شان نسبت به محيط زيست از من نوعي خيلي بيشتر است. اخلاق‌محور برخورد كردن، يكي از مهم‌ترين نكاتي است كه براي من در زندگي بسيار اهميت دارد. بنابراين يكي از تكنيك‌هاي من نه‌تنها در عكاسي بلكه در كل زندگي نحوه ارتباط برقرار كردن با آدم‌هاست.

درست به همين دليل هم بود كه وقتي از سال ۱۳۷۹ شروع به كار ميداني كردم، توانستم ارتباط خيلي خوبي با محيط‌بان‌ها برقرار كنم.

من از وقتي كه وارد يك پاسگاه محيط‌باني مي‌شوم، اين را مي‌دانم كه بودنم بار مسووليتي را بر آنها تحميل مي‌كند. محيط‌بان‌ها زندگي خيلي ساده‌اي دارند و من عكاس حيات وحش نبايد مزاحم آنها باشم، بلكه بايد تمام تلاش خودم را بكنم كه آنها اصطلاحا جور من را نكشند و به خاطر من معذب نباشند. خوشبختانه تا امروز محيط‌بان‌ها هميشه به من لطف داشتند و اكثر آنها راغب هستند كه من به منطقه‌شان بروم. اما نكته دوم اين است كه من هميشه سعي مي‌كنم قبل از هر سفر مطالعه كنم.

راجع به چه چيزي مطالعه مي‌كنيد؟

اول از همه در مورد رنگ، به عنوان مثال كوه‌هاي منطقه‌اي كه مي‌خواهم در آن عكاسي كنم، چه رنگي است؟ عكسي كه آنجا گرفته مي‌شود، از نظر تركيب‌بندي چطور خواهد بود؟ كنتراست‌ها با سوژه‌ها چقدر است و سوالاتي از اين دست است كه يك عكاس حيات وحش بايد با مطالعه به پاسخ آنها برسد. علتش هم اين است كه به عنوان مثال كل و بز يا قوچ و ميش را شما در خيلي از مناطق ايران مي‌توانيد، مشاهده كنيد اما من دره انجير را براي عكاسي از كل و بز يا قوچ و ميش انتخاب مي‌كنم، چراكه معدن سنگ آهن بافق باعث شده كه رنگ كوه‌هاي آن منطقه مشكي باشد، بنابراين شما وقتي آنجا از قوچ و ميش يا كل و بز عكاسي مي‌كنيد، عكس شما يك حالت آتليه‌اي و پرتره خواهد داشت. همين تفاوت رنگ قوچ و ميش يا كل و بز با صخره‌هاي آنجا حس خوبي را به بيننده القا مي‌كند.

ظاهرا به برخي حيوانات هم بيشتر علاقه داريد، چون در عكس‌هاي شما بيشتر ديده مي‌شوند؟

بله، مثلا من پرنده‌ها را خيلي دوست دارم و از ميان پرنده‌ها به باقرقره‌ها علاقه خاصي دارم به‌طوري كه براي ديدن آنها برنامه‌ريزي مي‌كنم. ضمن اينكه هر قدر گونه جانوري مدنظرم بومي‌تر باشد، برايم جذابيت بيشتري هم خواهد داشت. در همين كتاب دو جلدي حيات وحش ايران، همه تلاشم اين بود كه رنگ و بوي ايراني بودن را حفظ كنم، مثلا شما در اين كتاب عكس از اردك‌ها كم مي‌بينيد و اين مساله هدفمند بوده تا گونه‌هاي ايراني‌تر را بيشتر داشته باشيم.

در همين كتاب توجه من به توضيحاتي جلب شد كه در كنار عكس‌ها گذاشته‌ايد. اين موضوع هم ظاهرا هدفمند بوده.

بله، كاملا درست است. من باور دارم كه همه‌ چيز از شناخت و آگاهي حاصل مي‌شود يعني تا زماني كه خردورزي نباشد، شما نمي‌توانيد عكس خوب از حيات وحش بگيريد و لازمه آن خردورزي هم دانش است. در اين كتاب تمام تلاشم را كردم كه وقتي مردم عادي كه متخصص محيط زيست نيستند، اين كتاب را مي‌خوانند به اين نتيجه برسند كه بايد اخلاق‌مدارانه گردشگري مسوولانه انجام دهند. ضمن اينكه مردم عادي هم حق دارند از زيبايي‌هاي حيات وحش لذت ببرند و اصلا چرا بايد اين زيبايي‌ها مخصوص به يك قشر خاص باشد؟ اين كتاب در اين جهت نوشته شد كه مردم تجربه ميداني من را در اين چندين سال داشته باشند، يعني بدانند من چه جاهايي براي عكاسي رفتم و چطور توانستم عكس خوب بگيرم. اما زيربناي همين موضوع را هم ديدگاه اخلاق‌مدارانه گذاشتم، به‌طوري كه شما در توضيحات عكس‌ها مي‌بينيد كه كاملا بر عكاسي و گردشگري مسوولانه تاكيد شده است.

در كتاب به موضوعات مختلفي مانند بايدها و نبايدها در عكاسي يا حتي نحوه جذب پرندگان هم اشاره داشته‌ايد. دليل اين نگرش چه بوده؟

فصل اول اين كتاب در مورد مباحث تكنيكي حيات وحش است، چراكه اين خواسته دوستان محيط زيستي بوده. اين را هم اشاره كنم كه هر كشوري بسته به گونه‌هاي جانوري مختلفي كه دارد، به همان نسبت هم روش‌هاي عكاسي از گونه‌هايش متفاوت است. به عنوان مثال اين تعداد گونه باقرقره‌اي كه ما در ايران داريم، اصلا در اروپا وجود ندارد. همين مساله باعث شده كه روش‌هايي كه براي عكاسي از آنها ابداع مي‌شود، هم به نوعي فرق داشته باشد يعني شما نمي‌توانيد آكادميك بدانيد كه از يك گونه چطور بايد عكاسي كرد. درست است كه چيزهايي مشترك است، اما روش‌هاي كار فرق‌هاي اساسي دارد.

ضمن اينكه اين كتاب دوزبانه هم هست و تلاش شده كه يك گردشگر خارجي هم بتواند از آن استفاده كند. اما در مجموع محوريت اين كتاب گردشگران هستند چه عكاس حيات وحش باشند، چه پرنده‌نگر و چه حتي يك كوهنورد، همه گردشگران به شرط اخلاق‌مداري مي‌توانند از اين كتاب در راستاي هدفي كه دارند، استفاده كنند.

به زيبايي و رنگ در اين كتاب برگرديم. اين همه رنگ زنده و گرم از كجا آمده؟

اولين هدف من شايد اين بود كه كتاب از نظر بصري زيبا باشد يعني اين آرزو را داشتم كه كسي كه كتاب را ورق مي‌زند، از آن لذت ببرد، چراكه تا زماني كه بيننده لذت نبرد، ارتباط هم برقرار نخواهد كرد. حتي به اين نكته هم اشاره كنم كه زندگي شخصي من و همسرم سرشار از نور و رنگ است؛ حتي كاغذ ديواري، فرش، مبل يا حتي لباس‌هاي‌مان همگي بر مبناي نور و رنگ است.

يك‌سري گونه‌هاي جانوري مثل پلنگ طبيعتا شاخص‌تر هستند و كسي مثل شما وقتي از آنها عكس مي‌گيرد، جلوه آن حتي بيشتر هم مي‌شود. از گونه‌هاي شاخصي كه از آنها عكاسي مي‌كنيد، بگوييد.

به عنوان مثال من براي ميش‌مرغ و زاغ بور خيلي وقت گذاشتم. علتش هم اين بود كه اين كلام را در عكسم بياورم كه اينها تعدادشان كم است مثلا ما كمتر از ۵۰ تا ميش‌مرغ داريم و بايد از آنها حفاظت شود.

اگر كسي مي‌خواهد از اين‌گونه‌ها عكاسي كند، نخست بايد تصوري پيش ذهنش داشته باشد به عنوان مثال اگر مي‌خواهد از پلنگ عكس بگيرد بايد اول آن پيش‌زمينه را جلوي چشم بياورد. من دوست داشتم از پلنگي عكاسي كنم كه با شكارش باشد، فاصله رنگ‌هايش با محيط اطرافش زياد باشد، در فضايي باشد كه كنتراست يا
Eye contact خوب داشته باشد.

مجموع اين تصورات باعث شد كه براي عكاسي از پلنگ برنامه‌ريزي كنم و ببينم كجا پلنگ بيشتري دارد؟ جوابم پارك ملي تندوره بود و از اين مرحله به بعد، برنامه‌ريزي نيازمند تكرار و تكرار است.

من خيلي عكس از پلنگ در سال‌هاي مختلف دارم. شايد ۲۰ سفر حداقل يك هفته‌اي انجام دادم كه توانستم آن عكسي را كه مدنظرم بود، بگيرم. البته اين امكان هم هست كه روز اول به آنچه مدنظرمان هست، برسيم اما محور حركت، تلاش است. كوشش در جهت رسيدن به هدف مهم‌ترين قدم است يعني شما اول يك هدف مي‌گذاريد، بر مبناي آن برنامه‌ريزي مي‌كنيد، بر مبناي برنامه‌ريزي مطالعه مي‌كنيد و بر مبناي مطالعه سفر مي‌كنيد. اين از نظر من عكاسي است.

و سخن آخر

يك كاري كه من در زندگي انجام دادم و موثر بوده، اين است كه سعي كردم تجربيات تلخ را فراموش نكنم. اين خصلت ذهن ماست كه تلاش مي‌كند، خاطرات بد را فراموش كند. من هميشه تجربيات تلخ و اشتباهاتم را يادداشت مي‌كنم. بعد دوباره به آن مراجعه مي‌كنم و اين كمك كرده كه يك اشتباه را تكرار نكنم. نكته ديگر اينكه سعي كنيم، تجارب خوب و بدمان را با هم شريك شويم، آموخته‌هاي‌مان را با هم قسمت كنيم و اين قطعا به نفع همه ما خواهد بود.

 


من از وقتي كه وارد يك پاسگاه محيط‌باني مي‌شوم، اين را مي‌دانم كه بودنم بار مسووليتي را بر آنها تحميل مي‌كند. محيط‌بان‌ها زندگي خيلي ساده‌اي دارند و من عكاس حيات‌وحش نبايد مزاحم آنها باشم، بلكه بايد تمام تلاش خودم را بكنم كه آنها اصطلاحا جور من را نكشند و به خاطر من معذب نباشند.

 

من باور دارم كه همه‌ چيز از شناخت و آگاهي حاصل مي‌شود يعني تا زماني كه خردورزي نباشد، شما نمي‌توانيد عكس خوب از حيات وحش بگيريد و لازمه آن خردورزي هم دانش است. در اين كتاب تمام تلاشم را كردم كه وقتي مردم عادي كه متخصص محيط زيست نيستند، اين كتاب را مي‌خوانند به اين نتيجه برسند كه بايد اخلاق‌مدارانه گردشگري مسوولانه انجام دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون