• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4561 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۳ دي

ادامه از صفحه اول

سه وجه مهم ماجرا

آبروي هر نظامي در گرو عزت و سربلندي و احترامي است كه مردمش دارند و نه برعكس. با وجود اين مساله مهم‌تر و كليدي‌تر در اين رويداد براي مردم ما و تا حدي مردم جهان، پنهانكاري آگاهانه رخ داده و حتي بيان صريح و خلاف واقع مقامات رسمي بر تكذيب برخورد موشك بود. حتي مي‌توانستند اعلام كنند كه تا رسيدگي كارشناسي صورت نگيرد، ما هيچ اظهارنظر سلبي و ايجابي نمي‌كنيم. هرچند اين اظهارنظر هم كافي نبود، بلكه از مواضع فعلي كمتر ضرر داشت، زيرا از نظر عرف بيروني كليت حكومت يكپارچه است و چون مي‌دانستند كه با شليك زده‌اند بايد همان را اعلام مي‌كردند و سپس بلافاصله مي‌گفتند كه در پي تعيين چرايي ماجرا هستند. اين وجه سوم اين رويداد ناگوار است كه اهميت بيشتري دارد. اينكه آنان مي‌دانستند با شليك موشك هواپيما سقوط كرده است و در عين حال به مردم و حتي به بخش‌هاي ديگر حكومت از جمله وزارت راه و سازمان هواپيمايي دولت و غيره اعلام كرده‌اند كه موشك شليك نشده و حتي اين فرضيه را مضحك معرفي كرده‌اند؟ حتي پس از اعلام ماجرا هم خلاف‌گويي را ادامه دادند. مشكلي كه اكنون وجود دارد، زير سوال رفتن اعتبار تمامي ادعاهاي موجود است. تمام كساني كه به نحوي در اين پنهانكاري به‌طور مستقيم يا غيرمستقيم نقش داشته‌اند، پيش از هر كاري بايد تكليف خود را با اين اتفاق و عمل روشن كنند. پيش از آن هر موضعي كه بگيرند، حمل بر دروغ خواهد شود. اين رفتار زشت در گذشته نيز وجود داشته است و متاسفانه به مذاق برخي‌ها خوش مي‌آمد، لذا به آن عادت كردند در نتيجه در اين مورد خاص كه مرتكب شدند هزينه همه بدهكاري‌هاي سابق را بايد بپردازند. من شخصا شاهد بوده‌ام هنگامي كه دروغگويي برخي دست‌اندركاران را شرح مي‌دادم يا ديگران گفته‌اند، طرف‌هاي شنونده به جاي آنكه ناراحت شوند و اخم كرده يا گريه كنند، خنديده‌اند! برخورد تند و از روي ناراحتي مردم با پنهانكاري در اين ماجرا به نوعي تسويه‌ حساب با تمامي دروغ‌هاي گفته شده قبلي نيز هست. گرچه هر سه مساله مهم است، ولي سومي اهميت تعيين‌كننده و بيشتري دارد و به نوعي دو مورد ديگر نيز ريشه در وجود همين مشكل سوم دارند.

 

كاش عقلانيت در قلم باشد

كشورهاي ديگر مجبور به پاسخ به مردمش و جامعه بين‌المللي شده است. ناراحتي مردم از اين است!بدانيد!

بگذاريد مردم خود را خالي كنند و بغض خود را؛ اشك كنند!

درست است ما همه ناراحتيم كه اعلام مي‌شود:

«بر اثر بروز خطاي انساني و به صورت غيرعمد، هواپيماي اوكراين مورد اصابت موشك قرار گرفته است‌.»

از طرفي تحسين مي‌كنم عاقلان اين مملكت را كه شجاعانه با پذيرفتن تبعات اشتباه و خطا با آنكه مي‌دانند با چه هجمه سنگيني مواجه خواهند شد، اما مسووليت را بر عهده گرفته‌اند. پس اگر مردم ناراحتند كه هستند از آنها خرده نگيريد! بگذاريد خالي بشوند از اين همه داغ و ثلمه! از اين همه سوگ و سهل‌‌انگاري از داغ سانچي، از ترمز اتوبوس دانشگاه آزاد، از آوار پلاسكو، از غفلت سرپل ذهاب، از كوتاهي در معدن، از سيل آق قلا و سيل دروازه قرآن شيراز ‌و...

يادمان باشد اين مردم همان‌هايي هستند كه در سوگ سرباز وطن حاج قاسم سليماني به ميدان آمدند و صحنه‌هاي بديع و ميليوني به نشانه احترام و ارزش ثبت كردند‌.

مردم از گفتن صداقت ناراحت نيستند از تاخير در تعلل و بازي با احساسات ناراحتند! آنان داغ سردار بر دل دارند و سوگوار حاج قاسم و دست قلم شده او و جان‌باختگان كرمان و هواپيماي خطوط هوايي اوكراين هستند و خواهند بود. نگارنده اين سطور در حالي مي‌نويسد كه بر نقش امريكاي جنايتكار قلم نكشيده است اما مي‌خواهد بر بعضي رسانه‌ها نقدي وارد كند كه با بي تدبيري در كلام و قلم و با تبعيت‌هاي بي چون و چرا تنها يك حرف را تكرار مي‌كنند و خوراك غلط به جامعه صادق و مردم نجيب كشورم مي‌دهند و هرگز نقش و وظيفه جست‌وجوگري و دقت و بررسي را دنبال نمي‌كنند. اين رسالت مدت‌هاست فراموش شده است حال مي‌خواهم بدانم روزنامه‌اي كه در برابر اين تراژدي غمناك و هولناك نوشته بود: به دنبال اين سانحه دلخراش، مقامات امريكايي و غربي به سياق هميشگي‌شان مشغول دروغ‌پردازي، فضاسازي و اتهام‌پراكني عليه ايران شدند و با ايجاد جنگ رواني ادعا كردند كه عامل سرنگوني اين هواپيما، شليك موشك بوده است!

فردا چه خواهند نوشت. من روزنامه‌هاي فردا را مي‌خوانم!

 

استعفا و محاكمه و ...

در راس همه ابهامات اين معنا است كه در شرايط جنگي پيش آمده چرا به هواپيماهاي مسافربري اجازه پرواز داده‌اند و چگونه يك هواپيماي معمولي با يك موشك اشتباه شده است. اگر ميزان خطاي انساني در كشور ما تا به اين حد بالا باشد چگونه مي‌توانيم همچنان به هواپيماهاي ديگر اجازه نشست و برخاست دهيم؟ چه كسي، در چه سطحي اين اشتباه فاحش را مرتكب شده است وبدتر از آن عامل يا عوامل اصلي كتمان اين مصيبت بزرگ چه كساني هستند و كي به مردم معرفي مي‌شوند ؟ به نظر مي‌رسد اگر ميزان خسارت معنوي اين موضوع را فهميده باشيم كمترين واكنش مسوولانه استعفاي مرتبطين با ماجرا در هر سطح ممكن است . هركس قصور يا تقصيري داشته است نه تنها بايد استعفا دهد كه علاوه بر پاسخگويي در برابر ملت بايد محاكمه هم بشود، شايد آبي بر آتش حزن واندوه مردم باشد. در اين ماجرا ثابت شد كه بسياري از روندها در كشورما غلط هستند و بايد با قاطعيت و به‌طور ريشه‌اي اصلاح شوند. كساني كه سال‌هاي متمادي در برابر تغيير و تحول مقاومت كردند امروز بايد نتيجه كار خود را ببينند و گوش‌شان در برابر نصحيت‌گويان دلسوز باز شود . وقتي راه‌هاي اطلاع‌رساني محدود مي‌شوند و روزنامه‌ها و رسانه‌ها براي هر كلمه‌اي كه مي‌نويسند مواخذه شوند و كوچك‌ترين اشتباهي منجر به توقيف مطبوعات مي‌شود و خبرنگاران براي كسب خبر و اطلاع‌رساني با انواع موانع روبه‌رو هستند بايد هم انتظار چنين فجايعي را داشته باشيم . كاش شدت اين مصيبت ما را به خود آورد و ساختار سياسي ما تن به تغييرات و تحولات مثبت دهد و مردم احساس كنند كه اگر اين همه آماج تيرهاي بلا قرار گرفته‌اند حداقل همه به خود آمده‌ايم و مي‌خواهيم بدي‌ها را برطرف كنيم و كژي‌ها را راست نماييم و بي‌اعتمادي‌ها را برطرف و خودمحوري‌ها را ريشه‌كن كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون