برخيز و اول بكش (347)
فصل سي و يكم
شورش در واحد 8200
عمليات «بيوه خياباني»
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
با اين حال تخطي ديگري كه بهطور منظم از پروتكل دپارتمان حقوق بينالملل روي داد، اين بود كه فقط نخستوزير اين اختيار را داشت كه عمليات كشتن هدفمند را تصويب كند. مقامات آمان از اين اتفاق كه شارون كل اختيار در خصوص ترورها را
به شين بت داده بود، خشمگين بودند.
آمان براي دور زدن دستورالعملهاي دپارتمان حقوق بينالملل يك ابزار موازي مشابهي را براي اجرا آن هم بدون آنكه نياز به تصويب شارون داشته باشد، درست كرد كه آن را عمليات حايل «عليه هر كسي كه به كسب، توسعه، انبار كردن، حمل كردن يا استفاده از سلاحهايي كه به نيابت از سازمانهاي تروريستي باشد»، ناميده بود. يك افسر ارشد آمان گفت: «دستورات مرا از انجام ترورها منع ميكرد، اما هيچكس ما را از شليك كردن به هر قسامي كه (راكت) پرتاب ميكردند يا مواد منفجره حمل ميكردند، منع نكرده بود.»
در برخي مواقع، حمل سلاح يا جوخه پرتابكننده راكت قسام در اصل در زمان واقعي شناسايي ميشد، به همين خاطر، كشتن در حقيقت توجيهپذير بود. اما غالبا، «حايل» يك واژه ديگري براي يك ترور از پيش برنامهريزي شده، بود؛ چون آمان ميخواست يك شخص مشخص بميرد. يك مقام ارشد آمان گفت: «ما آن را حايل ناميديم اما البته آن ترور بود. ما عملياتي را بعد از عمليات ديگر اجرا ميكرديم بدون توقف.» برخي از اين عمليات، عمليات مشروع نظامي بود، برخي ديگر ترور تروريستهاي كليدي و بسياري ديگر در منطقه خاكستري ميان اين دو.
در طول زمان، انجمنهاي اطلاعاتي و نظامي در اختراع راههاي نويني كه پروتكلهاي رسمي را به بازي ميگرفتند، بهتر و بهتر شدند. آيدياف، به شدت روشهاي باز كردن آتش مثل مناطقي كه آلوده به تروريستها بود را وسيعتر كرده بود و سربازان دستور داشتند تا به هر كس كه نوعي از سلاح جنگي مثل كوكتل مولوتف يا مواد منفجره در دستش بود بدون هيچ اخطاري شليك كنند و پس از آن مطمئن شوند كه كشته شده است. همچنين به منظور ايجاد موقعيتهايي كه در آن تروريستهاي مسلح مظنون از پناهگاهشان خارج شوند و به خيابانها يا كوچهها بيايند، محلي كه در معرض آتش شليك اسراييليها قرار ميگرفتند، يك روش عملياتي با نام رمز «گرس ويدو يا بيوه خياباني» شكل گرفت.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه