• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4562 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۴ دي

گفت‌وگوي «اعتماد» با جواد امام در تشريح كنش‌هاي رسانه‌اي و اطلاع‌رساني دولت در مورد هواپيماي اوكرايني:

حلقه نزديكان رييس‌جمهوري نگاه امنيتي دارند، نه رسانه‌اي

حسام‌الدين آشنا براي حفظ آبروي دولت استعفا بدهد

ماجراي سقوط هواپيماي اوكرايني باعث آسيب‌ ديدن اعتماد عمومي به رسانه‌هاي داخلي شد كه احياي آن هم كار آساني نيست؛ «اعتماد» در همين زمينه با جواد امام، مديرعامل بنياد باران و رييس كميته استان‌هاي شوراي عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان گفت‌وگو كرده است. امام معتقد است، نگاه امنيتي بر نگاه رسانه‌اي در دولت غالب است؛ ضمن آنكه برخي رسانه‌هاي نزديك به جريان‌هاي قدرت نه ‌تنها رسانه‌ نيستند؛ بلكه به گفته او، اداره كل‌هاي خبري بخشي از حكومتند.

 

در جريان ماجراي هواپيماي اوكرايني تا صبح روز شنبه كه ستادكل و رييس‌جمهوري طي اطلاعيه‌هاي جداگانه‌اي از خطاي انساني در انهدام اين هواپيما خبر دادند، اغلب رسانه‌هاي نزديك به اصولگرا بر توطئه كشورهايي ديگر براي تحت تاثير قرار دادن حمله جمهوري اسلامي به «عين‌الاسد» سخن گفتند. براي نمونه روزنامه «كيهان» در يادداشتي به قلم حسين شريعتمداري مساله سقوط هواپيما را دستاويز امريكا براي فرار از تحقير عين‌الاسد عنوان كرد يا صداوسيما جاي هيچ شبهه‌اي را در مورد نقص فني باقي نگذاشت. از سويي باقي رسانه‌ها نيز خطوط قرمزي داشتند كه شرايط را سخت‌تر مي‌كرد. شما عملكرد رسانه‌هاي نزديك به جريان‌هاي قدرت كه منابع خبري نزديكي دارند را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

برخي از اين پايگاه‌هاي خبري اساسا رسانه‌ نيستند. گويا آنها اداره كل‌هاي خبري بخشي از حكومت هستند وگرنه رسانه تعريف مشخصي دارد. نمي‌توان برخي از اين خبرگزاري‌ها و پايگاه‌هاي خبري را رسانه تلقي كرد؛ بلكه آنها بخشي يا جزيي از حكومت هستند و‌ سازي را مي‌زنند كه مقابل بخشي از مردم است. اگر اينها رسانه به معناي واقعي كلمه بودند، بايد همه ابعاد اين ماجرا - مشخصا در مورد سقوط هواپيماي اوكرايني- مسير تحقيق و تفحص طي شده، احتمالات و... را هم پوشش خبري مي‌دادند و اعتراض بخش‌هايي ازمردم را نيز درك كرده و پوشش مي‌دادند، مي‌دانستند كه خاستگاه معترضين و كيفيت حضور چگونه و چيست؟ نه اينكه مقابل آنها قرار بگيرند. اين پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني اگر رسانه به معناي واقعي كلمه بودند، واقعيت جامعه را به تصوير مي‌كشيدند. در واقع رسالت همه رسانه‌ها اين است كه واقعيت جامعه را به تصوير بكشند. اگر واقعيت جامعه به تصوير كشيده شود، جايگاه رسانه‌ها بيش از پيش هويدا مي‌شود و مشخص است كه در صورت به تصوير كشيدن واقعيت اعتماد عمومي نيز به رسانه‌هاي داخلي جلب مي‌شود. مهم‌ترين بخش رسانه‌اي يك كشور و حاكميت راديو و تلويزيون رسمي و ملي آن كشور است. صداوسيما در واقع رسانه‌اي ملي به حساب مي‌آيد و همان‌طور كه تعريفي ملي دارد، بايد عملكردي ملي نيز داشته ‌باشد. اما امروز شاهد اين هستيم كه صداوسيما همه آحاد جامعه را در برنمي‌گيرد و كار به جايي رسيده كه به‌ جاي اينكه محل رجوع مردم رسانه‌هاي داخلي باشد، ملت هر چه رسانه‌هاي خارجي مدعي مي‌شوند را راحت‌تر مي‌پذيرند و محل رجوع‌شان رسانه‌هاي خارجي شده است.

همان‌طور كه شما هم اشاره كرديد، اعتماد عمومي خدشه‌دار شده، بعد از ماجراي سقوط هواپيماي اوكرايني كه پس از 3 روز در مورد آن اطلاع‌رساني واقعي صورت گرفت، به نظر شما بايد چه كرد كه اعتماد مردم به رسانه‌ها احيا و تقويت شود؟

مسلما هر چه كنترل‌ بر رسانه‌ها را كمتر و رسانه‌ها فرصت پيدا كنند كه حرف و نگاه مردم را منعكس كنند، اعتماد عمومي نيز به رسانه‌هاي داخلي احيا و در صورت تداوم اين مسير تقويت مي‌شود. مادامي كه كنترل بر برخي رسانه‌هاي داخلي وجود داشته ‌باشد و نهادهاي نظارتي و امنيتي گستره خطوط قرمز را تنگ‌تر كنند، شرايط همين است و مرجع رسانه‌اي مردم، رسانه‌هاي خارجي مي‌شود. پيش از اين در برخي برهه‌هاي حساس برخي نهادها روزنامه‌ها را از چاپخانه‌ها باز مي‌گرداندند، چاپ را متوقف مي‌كردند و فرآيند فشار روي رسانه‌ها پيش از انتشار بسيار زياد مي‌شد و در صورت عبور از برخي خطوط قرمز نيز به سرعت توقيف مي‌شدند. اين روش شايد گاها ادامه داشته ‌باشد، اما در حال حاضر برخي اعمال نظرها و خطوط قرمز قبل يا در حين فرآيند توليد محتوا اتفاق مي‌افتد و در برخي موارد شيوه و كيفيت و كميت اطلاع‌رساني را ديكته مي‌كنند. اگر مي‌خواهيم رسانه به جايگاه سابق خود برگردد و اعتبار از دست رفته رسانه‌هاي داخلي احيا شود، بايد دست فعالان اين حوزه را باز بگذاريم و بگذاريم با نگاه رسانه‌اي و اطلاع‌رساني به مسائل نگاه كنند.

اگرچه در 6 سال گذشته بارها اصلاح‌طلبان تاكيد كردند كه تيم اطلاع‌رساني دولت موفق عمل نكرده، اما تغييري حاصل نشد. عملكرد تيم رسانه‌اي دولت را در حادثه اخير چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

دولت از ابتدا و قريب به 6 سال است كه ضعف اطلاع‌رساني دارد. اين تيم اطلاع‌رساني حتي در زمينه‌هايي كه دولت توفيق‌هايي به دست آورده، نتوانست كار رسانه‌اي درستي انجام دهد. اساسا به نظر مي‌رسد نه تيم رسانه‌اي و نه حتي دولتمردان نمي‌توانند ديالوگي با جامعه برقرار كنند.

حسام‌الدين آشنا، ذيل عنوان مشاور فرهنگي رييس‌جمهوري پيش از مشخص شدن واقعيت اين حوادث در توييتر خود كارگزاران رسانه‌ها را تهديد كرد كه مراقب شيوه اطلاع‌رساني‌شان باشند. ديروز اما در توييت‌هايي تلويحا اعلام كرد كه از حقيقت موضوع اطلاع‌ نداشته است. عملكرد مشاور رييس‌جمهوري را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ به نظر شما لازم بود كه علي ربيعي از جايگاه سخنگويي دولت آن هم زماني كه هنوز نتيجه‌اي از تحقيقات حاصل نشده‌ بود، بيانيه‌اي در مورد سقوط هواپيما صادر و منتشر كند يا خير؟

اگر آقاي آشنا مشاور‌ه‌اي رسانه‌اي مي‌داد و به اين فضا آشنا بود كه كارگزاران رسانه‌اي را تهديد نمي‌كرد. براي حفظ آبروي دولت هم كه شده بايد خودش پيشقدم شده و دولت را ترك كند و استعفا دهد. در مورد بيانيه سخنگوي دولت هم بايد به اين نكته توجه كنيد كه سخنگويي دولت يك پست حقوقي است و مستقل از دولت نيست كه مستقلا بيانيه بدهد. سخنگو، صداي دولت است و بايد اطلاعات در دست دولت را جمع‌بندي كرده و در اختيار افكار عمومي و رسانه‌ها قرار دهد. بنابراين اين اقدام سخنگوي دولت نيز اقدامي اشتباه بود.

اينكه اغلب چهره‌هاي نزديك به روحاني كه اتفاقا مسووليت ارتباط‌گيري با افكار عمومي و رسانه‌ها را بر عهده دارند، چهره‌هايي باسابقه امنيتي هستند، در عملكرد آنها تاثيرگذار بوده است؟

به هر حال شخص رييس‌جمهوري سال‌ها دبير شوراي عالي امنيت ملي بوده و شخصيت حقوقي‌اش در فضايي امنيتي شكل گرفته است. اغلب كساني هم كه مي‌شناخته در همين فضا حضور داشته‌اند. در واقع دوستان و حلقه بسته اطراف روحاني نيز اغلب سابقه حضور در پست‌هاي امنيتي داشته‌اند. همين موضوع باعث مي‌شود كه نگاه رسانه‌اي نداشته ‌باشند و در نتيجه عملكرد رسانه‌اي آنها نيز تحت تاثير عقبه سياسي‌شان قرار مي‌گيرد.

در حال حاضر دولت بايد چه واكنشي نشان دهد؟

به هر حال همواره انتظار مي‌رفت كه رييس‌جمهوري مسائل مختلف را صريحا و دقيقا با مردم در ميان بگذارد. اما به نظر مي‌رسد كه تاكنون و دست‌كم از آغاز دولت دوم به اين سو چنين اتفاقي رخ نداده است. در اين ميان هم دولت و دولتمردان متضرر شدند و نتوانستند از مردم نمره قبولي بگيرند. در شرايط كنوني دولت بايد در مسير مردم گام بردارد. دولت بايد از موانعي كه بر سر راهش قرار دارد، بگويد و مشخصا در مورد حادثه سقوط هواپيماي اوكرايني نيز بايد دلايل بي‌خبري از اين حادثه را صراحتا براي مردم تشريح كند؛ چراكه به هيچ روي پذيرفته شده نيست كه چرا دولت منتخب مردم از اين ماجرا بي‌اطلاع بوده است. مردم با دولت احساس غريبگي مي‌كنند. اين حس بايد از بين برود و مردم حس كنند دولت به واقع مردم را نمايندگي مي‌كند.


نمي‌توان برخي از اين خبرگزاري‌ها و پايگاه‌هاي خبري را رسانه تلقي كرد؛ بلكه آنها بخشي يا جزيي از حكومت هستند و‌ سازي را مي‌زنند كه مقابل بخشي از مردم است. اگر اينها رسانه به معناي واقعي كلمه بودند، بايد همه ابعاد اين ماجرا - مشخصا در مورد سقوط هواپيماي اوكرايني- مسير تحقيق و تفحص طي شده، احتمالات و... را هم پوشش خبري مي‌دادند و اعتراض بخش‌هايي ازمردم را نيز درك كرده و پوشش مي‌دادند، مي‌دانستند كه خاستگاه معترضين و كيفيت حضور چگونه و چيست؟ نه اينكه مقابل آنها قرار بگيرند.

اگر مي‌خواهيم رسانه به جايگاه سابق خود برگردد و اعتبار از دست رفته رسانه‌هاي داخلي احيا شود، بايد دست فعالان اين حوزه را باز بگذاريم و بگذاريم با نگاه رسانه‌اي و اطلاع‌رساني به مسائل نگاه كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون