قاضيزاده، روزنامهنگار در رفتارشناسي دولتمردان در شبكههاي اجتماعي
حضوري براي منازعات جناحي
گروه اجتماعي | «علياكبر قاضيزاده» روزنامهنگار و مدرس اين حرفه ميگويد: مسوولان ما هميشه در برقراري ارتباط با مردم، ضعيفترين عملكرد را دارند» و با همين ديدگاه درباره آنكه دولتمردان در شبكههاي اجتماعي نظير توييتر چه رفتاري بايد داشته باشند به تحليل و بررسي پرداخت. او بر اين نكته تاكيد ميكند: «از اينكه مسوولان ما به جاي هر كاري، در شبكههاي مجازي حضور دارند واقعا تعجب ميكنم.» آنچه پيش رو داريد تلاشي است براي بررسي نقش رسانهاي و رفتارشناسي دولتمردان در شبكههاي اجتماعي با صاحب تاليفاتي چون «گزارشنگاري» و «نوشتن براي راديو.»
بنا به اطلاعات و شواهد موجود، بدنه دولت و مسوولان كشور در فضاي مجازي حضور زيادي دارند. البته اين حضور اشكالي ندارد، آنها هم شهروند هستند و ميتوانند به عنوان يك شهروند در اين فضا حضور داشته باشند ولي ايراد اين است جايي كه لازم است و انتظار جامعه عمومي است كه مسوولان در اين فضا با مردم همراهي كنند، در آن زمانها سكوت ميكنند اما در مواقع غيرلازم در مورد همه چيز حرف ميزنند. اگر مسوولان به حفظ پوسته رسمي معتقدند با اين حضور بيش از حد در فضاي مجازي، اعتبار خودشان را هم زير سوال ميبرند. نظر شما به عنوان روزنامهنگار پيشكسوت در اين باره چيست؟
بارها گفتهام كه مسوولان ما هميشه در برقراري ارتباط با مردم، ضعيفترين عملكرد را دارند و متاسفانه جايگاهي براي مردم قائل نيستند يا جايگاه اندكي قائلند غير از زمانهايي كه از مردم كمك ميخواهند و به عدد آدمها نياز دارند. ولي آنجايي كه مردم به اينها نياز دارند، حضورشان بسيار كمرنگ است. مثال مشخص، ماجراي برجام است. واقعا چند درصد مردم ميدانند مشكل ما با اروپاييها چيست؟ مردم ما بايد اين را بدانند. در بزنگاههايي مثل همين روزهاي اخير، مسوولان اجرايي نياز به حمايت مردمي داشتند ولي واقعا مردم را از دست دادند. مسوولان سپاه ميگويند ما در شرايط جنگي قرار داريم. مردم ما بايد بدانند اين جنگ براي چيست. در شرايط جنگي در تمام دنيا، مسوولان بايد به مردم تكيه كنند اما در شرايطي كه مردم، هيچ اطلاعي از ماهيت اين درگيري ندارند، چطور ميشود انتظار داشت كه مردم پشت مسوولان بايستند و سينه سپر كنند و در جاهايي كه لازم است دخالت كنند؟ من متاسفم كه در دهههاي اخير، سياستي در پيش گرفته شد كه روزنامهها و روزنامهنگاران، بيگانه محاسبه شدند و با عنوان «عوامل بيگانگان» مورد خطاب قرار گرفتند در حالي كه خبرنگاراني كه من ميشناسم، آدمهايي بسيار دلسوز نسبت به كشورشان هستند منتها نسبت به بعضي اتفاقات انتقاد دارند چون شغل ما، انتقاد است و خبرنگار هم با انگيزه شخصي دنبال خبر نميرود بلكه خبر را براي مردم و براي آگاهيرساني پيگيري ميكند. به نظرم، به يك تجديدنظر كلي نيازمنديم آن هم اگر دير نشده باشد چون متاسفانه بسياري اتفاقات، اصلا التيامپذير نيست و از جمله بيگانگي مردم از مطبوعات و رسانهها كه بسيار بعيد ميبينم مردم برگردند و دوباره به رسانهها اعتماد كنند؛ رسانههاي ديداري و شنيداري مثل راديو و تلويزيون و حتي رسانههاي نوشتاري و متاسفم بگويم كه در چنين شرايطي، مردم براي خبرگيري، چارهاي جز مراجعه به رسانههاي فاقد هرگونه اهداف دوستانه درباره ما ندارند. علاوه بر اين از اين هم كه مسوولان ما به جاي هر كاري، در شبكههاي مجازي حضور دارند واقعا تعجب ميكنم. من كه خيلي هم گرفتار نيستم و كار اجرايي هم ندارم، به هيچ وجه فرصت نميكنم در فضاي مجازي بگردم. ولي در عوض ميبينم كه بعضي مسوولان، يك پست ساعت 12 نيمه شب و يك پست ساعت 8 صبح منتشر ميكنند. آيا اينها كار ديگري ندارند؟ آن هم وقتي جامعه، نيازمند تلاشهاي بيشتر اين مسوولان است؟ فرقي هم نميكند؛ مسوولان وزارت راه، وزارت نيرو، سخنگوي دولت، رييسجمهوري، وزير خارجه و... نميدانم چطور فرصت ميكنند و چطور ميتوانند ذهنشان را خلوت كنند كه در فضاي مجازي پيام بدهند و به اين پيامها پاسخگو باشند و وارد بحثها شوند؟ اصلا اين حضور چه خاصيتي دارد؟ دولت ما، سخنگو دارد؛ در تمام كشورها هم حرفها را از سخنگو ميشنويم. حالا يك آدم غيرعادي به نام آقاي ترامپ هم در گوشهاي از دنيا در اين شبكهها حضور دارد ولي اين شكل حضور، يك استثناست. حتي اوباما يا ساير روساي جمهور و نخستوزيران و پادشاهان هم تا اين حد خودشان را درگير شبكههاي اجتماعي نكردهاند. ولي مسوولان ما آنقدر دلبسته اين پيام دادنها و پيام گرفتنها هستند كه البته زيانهايش را هم در همان فضا ميبينند چون جوابهاي ناخوشايندي هم ميشنوند و من تعجب ميكنم كه مسوولان ما، چطور فرصت حضور در شبكههاي اجتماعي دارند چون صرفا نوشتن چند جمله نيست بلكه اين جملات بايد با آسايش فكري نوشته شود. مسوولان ما چقدر وقت آزاد دارند كه ميتوانند در اين فضا جولان بدهند؟
ممكن است يك دليل اين باشد بخواهند بگويند ما با مردم هستيم و مردم را ميبينيم و از وضعيت مردم غافل نيستيم؟
خدا حفظشان كند! چرا اين كار را در برابر روزنامهنگاران نميكنند؟ چرا استاندار كرمان، روراست به مردم نميگويد كه چرا در جريان تشييع شهيد قاسم سليماني اين همه آدم كشته شدند؟ چرا يك اتوبوس با آن همه مسافر سقوط ميكند و آن تعداد آدم دچار آسيب ميشوند؟ چرا سيل در سيستان و بلوچستان اين همه خرابي به بار ميآورد؟ اينجاست كه بايد به مردم جواب بدهند. خيلي خيلي بد است كه سخنگوي دولت و رييسجمهوري بگويند از يكسري اتفاقات در كشور بيخبرند. ادامه در صفحه 12