ادامه از صفحه اول
مبهمگويي برجامي اروپا
عملا گزينههاي ناچيزي براي آنها باقي ماند يا بايد مقابل خواست ايران گردن خم ميكردند و به اجراي تعهدات خود در برجام روي ميآوردند يا اينكه گامي عملي براي رويارويي با كاهش تعهدات ايران برميداشتند. در بيانيه روز گذشته 3 كشور اروپايي، تناقضها و ابهامهاي بسيار وجود دارد. در شرايطي كه وزير خارجه بريتانيا به وضوح از تشديد فشار و تلاش براي انزواي سياسي و اقتصادي ايران سخن ميگويد و بوريس جانسون، نخستوزير بريتانيا از تلاش براي يك توافق جايگزين سخن ميگويد كه توسط دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا مذاكره شده باشد در بيانيه وزراي خارجه 3 كشور اروپايي تاكيد ميشود كه 3 كشور اروپايي مخالف رويكرد فشار حداكثري دولت ايالات متحده امريكا هستند و همچنان از حفظ برجام حمايت ميكنند. اين يك تناقض آشكار است، نميتوان همزمان هم ايران را به انزواي سياسي اقتصادي تهديد و هم ادعا كرد كه از سياست فشار حمايت نميشود، نميتوان همزمان هم از يك توافق جايگزين صحبت كرد و هم ادعا كرد كه از توافق كنوني حمايت ميشود. مكانيسم حل اختلاف، موضوعي است كه در متن برجام پيشبيني شده و هر زمان يكي از طرفهاي برجام احساس كند كه طرف ديگري تعهدات خود را انجام نميدهد، ميتواند بر اساس بند 31 برجام، درخواست حل اختلاف از طريق كميسيون مشترك برجام بدهد. بر اساس فرآيند پيشبيني شده در برجام، كميسيون مشترك پيش از آنكه براي ارجاع پرونده به شوراي امنيت به اجماع برسد به صورت نامحدود ميتواند ماموريت خود را براي بررسي اختلاف تمديد كند. به نظر ميرسد، وزراي خارجه 3 كشور اروپايي به اين نتيجه رسيدهاند كه مكانيسم حل اختلاف و فرصت نامحدود، آن را براي ارسال پرونده به شوراي امنيت به عنوان يك شمشير داموكلس ديپلماتيك روي گردن برجام نگه دارند تا ايران را وادار كنند كه به مذاكرهاي تازه براي يك توافق جامعتر مشتمل بر موضوعاتي مانند نفوذ منطقهاي ايران و برنامه موشكي تن بدهد. بدون ترديد، ادعاي عدم همراهي اتحاديه اروپا به ويژه 3 كشور بريتانيا، فرانسه و آلمان با سياستهاي فشار حداكثري امريكا يك ادعاي توخالي است. اروپاييها عملا در عدم اجراي تعهدات خودشان در حوزه اقتصادي و مالي در طول يك سال و نيم گذشته كاملا با دولت ترامپ همراهي كردهاند و با اقدام به فعال كردن مكانيسم حل اختلاف عملا مواضع خود را با امريكا نزديك كردهاند. هر چند به نظر ميرسد كه اروپاييها بر خلاف امريكا با باقي ماندن در چارچوب برجام به شكل مشخصي زمين بازي خود را از زمين بازي ترامپ جدا كردهاند چراكه تصور ميكنند در چارچوب اين توافق، قدرت مانور و تحرك ديپلماتيك بيشتري در برابر ايران دارند.
شرايط منطقه و تنشهايي كه بعد از اقدام امريكا به ترور شهيد سردار سليماني در منطقه آغاز شده، اروپاييها را بر آن داشته است تا از نقش منفعل خود عقبنشيني و تلاش كنند تا نقش فعالتري در مسائل منطقه بازي كنند. اما در اين ميان لندن به صورت ويژه در آستانه خروج از اتحاديه اروپا تلاش ميكند تا نقش مستقلتري در صحنه خاورميانه بازي كند. به همين دليل هم هست كه بوريس جانسون، نخستوزير بريتانيا مواضع بسيار واضحتر و روشنتري نسبت به ديگر رهبران اروپايي در قبال ايران اتخاذ كرده است. مجموعه موضعگيريهاي بريتانيا و دو كشور اروپايي ديگر به ويژه تركيب اظهاراتي در مورد توافق جديد يا جامعتر، تهديد به فشار و انزوا در كنار ادعا در مورد تلاش براي حفظ برجام و ادعاي اجراي تعهدات در لغو تحريمها، سيگنالهايي است كه نشان ميدهد به رغم اين اقدام تحريككننده از سوي 3 كشور اروپايي آنها هنوز علاقهاي به ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت ندارند و علاقهمند هستند كه پروند اختلافات در كميسيون مشترك برجام باقي بماند. اروپاييها علاقهمند هستند اين بازي را تا جايي ادامه بدهند كه بتوانند ايران را وادار كنند سر ميز مذاكرات جديدي با دستور كار تحميلي مشترك اروپا و امريكا بنشيند. اين سيگنالي است كه اروپاييها به ايران دادهاند و ايران هم تاكيد كرده، مادامي كه پرونده ايران به شوراي امنيت ارجاع نشده از برجام خارج نميشود و آمادگي دارد اگر طرفهاي برجام اجراي تعهدات خود را از سر بگيرند بلافاصله از گامهاي خود بازگردد. اروپاييها موضع ايران را به خوبي ميدانند و از شرايط اين برداشت را دارند كه ايران در شرايط سياسي و اقتصادياي نيست كه راسا از برجام خارج شود و حتي علاقهمند است تا ماه آگوست سال 2020 كه به صورت خودكار تحريمهاي تسليحاتي عليه ايران لغو ميشود اين توافق را حفظ كند. با اين حال به رغم تمام سيگنالهاي سياسي و ديپلماتيك موجود، همه پيشبينيها در مورد عدم تمايل اروپا به ارجاع پرونده به شوراي امنيت و عدم تمايل ايران به خروج از برجام بسيار وابسته به شرايط منطقه است. روند حوادث و رويدادها در منطقه به شكلي سرعت گرفته كه تحليلگران از پيشبيني رويدادها براي يك هفته آينده هم عاجز هستند اما با در نظر گرفتن متغيرهاي موجود و شرايط حاضر ميتوان تصور كرد كه اروپاييها همچنان قصد ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت را ندارند و فقط ميخواهند فشار را به ايران براي مذاكرات بيشتر تشديد كنند.
افزايش وام ازدواج؟
سيستم بانكي نگاه بنگاه محوري به معادله پرداخت تسهيلات و دريافت سپردهها دارد. به اين معنا كه ترجيح ميدهد به جاي پرداخت 20 هزار ميليارد تومان در قالب تسهيلات قرضالحسنه و با بهرهاي معادل كارمزد يك وام آن را به عنوان وامهاي كلان با بهره بالاتر پرداخت كند. البته نبايد از نظر دور داشت كه متاسفانه در سيستم بانكي به دليل بلوكه بودن دارايي، بانكها با منابع منجمد بالا مواجه هستند و اين امر توان وامدهي را كاهش داده است. از سوي ديگر برآورد ميشود كه بانكها سالانه بين 250 تا 300 هزار ميليارد تومان سود سپرده پرداخت ميكنند. پرداخت سود سپرده در شرايطي كه 60 درصد داراييها بلوكه است، دشوار خواهد بود چراكه بانك مجبور است از منابع در دسترس مانند سپردهها تسهيلاتي دهد كه سود نصيبش شود كه از آن سود، سپردهها را پرداخت كند. به همين دلايل است كه بعضا در مقابل هر سياست اعطاي وام قرضالحسنه مقاومتهايي ديده ميشود. حال آنكه سهم اين قبيل وامها چندان زياد نيست و البته در زندگي عادي مردم تاثيرات زيادي گذاشته است.