در جنگ ليبي - يكي از كشورهاي شمال آفريقا كه اهميت استراتژيك قابل توجهي براي اروپا دارد- سه كشور به راهحل نظامي اعتقاد دارند: روسيه، امارات متحده عربي و تركيه. در اين ميان بايد ديد آيا ديپلماسي هنوز شانسي براي حل درگيريهاي اين كشور دارد؟ وبسايت تحليلي خبري «اشپيگل» در گزارشي نوشت: ليبي يك كشور تقريبا بياباني محسوب ميشود. دماي هوا اغلب بالاي 50 درجه سانتيگراد است و برخي از مناطق كشور طي چند دهه اخير رنگ باران به خود نديده است. درمجموع، تنها يك درصد از زمينهاي آن به اندازهاي حاصلخيز است كه بتوان در آن كشت كرد. علاوه بر اين، اين كشور هيچگاه يك دولت واقعي نداشته است، حتي زماني كه معمر قذافي، ديكتاتور آن بود. در ليبي هميشه قبايل، بزرگان و شبهنظاميان حاكم بودهاند. با اين حال، در حال حاضر قدرتهاي بزرگ جهان بر سر آن با هم جنگ دارند.
ليبي سالها درگير جنگ داخلي بوده و اين جنگ رفته رفته تبديل به جنگي نيابتي با حضور چندين قدرت بزرگ جهاني شده است: روسيه، مصر، تركيه، عربستان سعودي، امارات متحده عربي، قطر، ايتاليا و فرانسه. اين روزها جنگ اصلي ميان سياستمداران جهان بر سر اين است كه كنترل كشور در دست چه كسي باشد. اكنون جنگي جهاني بر سر ليبي در جريان است، چيزي شبيه به درگيريهاي سوريه، اما با تلفات كمتر. بسياري از مردم ليبي تبديل به تماشاگر مرحله نهايي مسابقات در مرزهاي خودشان شدهاند. سربازان اجير شده سوداني با سوريها ميجنگند، اما هر دو آنها براي منافع دولتهاي خارجي دست به اسلحه بردهاند.
اين همان چيزي است كه آنگلا مركل، صدر اعظم آلمان را واداشت تا شماري از رهبران جهان را براي نشستي در برلين دعوت كند. هدف اين كنفرانس كه اعتباري براي آلمان محسوب ميشود، پايان جنگ بوده و اهميت آن فراتر از مرزهاي ليبي است.
نفت، مهاجران و تروريستها
ليبي براي اروپا داراي اهميت ويژهاي است، در واقع چيزي فراتر از چند فرسخ بيابان در اين كشور در معرض خطر قرار دارد.
اولين و مهمترين مورد، ذخاير نفت و گاز موجود در ليبي است. اين كشور از نظر ميزان ذخاير نفت و گاز كه حدود 48 ميليارد بشكه تخمين زده ميشود، در رتبه نهم جهان قرار دارد. شركت نفتي فرانسوي توتال و شركت نفتي چندمليتي ايتاليايي اني، فعاليت ويژهاي در اين كشور دارند. دوم، ليبي يك كشور مهم ترانزيتي براي مهاجران عازم اروپاست. در سالهاي اخير هيچ كشور آفريقايي ديگري به اندازه ليبي اين تعداد پناهنده را راهي كشورهاي اروپايي نكرده است. هركس كه رهبري ليبي را بر عهده بگيرد، جريان مهاجرت در آفريقا را نيز كنترل خواهد كرد.
سوم، اين منطقه كانون تروريسم بينالمللي است. تروريستهاي داعش هنوز پناهگاههايي در ليبي دارند و از درگيري در آنجا سود ميبرند. تكفيريها نيز در منطقه نزديك به «ساحل صحرا» مستقر شدهاند.
ليبي تبديل به عرصهاي براي بازيگران خارجي شده است تا منافع خود را در آن دنبال كرده و جنگ داخلي اين كشور را پيچيدهتر كند.
دو حاكم ليبي
بسياري از مردم ليبي پس از سقوط قذافي در سال 2011 اميدوار بودند به دموكراسي و رفاه دست پيدا كنند. اما مدتهاست اين كشور چند پاره شده و شبهنظاميان، قبايل و افراطيها در آن قدرت گرفتهاند.
در طرابلس پايتخت اين كشور، سازمان ملل متحد فايز سراج را به عنوان نخستوزير منصوب كرده است. او كه پيشتر معمار بوده، به صداقت مشهور است، اما قدرت خود را تنها با كمك شبهنظاميان حفظ كرده است.
در شرق ليبي ژنرال خليفه حفتر يك رژيم نظامي ايجاد كرده است. ارتش ملي ليبي كه تركيبي از سربازان اجير شده، سلفيها و افسران سابق رژيم قذافي است، كنترل بخش بزرگي از كشور از جمله استان سرت، محل تولد قذافي را در دست گرفته است.
نيروهاي حفتر از آوريل سال 2019 در حال پيشروي به سمت طرابلس بودهاند. او و سراج در 12 ژانويه، به كمك تركيه و روسيه براي آتشبس موقت توافق كردند. اگر طرفين متخاصم نتوانند به توافق صلح پايدار برسند، احتمالا حفتر به زودي حمله گستردهتري به طرابلس انجام ميدهد. تصميمگيري در مورد پايان جنگ بيش از آنكه در دست مردم ليبي باشد، توسط حاميان خارجي آنها انجام ميشود. تركيه و قطر حامي سراج هستند، كسي كه گفته ميشود روابط نزديكي با اخوانالمسلمين دارد. در همين حال، روسيه، عربستان سعودي، مصر و امارات متحده عربي در كنار حفتر قرار گرفتهاند.
جنگ يا صلح؟
هدف كنفرانس ليبي كه آلمان قصد برگزاري آن را دارد اين است كه اين بازيگران بينالمللي را دور هم جمع كند. شايد مساله ليبي چندان ارتباطي به آلمانيها نداشته باشد، اما برلين تصميم گرفت از اين موضوع به نفع خود استفاده كرده و خود را به عنوان يك واسطه و ميانجي صادق معرفي كند.
قرار است تمركز اين نشست بر حضور طرفين درگيري و متحدان آنها براي دستيابي به صلح پايدار باشد. هدف اين نشست هيچگاه اعلام آتشبس نبوده است. مقامات آلماني ميگويند طرفهاي متخاصم ليبي بايد بر سر يك توافق تحت نظارت سازمان ملل با يكديگر كنار بيايند. اما اين اجلاس در واقع سرآغاز يك روند سياسي است، نه پاياني بر آن.
جالب است كه خود ليبياييها حضور بسيار كمرنگي در اين نشست دارند. در ابتدا قرار نبود رهبران دو طرف متخاصم به آلمان سفر كنند، اما با اين وجود روسيه و ديگر كشورها بر اين سفر اصرار دارند.
هايكو ماس، وزير امور خارجه آلمان، روز پنجشنبه هفته گذشته شخصا به بنغازي سفر كرد تا ظاهرا از سفر حفتر مطمئن شود. آلمانيها در نظر دارند اين دو رقيب ليبيايي را در اتاقهايشان در هتل منتظر نگه دارند و پس از اينكه ديگر شركتكنندگان در مورد توافق صلح به اجماع رسيدند، آنها را به جلسه بياورند.
انتظار ميرود حداقل 10 رهبر قدرتمند جهان در نشست برلين حضور پيدا كنند كه از اين ميان ميتوان به امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه، رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه و عبدالفتاح السيسي، رييسجمهور مصر اشاره كرد. پنج عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل نيز همراه با مايك پمپئو، وزير خارجه امريكا، در آنجا حضور خواهند داشت. برخي از نمايندگان قدرتهاي منطقه كه مستقيما درگير مساله ليبي هستند نيز از شركتكنندگان اين اجلاس خواهند بود.
اين اجلاس قرار است مشخص كند كه آيا ميتوان جنگ ليبي را با روشهاي ديپلماتيك حل كرد (همانطور كه آلمانيها اميدوارند) يا روش نظامي تنها گزينه موجود خواهد بود؟
حاميان قدرتمند
هفته گذشته به نظر ميرسيد ايجاد صلح در ليبي حتي بدون اروپاييها نيز حاصل ميشود. ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه و اردوغان، همتاي ترك او در مسكو تا آستانه يافتن راهحلي براي جنگ ليبي پيش رفتند و به اميد يافتن اين راهحل، ژنرال حفتر و سراج را به نشستي با حضور وزراي خارجهشان دعوت كردند.
پوتين و اردوغان اخيرا حمايت خود را از دو طرف جنگ تقويت كرده بودند. سربازان اجير شده گروه واگنر كه يك سازمان شبهنظامي خصوصي روس است، براي حفتر ميجنگيدند. اردوغان نيز تنها دو هفته تا تسلط بر اوضاع ليبي فاصله داشت.
در دوم ژانويه سال جاري، اردوغان از نمايندگان پارلمان تركيه مجوزي را براي آغاز يك ماموريت جنگي در ليبي گرفت. سه روز بعد، او اولين گروه از سربازان خود را براي كمك به سراج فرستاد. اردوغان حدود 2000 سرباز گروه موسوم به ارتش آزاد سوريه را نيز در اين منطقه مستقر كرد و با اين كار خود را به بازيگر اصلي اين درگيري تبديل كرد.
اردوغان و پوتين ظاهرا در ليبي به دنبال تكرار كاري بودند كه در سوريه انجام دادند: پيدا كردن راهحلي كه با كمترين درگيري نظامي بيشترين سود را براي هر دوي آنها داشته باشد.
با اين حال اين هفته طرح آنها شكست خورد. وقتي از حفتر خواسته شد تا نيروهاي خود را از حومه شهر طرابلس خارج كند، او از انجام اين كار امتناع كرده و به سادگي مسكو را ترك كرد. احتمالا اين حركت حفتر به اين دليل است كه در كنار روسيه حاميان مهم ديگري مانند محمد بن زايد، وليعهد امارات دارد. گفته ميشود او با پهپادها و هواپيماهاي بدون سرنشين جنگي ساخت چين از حفتر حمايت ميكند و حتي يك پايگاه نظامي به او داده است. تا زماني كه حفتر بن زايد را در كنار خود داشته باشد نيازي به ديگر افراد ندارد.
از سوي ديگر اتحاديه اروپا، تاكنون در ليبي نسبتا ناتوان بوده است. تا مدت زيادي اين موضوع به دليل اختلافات داخلي بود. فرانسه از حفتر حمايت كرده بود در حالي كه ايتاليا مانند بسياري از ديگر كشورهاي اتحاديه اروپا از سراج پشتيباني كردند.
ولفرام لچر، از دانشمندان سياسي موسسه امور بينالملل و امنيت آلمان معتقد است كشورهايي كه در كنفرانس آلمان شركت ميكنند، آمادگي لازم براي تامين امنيت آتشبس را ندارند. او ميگويد مشكل، نبود يك «بازدارنده جدي، حتي (يك بازدارنده) نظامي در برابر نقض آتشبس» است.
كشورهاي شركت كننده اغلب در گذشته چنين اظهار كردهاند كه مخالف دخالت خارجي در ليبي هستند و با تحريم تسليحاتي اين كشور كاملا موافقند.
لچر ادامه ميدهد: « اما آنها در همان زمان نيز همچنان به ارسال هواپيماهاي بدون سرنشين و سربازان اجير شده به اين جنگ داخلي ميپرداختند.» به اعتقاد او «مشكل» اروپاييها اين است كه نميخواهند خود را عليه امارات متحده عربي نشان دهند.