طي روزهاي اخير واكنشهاي فراواني نسبت به موضوع معامله قرن مطرح شد. از اروپا گرفته تا روسيه و كشورهاي عربي همگي نسبت به اين طرح موضعگيري انجام دادند. اما هركدام ديدگاههاي متفاوتي داشتند . سيد هادي برهاني، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل فلسطين در گفتوگو با «اعتماد» به رويكرد اين كشورها نسبت به معامله قرن ميپردازد.
ديدگاه و رويكرد شما نسبت به بحث معامله قرن چيست؟! به نظر شما با توجه به فضايي كه تاكنون وجود داشته و امريكا بخشي از آن را اجرايي كرده تا چه حد اين طرح قابليت عملياتي شدن دارد؟
بهطور كلي از چشماندازهاي مختلف ميتوان به معامله قرن نگاه كرد، ولي آنچه از نظر من بيشترين اهميت را دارد، اين است كه اين راهحلها به نوعي امور را اداره ميكند تا به تدريج اسراييل به اهداف كامل خود در سرزمين فلسطين دست يابد. اگر شما روند را از ابتدا تاكنون ببينيد در هر دورهاي راهحلي ارايه ميشود، راهحلي ناعادلانه كه براي طرف فلسطيني قابل قبول نيست و مدتي منطقه و كشورهاي منطقه سرگرم ميشوند ولي اين راهحل مسلم است كه كشورهاي منطقه نميتوانند قبول كنند به پايان ميرسد و دوباره راهحل ديگري ارايه ميشود. آنچه در اين روند وجود دارد طرف فلسطيني مرتب ضعيف ميشود و در اين راهحلها چيزها و موارد پيشنهادي به فلسطين كمتر و كمتر ميشود. اين روندي است كه از ابتدا تاكنون ميبينيم و معامله قرن هم در اين فضا بايد ديده شود.
با توجه به صحبتهاي شما، به نظرتان تصميماتي كه از سوي امريكاييها اكنون گرفته ميشود مانند انتقال پايتخت و بلنديهاي جولان و... آيا قابل بازگشت است؟ يعني با تغيير رييسجمهور امريكا امكان تغيير وجود دارد؟!
به لحاظ نظري قابليت بازگشت دارد. يعني اگر كسي مانند سندرز برنده انتخابات شود ممكن است قابل بازگشت باشد ولي با توجه به نفوذ فوقالعاده يهوديها و صهيونيستها كه در امريكا دارند، واقعيت اين است كه به صورت عملي اين بازگشت اتفاق نخواهد افتاد، زيرا اگر قدمي به نفع اسراييل برداشته شود به دليل نفوذي كه اسراييليها دارند، احتمال بازگشت از مواضع گذشته به نفع اسراييل بسيار كم است.
نگاه كشورهاي اروپايي نسبت به اين مساله چگونه است؟ به نظر شما با امريكا همراهي ميكنند؟!
اتحاديه اروپا در طول چند سال اخير و از زماني كه معامله قرن مطرح شده است، موضع آن تاكيد بر راهحل دو دولت بر اساس قطعنامههاي سازمان ملل است و در همين چارچوب از توافق اسلو حمايت ميكند و همچنان اين موضع را ادامه داده است. الان كه به اصطلاح از اين طرح رونمايي شده باز اروپا در معرض تحولي در اين زمينه قرار دارد و يك قسمت آن مربوط به انگلستان به رهبري جانسون است كه در اين مورد به امريكا نزديك ميشود و همانطور كه ديديم نسبتا از معامله قرن استقبال كرده است. نكته بعدي اين است كه اگر كشورهاي عربي و اسلامي به معامله قرن نه جدي نگويند عليالقاعده اتحاديه اروپا بر موضع قبلي خود در مورد قطعنامههاي سازمان ملل و توافق اسلو پافشاري نخواهد كرد و اين پافشاري براي آنها هزينه خواهد داشت.
فكر ميكنيد كشورهاي عربي «نه» جدي كه شما مدنظر داريد را به اين طرح ميگويند؟
متاسفانه در كشورهاي عربي ضعفهايي ديده ميشود. بعضي مواضع محكمي دارند به نظرم محمود عباس و تشكيلات خودگردان بسيار محكم در برابر معامله قرن موضع گرفتند. اما كشورهايي مانند امارات، عربستان، بحرين و مصر موضع ضعيفي در برابر معامله قرن دارند و اگر اين موضع ضعيف نگذارد كشورهاي عربي و اسلامي اتحادي و موضع مشترك در برابر معامله قرن بگيرند، اين موجب ميشود معامله قرن در صحنه بينالمللي توفيق به دست بياورد.
كشورهايي مانند عربستان، عمان، بحرين و امارات كه سفراي خود را به اين نشست فرستادند به نظر شما تمايلي دارند مخالفتي با اين طرح كنند؟
به نظر من تمايل به همراهي با معامله قرن ندارند و از لحاظ داخلي و افكار عمومي براي آنها خطرناك است، واقعيت اين است كه ملت منطقه و ملت مسلمان اصلا به اين مساله كه بيتالمقدس و مسجدالاقصي دست اسراييل باشد به هيچوجه نميتوانند كنار بيايند، اما اين كشورها تا حدودي ناچار هستند جز عمان كه داستان متفاوتي دارد بقيه كشورهايي كه همراهي با معامله قرن نشان ميدهند به خصوص عربستان، بحرين و امارات كشورهايي هستند كه تحت فشار ايران قرار دارند و خود را ناچار ميدانند در برابر فشار ايران در منطقه به امريكا و اسراييل نزديك شوند و با سياستهاي آنها همراهي داشته باشند از اين جهت خود را ناچار ميبينند كه با معامله قرن مخالفتي نكنند.
فكر ميكنيد معامله قرن چه تاثيري بر روابط ايران و اعراب خواهد داشت؟!
وزارت خارجه ايران بيانيه خوبي صادر و اعلام كرد بهرغم اختلافاتي كه با بعضي از كشورهاي عربي و منطقه داريم، حاضر هستيم در اين قضيه اشتراك نظر داشته باشيم تا يك موضع مشترك اتخاذ كنيم. اگر اين رويكرد در عمل دنبال شود، ميتواند موثر و مفيد باشد. اما اگر موضع ما به سمتي سوق پيدا كند كه به دنبال ملامت و روشن كردن آتش دشمني باشد و كشورهاي مانند عربستان و بحرين به عنوان كشورهاي خائن مورد ملامت رسمي قرار گيرند و موضع رسمي ما ملامت كردن و سرزنش كردن و افزايش دشمني و تنش با اين كشورها در منطقه باشد را ميتواند افزايش دهد.
پس از اعلام معامله قرن نتانياهو به روسيه رفت، به نظر شما ديدگاه روسيه نسبت به اين طرح چيست؟
روسيه بهطور اصولي با طرح معامله قرن موافق نيست و بحث قطعنامههاي سازمان ملل را مورد تاكيد قرار ميدهد، اما در حال حاضر واقعيت آن است كه پوتين با نتانياهو روابط بسيار نزديكي دارد و تصور من اين است كه پوتين تلاش ميكند كه يك موازنهاي را برقرار كند كه نه نتانياهو و نه كشورهايي مانند ايران و سوريه را ناراحت كند. به نظر ميرسد روسيه روي مواضع گذشته خود تاكيد ميكند. روسيه همواره عنوان كرده كه بايد راهحل مساله فلسطين از طريق اجراي قطعنامههاي سازمان ملل و توافقنامه اسلو صورت گيرد، اما در عمل موضع فعالي عليه معامله قرن اتخاذ نخواهد كرد و به همين اعلام موضع بسنده خواهد كرد.
آيا موج اعتراضي در منطقه عليه معامله قرن ايجاد شد؟
خبرهايي كه تاكنون وجود دارد چنين چيزي را نشان نميدهد و واقعيت آن است كه اگر موضع مردم منطقه با همين روند پيش برود و چندان تظاهرات و واكنشي صورت نگيرد، ميتواند يك پيروزي ديگر براي طرح معامله قرن باشد.
آينده كمكهاي مالي به آوارگان فلسطيني و طرح «آنروا» پس از اين ماجرا به كجا خواهد انجاميد؟
اسراييل همواره تلاش كرده كه آنروا را از كار بيندازد و به نحوي از كمكهاي بينالمللي آن را محروم كند. از همينرو در اين مسير نيز امريكا را با خود همراه كرده است. اگر كشورهاي ديگر نيز در اين مسير همراهي كنند موضوع نگه داشتن آوارگان فلسطيني به عنوان اهرم فشار عليه اسراييل بسيار سخت ميشود. اگر آوارگان تحت حمايت سازمان ملل باشند ميتوان اميدوار بود كه آنها به سرزمين خود بازگردند ولي اگر آنروا منحل شود يا بودجه آن تقليل پيدا كند عملا موضوع آوارگان فلسطيني نيز رفتهرفته كمرنگ ميشود و در عمل تاثير خود را در صحنه بينالمللي از دست ميدهد.