هرگز يك ايراني را تهديد نكنيد!
ميعاد نيك
ورزشگاه جاسم بنحمد دوحه هرگز هشتمين روز از اسفندماه سال 1398 را فراموش نخواهد كرد. شبي كه آبيهاي ايراني به قاره آسيا نشان دادند هيچ چيزي جلودار عزم جزمشان براي موفقيت نيست؛ چه كارشكنيها و آزارهاي داخلي، چه تهديدهاي كنفدراسيون فوتبال قاره كهن. پربيراه نيست اگر بگوييم كه استقلال امسال مصممترين و متحدترين استقلالهاي دهه گذشته براي كسب عناوين قهرماني است. تيمي كه از ابتداي فصل جاري با انواع و اقسام مشكلات مديريتي و فني دست و پنجه نرم كرد و تا پايان نيمفصل اول دچار انواع بلاياي طبيعي و غيرطبيعي شد؛ اما بار ديگر روي زانوان خود ايستاد و براي جنگيدن با رقباي تا بن دندان مسلح ايراني و خارجي رجز خواند. استقلال در شرايطي برابر الكويت كويت صفآرايي كرد كه به علت بارش سنگين برف در تهران، نتوانسته بود تمرين مناسبي روي چمن انجام دهد و اكثر تمرينات آبيها در سالنهاي سرپوشيده و متكي به فعاليتهاي بدنسازي بود. مديريت باشگاه استقلال حتي نتوانسته حداقل نياز يك باشگاه ورزشي براي اقدامات اوليهاش، يعني وجود يك كمپ ورزشي مناسب را براي اين تيم پرافتخار فراهم كند. از طرفي به علت دستورات مستقيم وزارت ورزش و جوانان؛ امكان برگزاري اردوي زمستاني خارج از كشور براي تيمهاي دولتي ممنوع اعلام شد تا آبيها مجبور شوند در تهران بمانند و بدون امكانات مناسب خود را براي دو رقابت احتمالي بزرگ آن هم خارج از ايران آماده كنند. پس از ترك سكان هدايت استقلال توسط استراماچوني، پسران آبي هر لحظه با خبرهاي بد و بدتري مواجه ميشدند؛ تيمي كه صدرنشيني در ليگ را تجربه كرده بود، بهترين فوتبال را بين مدعيان به نمايش ميگذاشت و به صورت جدي براي قهرماني گام برميداشت، حالا با يك بازي كمتر در رده پنجم جاخوش كرده است و باز هم رقيب سنتياش را بالاي سر خود ميبيند. از طرفي بحرانهاي مديريتي اين تيم پرطرفدار تمامي ندارد و تبعيضها نيز به حد بالايي رسيدهاند. هواداران و بازيكنان مشغول هضم اين اتفاقات ناگوار بودند تا نوبت به ايافسي رسيد؛ كنفدراسيون فوتبال آسيا شرايط تيمهاي ايراني را براي ميزباني در مسابقات دور پليآف و گروهي نامناسب و فضاي حاكم بر كشور را براي تيمها و هواداران ميهمان بيامنيت تلقي و امتياز ميزباني را از تيمهاي باشگاهي و ملي ايران در مسابقات آسيايي سلب كرد؛ اتفاقي كه قبل از هرگونه تفسير سياسياي، به شرف و شعور ملي ايرانيان توهين ميكرد. متعاقبا مديران باشگاههاي حاضر در رقابتهاي آسيايي به اين حكم اعتراض كردند و تهديد به كنارهگيري از كليه رقابتهاي برونمرزي را در دستور كار خود قرار دادند. پس از لابيهاي فراوان توسط رابطهاي فدراسيون ايران در ايافسي و كش و قوسهاي بسيار طي جلساتي بين نمايندگان باشگاههاي ايراني و نماينده شيخ سلمان، رييس كنفدراسيون فوتبال آسيا، تصميم نهايي بر اين شد كه بازي دور برگشت گروهي ليگ قهرمانان آسيا خانگي برگزار شود؛ نتيجهگيري و بيانيهاي كه آلوده به انواع و اقسام ابهامات بود، اما مسوولان وزارت ورزش آن را پيروزي بزرگ تلقي كردند و بر سر هواداران كلي منت گذاشتند! دود اين توافق تنها به چشم استقلال تهران و شهر خودروي مشهد، نمايندگانمان در دور پليآف فرو رفت. استقلال در شرايطي كه ميتوانست مقابل الكويت در استاديوم آزادي به ميدان برود، به ناچار در استاديوم المكتوم دوبي ميزبان كويتيها شد. اين خبر در شرايطي قطعي شد و به گوش آبيها رسيد كه در آن بازه زماني كوتاه و فاصله كم تا آغاز بازي پرواز مناسبي از تهران براي كشور امارات وجود نداشت و آبيها براي خروج از ايران تا پاسي از شب در فرودگاه امام خميني تهران سرگردان بودند. با توجه به ديپلماسي نامساعد بين كشورهاي امارات متحده و قطر، فرهاد مجيدي درخواست داد كه مراجع مربوطه مسابقه بين تيمش و الكويت را در جزيره كيش برگزار كنند تا استقلال بتواند در صورت پيروزي، بدون فوت وقت و با يك پرواز به سمت قطر حركت كند، اما اين درخواست هم مورد قبول واقع نشد تا با اوضاع اسفبار تداركات پيش از بازي و در شرايطي كه خيلي از منتقدان و صاحبنظران، فرهاد مجيدي را گزينهاي مناسب و درخور براي جانشيني آندرهآ استراماچوني نميدانستند؛ تيم تحت هدايت مهاجم سالهاي نه چندان دور استقلال با ارايه بازياي چشمنواز و با نتيجه 3بر صفر توانست از سد اول براي راهيابي به گروه اول ليگ قهرمانان آسيا عبور كند. آبيها پس از پايان بازي باز هم با مشكلاتي مواجه شدند و با دو پرواز غيرمستقيم و پس از ورود به تهران و خروج دوباره به قطر رسيدند. شايد خوشبينترين هوادار استقلال پس از شنيدن اخبار پيرامون تيم و سوءمديريتهاي پياپي، اميدي به پيروزي آسان برابر يكي از 3 قدرت بزرگ فوتبال قطر را نداشت، اما باز هم غيرت و اتحاد آبيهاي تهراني مانع از تكرار اتفاقات تلخ برايشان شد. درخشش معنادار مهدي قائدي كه توسط حميد استيلي در تيم ملي اميد نيمكتنشين شده بود و گلزنيهاي شيخ دياباته، به همراه استارت رويايي اميرارسلان مطهري با 2گل نويد شروع روزهاي درخشان را براي هواداران ميدهد. بازي در شرايطي آغاز شد كه ايرانيان حاضر در قطر براي تشويق نماينده كشورشان به استاديوم جاسم بنحمد آمده بودند. الريان قطر سعي ميكرد با استفاده از امتياز ميزباني به دروازه سيدحسين حسيني فشار شديدي بياورد، اما همان دقيقههاي ابتدايي بازي كافي بود تا باز هم كاپيتان استقلال در نقش يك منجي ظاهر شود و يك پاس گل غيرمستقيم را براي شيخ دياباته فراهم كند. برتري تكنيكي و تاكتيكي شاگردان فرهاد مجيدي در همان پانزده دقيقه ابتدايي بازي به قطريها ديكته شد و استقلال يكبار ديگر توسط مهدي قائدي و روي پاس شيخ دياباته، با ضربه سر دروازه فهد باكر را به زيبايي گشود. نيمه دوم هم با استارت توفاني باشوي كوچك ادامه پيدا كرد و تير خلاص به پيكر بيجان الريان در دقيقه ۴۷اُم شليك شد. اميرارسلان مطهري، خريد جديد آبيها پس از ورود به زمين به عنوان جانشين مهدي قائدي توانست استقلال را به برتري ۵گله برساند و با دو گلي كه به ثمر رساند، ورودش به جمع آبيپوشان را جشن گرفت. مدافعان استقلال نيز به همراه سيدحسين حسيني شب آرامي را پشت سر گذاشتند و استقلال تهران به عنوان سومين تيم ايراني، به دور گروهي ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا كرد. در فوتبال ارايه شده توسط شاگردان فرهاد مجيدي به وضوح ردپاي الهام از دو سرمربي ديده ميشود؛ آندرهآ استراماچوني و كارلوس كيروش. فرهاد مجيدي كه در طول حضور كارلوس كيروش به عنوان سرمربي تيم ملي در ايران رابطه خوبي با وي داشت از سيستم به كار بردن همزمان دو هافبك دفاعي –يكي جنگنده و ديگري پخشكننده- استفاده كرد و نتيجه دلخواهش را گرفت. مسعود ريگي و فرشيد باقري، به همراه علي كريمي وظيفه تخريب برنامههاي هجومي حريف و بازيسازي و انتقال توپ به كنارهها را بر عهده داشتند و وريا غفوري و هرويه ميليچ نيز از كنارهها مهدي قائدي و شيخ دياباته را تغذيه ميكردند. بازي متكي بر فضاسازي و انتقال سريع توپ در زمان حمله و انتظار براي ضدحملات كشنده در زمان دفاع را در دوران سرمربيگري كيروش به خاطر داريم؛ اما اينبار فرهاد مجيدي با ادغام سيستم 2-5-3 استراماچوني و تاكتيكهاي دفاعي كيروش، بدون حضور ستارگاني همچون فرشيد اسماعيلي، سياوش يزداني و عارف غلامي دست به ريسكي بزرگ زد و به پاسخ خوبي هم رسيد. استقلال در زمين حرفش را زد و توانست با ارايه بازياي زيبا و نتيجهاي محكم براي رقبايش خط و نشان بكشد. طراوت و شادابي نيز بار ديگر به اردوي آبيها برگشته و اختلاف سني كم بازيكنان با سرمربي جديدشان باعث حاكم شدن فضاي دوستي و صميميت در رختكن استقلال شده است. حمايت ستارگاني مانند وريا غفوري و شيخ دياباته از سرمربي جوانشان نيز همان چيزي بود كه براي موفقيت تيم بايد رخ ميداد. فرهاد مجيدي كه سابقه مربيگري و سرمربيگري در تيمهاي پايه اروپايي را داراست اكنون در جديترين و بزرگترين آزمون فوتبالي زندگي خودش قرار گرفته و دو بازي بزرگ را نيز با پيروزيهاي قاطع پشت سر گذاشته است. تصميم فرهاد مجيدي براي تكيه زدن به نيمكت داغ استراماچوني در ابتدا يك قمار بزرگ به نظر ميرسيد اما مجيدي نشان داد مانند دوران بازيگرياش توانايي خوبي براي پيشبيني شرايط و به هدف رساندن تيمش دارد. زدن 5 گل به تيم دوم ليگ ستارگان قطر در خاك اين كشور و راهيابي به دور گروهي ليگ قهرمانان آسيا همان چيزي بود كه همه استقلاليها از كاپيتان سابق و سرمربي فعليشان ميخواستند؛ پيروزي بزرگ و قاطع براي سيلي زدن به شيخ سلماني كه هواداران را از حضور در اولين بازي آسيايي تيمشان محروم كرد. محروميتي كه بعد از رايزنيها با afc به نظر ميرسد برداشته شده اما بيانيههاي اخير afc دوباره حرف و حديثهايي در اينباره به راه انداخته است. چرا كه مواضع كنفدراسيون آسيا مدام درحال تغيير است و گمانهزنيها هر روز بيشتر از ديروز ميشوند. روابط سياسي و بر مبناي رانت در بطن كنفدراسيون فوتبال آسيا نفوذ كرده و تصميمات اين ارگان تحت نظر فيفا كاملا از ابعاد ورزشي دور شده است. مجموعه اتفاقاتي كه شايد هواداران استقلال با آن بيگانه نباشند، وجود افراد بيگانه با ورزش در وزارت ورزش ايران و ورود افراد كاملا سياسي و تماما بيربط به فوتبال براي دخالت و بعضا ايجاد تبعيض در ليگ برتر فوتبال كشورمان از جمله مواردي است كه هر روز از ديروز بيشتر ميشوند. انتصابهاي بر پايه روابط، فرار از ضوابط سازماني و نبودن يك نهاد نظارتي بر فضاي آلوده ورزش كشورمان باعث ميشود كه نتوانيم از حقوقمان در مجامع ورزشي و بالاخص فوتبالي بينالمللي دفاع كنيم و براي احقاق كمترين حقوقهايمان نياز به فعاليتهاي زياد و هزينههاي هنگفت داشته باشيم. در چنين شرايطي تنها همين پيروزيهاست كه رنگ شادي و اميد را به روي فوتبال بيرمق و طلوع نكردهمان ميپاشد؛ فوتبالي كه هنوز منتظر طلوع در اركان اصلياش هستيم تا بلكه پس از مدتها افراد لايق و بادانش را بر مسندهاي مديريت و رهبري آن ببينيم.