ادامه از صفحه اول
خطرناكتر از ويروس
در واقع اين رخداد را ميتوان از دو جنبه علمي و پزشكي و همچنين از منظر اطلاعرساني مورد تحليل و تفسير قرار داد. در مورد جنبه پزشكي و علمي اين رخداد و اينكه آيا واقعا هنوز كرونا وارد ايران شده يا اينكه جامعه پزشكي ما چقدر براي رويارويي با ورود اين بيماري احتمالي آماده است؟ بنده به عنوان يكي از كساني كه به جهت حرفهاي كاملا با آن روبهرو هستم بايد بگويم كه خوشبختانه تاكنون هيچ موردي از ابتلاي يكي از هموطنان به اين ويروس يا ورود مبتلايان به اين بيماري گزارش نشده و اگر هم موارد مشكوكي مشاهده شده؛ خوشبختانه اين موارد تاييد نشده است. از سوي ديگر وزارت بهداشت اقدامات حقيقتا خوبي براي مواجهه با اين رخداد صورت داده است كه آخرين آنها، برگزاري دوره بازآموزي و آموزشهاي لازم در مورد كرونا بود كه در آن گروههاي مختلف پزشكي شركت داشتند و با شيوههاي شناسايي و مقابله با آن و... آشنا شدند. اما وجه دوم اين قضيه كه به پخش شايعات و عدم توجه مردم به اطلاعيههاي رسمي مسوولان برميگردد، ريشه در بسياري از رخدادهاي تلخي دارد كه شايد بحق مردم را نسبت به مسوولان تا حدود زيادي بياعتماد كرده باشد. حوادثي مانند سقوط هواپيماي اوكرايني يا شيوه افزايش قيمت بنزين يا حتي شيوه تاييد صلاحيت كانديداهاي انتخابات مجلس كه مردم را با جنبههاي متناقضي روبهرو كرده است. بعضي مواقع مردم به دلايلي به اين نتيجه ميرسند كه بخشي كه مسووليت تهيه و انتشار اخبار دولت و رسمي را دارد، چندان اعتنايي به آنها و صلاح و مصلحت آنها ندارند. اين واقعيتي است تلخ و البته به غايت خطرناك. چراكه در دنياي امروز وقتيكه دشمنان بخواهند براي كشوري دردسر درست كنند ابتدا تلاش ميكنند تا بذر بدبيني را در آن جامعه بهكارند. از سويي اين رويه باعث ميشود تا مديران كشور در مواجهه با شرايط سخت اقتصادي كنوني يا بحرانهايي مانند سيل و خشكسالي بهشدت در تنگنا باشند و اعتماد و پشتوانه مردم را از دست بدهند. اين بياعتمادي جامعه نسبت به مسوولان به حدي رسيده كه ما هم به عنوان مديران شهري به خوبي سايه سنگين نگاه مردم را حس ميكنيم درحالي كه به واقع تمام تلاشمان اين بوده كه با خلوص نيت و در كمال شفافيت كار كنيم. اما همين بياعتمادي عمومي باعث شده تا شهروندان، زحمت و تلاش مسوولان را نبينند. شايد جالب باشد كه بدانيد براساس آخرين گزارشها، ايرانيها دومين ركوردار جستوجوي واژه كرونا در جهان بودهاند. اين مساله ميتواند دو معنا داشته باشد. يكي اينكه شهروندان به سبب بياعتمادي به منابع خبري داخلي خود به دنبال كسب اطلاع از سايتها ومنابع خارجي افتادهاند و ديگر آنكه شهروندان آنقدر به سلامت خود اهميت ميدهند كه خواستهاند اطلاعات خود را افزايش دهند. در هرصورت، بنده هم به عنوان يك متخصص و هم به عنوان يكي از مديران شهري خادم شهروندان، به هموطنانم اطمينان ميدهم كه قطعا مسوولان و مديران وزارت بهداشت با رويت اولين فرد مبتلا به كرونا، حتما آن را به شهروندان اطلاع خواهند داد چراكه همگي بر اين باورند كه تنها راه جلوگيري از ايجاد بحران احتمالي ناشي از كرونا، اطلاعرساني دقيق و آمادگي شهروندان و همياري آنها با مسوولان سلامت جامعه است. ضمن آنكه براساس بررسيهاي انجام شده اگر انشاءالله اين هفته نيز موردي از ابتلا به كرونا در ايران مشاهده نشود ميتوان گفت كه كشورمان و هموطنانمان به سلامت از اين خطر گذر كردهاند. در عين حال شهروندان بايد اين نكته را نيز مد نظر قرار دهند كه حتي چنانچه كرونا به ايران هم برسد بسيار ضعيفتر از كرونايي است كه در چين ديده شد. چرا كه اصولا ويروسها در ابتداي عمر خود، بسيار خطرناكند و با شدت سلامت انسان و ساير موجودات زنده را تهديد ميكنند اما به مرور قدرت خود را از دست ميدهند و ضعيف ميشوند. پس بهتر است شهروندان به جاي توجه به شايعات فقط به اخبار منتشر شده توسط منابع رسمي توجه داشته باشند و با رعايت اصول بهداشتي، بدون نگراني به فعاليتهاي روزمره خود ادامه دهند.
ويروس بياعتمادي
اما شيوه مبتلا شدن به آن، مثل بيماريهاي ديگر متكي بر راههاي مشخصي است. همانطور كه آنفلوآنزاي معمولي وارد كشوري ميشود و تمام افراد آن كشور را مبتلا نميكند، ويروس كرونا نيز اگر وارد كشور شود، همه مردم را مبتلا نخواهد كرد. شايعاتي كه در فضاي مجازي دست به دست ميشود و صحبتهاي غيررسمي اصرار دارند كه شيوههاي ابتلا به ويروس كرونا متفاوت است، در صورتيكه چنين نيست و بارها راههاي انتقال و راههاي پيشگيري در رسانههاي رسمي كشور منتشر شده، اما بازار شايعات همچنان داغ است. در كشورهاي مختلف، بنا به نوع تعاملي كه دولت با مردم خود دارد، اعتماد متقابلي ميان دولت و مردم شكل ميگيرد و مردم چون فكر ميكنند به درستي در جريان اخبار قرار ميگيرند، طبيعتا هر نوع همكاري را با دولت انجام ميدهند و در چنين شرايط فوقالعادهاي هم به اخبار دولت اعتماد ميكنند. براي مثال در چين نزديك به 40 ميليون نفر قرنطينه شدند، دولت نيز وعده به ساخت بيمارستان طي 10 روز داد و اين قضيه شكل نابهنجاري به خود نگرفت، زيرا تصور مردم چين اين است كه دولت در حال پيگيري اين مساله است و مردم به دولت خود اعتماد دارند. اين در حالي است كه در ايران، با دانشجويان خارج شده از قرنطينه يا با گردشگران چيني مواجهه درستي صورت نميگيرد. بخشي از اين مساله به نظرم برميگردد به رفتارهايي كه مجموعههاي رسمي دولت پيش از اين انجام دادهاند. عدم ابراز تمامي اطلاعات به صورت شفاف در گذشته عاملي است كه به شايعات امروز دامن ميزند و رسانههاي غيررسمي متاسفانه اخباري را مطرح ميكنند كه با اصل ماجرا در تعارض است. علاوه بر آن، در بين افكار عمومي در كشور ما، ميلي به مخالفت با هر چه كه در حاكميت است شكل گرفته و اين افراط و تفريط هم دولت و هم مردم را دست به گريبان كرده است. راه درمان اين بياعتمادي راه كوتاهمدت نيست، بلكه مسير آن طولاني است و زمان ميبرد تا اين ذهنيتها اصلاح شوند. به عنوان افكار عمومي در وهله اول بايد بدانيم با بياعتمادي نسبت به اخبار دولت نه تنها مشكلاتمان حل نميشود، بلكه پيچيدهتر خواهند شد. اگر منبعي را به عنوان مرجع موثق اخبار انتخاب و به آن اخبار تمكين نكنيم، حتما اخبار پراكنده رشد خواهند كرد و فضاي آرامش را در جامعه تحت تاثير قرار خواهند داد. اين وظيفه دولت است كه با اطلاعرسانيهاي دايمي، اين امكان را از سودجوياني كه در فضاي مجازي هستند و با اهداف مختلف اين مباحث را مطرح ميكنند، بگيرد. به نظرم ما نيازمند اقدامات متقابل هم از طرف مردم و هم از طرف دولت هستيم تا بتوانيم از چنين مسائلي كه براي جامعه جهاني رخ ميدهد، به سلامت عبور كنيم.
اصلاحات در شرايط دشوار
با اين همه اما آنچه اكنون در مخاطره قرار گرفته، راي مردم است... در چنين شرايطي اما باز، از آنجا كه بهرغم تمامي اين تلاشها و سياهنمايي عليه عملكرد مجلس دهم، اصلاحطلبان و فراكسيون اميد عملكردي قابل قبول داشت. آن هم در حالي كه اصلاحطلبان فاقد اكثريت مجلس دهم بوده و نهايتا 90 كرسي در اختيار داشتند اما واقع امر آن است كه دستاوردهايي قابل توجه از خود بهجا گذاشتند. تجربه بيش از 2 دهه مشي اصلاحات به بنده به عنوان عضوي از خانواده بزرگ اصلاحطلبي اين را آموخته كه اصلاحطلبي قابل حذف نيست و اصلاحات همواره ميتواند از منافذ كوچك، دستاوردهايي بزرگ رقم بزند. فراموش نكنيم، سيره ائمه الهي نيز بر پايه اصلاحگري بوده و حتي هدف از ظهور امام عصر(عج) نيز در ادبيات مذهبي ما همين اصلاح امور ذكر شده است. بنابراين اگر بتوانيم با حفظ تشكيلات اصلاحات بار ديگر در صحنه حاضر شده و با فعال كردن نحلههاي فكري گوناگون دست به كار شويم، باز هم منشأ آثاري حائز اهميت براي كشور و ملت خواهيم بود. امروز در شرايطي كه به نظر ميرسد مجموعه نيروهاي سياسي درون حاكميت، دست به كار كنار زدن جريان اصلاحات از عرصه قدرت شدهاند اما از آنجا كه هنر جريان اصلاحات، پيروزي در شرايط دشوار و پيچيده است بايد در ميدان حاضر شده و نااميد نشويم. ما بايد «اقليتي موثر» را به عنوان «زبان مردم» در مجلس و مجموعه حاكميت فعال كنيم. فراموش نكنيم كه عوامل بيروني همچون تحريمهاي يكجانبه ايالت متحده عليه ايران همچنين كاركرد ضعيف دولتي كه به نام اصلاحات روي كار آمد بر اين مشكلات افزود و همزمان جايگاه اصلاحات نزد افكار عمومي را دستخوش آسيب و جامعه را دچار ترديد كرد. با اين همه اما بايد تلاش كنيم با تمام توان نسبت به تصاحب كرسيهاي پارلمان تا جايي كه امكان دارد، اقدام كنيم و با تشكيل اقليتي موثر در مجلس يازدهم، گفتمان و رويكرد اصلاحات را زنده نگه داريم.
نگاه جناحي، آفت عدالت
اضافه ميكنم كه در قوه قضاييه بايد از نگاههاي سياسي و جناحي خصوصا در رسيدگي به پروندهها اجتناب كرد. يكي از آفاتي كه همواره دستگاه قضا را تهديد ميكند همين غلبه نگاه سياسي جناحي بر نگاه عدالتمحور است.
ما نبايد متناسب با اشخاص، قانون را دچار انعطاف كنيم. اين مسائل پيش از اينها ديده شده و مردم هم نسبت به اين موضوع گلهمند هستند و در برخي موارد نه تنها به گله و شكايت مردم اعتنا نشده، بلكه آن طور ديگري عمل شده است.