• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4588 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۸ بهمن

ادامه از صفحه اول

ما و« انتخابات» محدود

صلاحيت و شايستگي انتخاب كارگزاران و نمايندگان خود در قوه مقننه را نيز دارا هستند. بدين‌ترتيب و با استناد به تعاريف مذكور از انتخاب مطلوب، انتخاب محدود زماني رخ مي‌دهد كه نهاد يا نهادهايي از هيات‌هاي اجرايي گرفته تا هيات‌هاي نظارت درصدد جهت‌دهي به افكار عمومي برآيند، امري است غيرقابل پذيرش. در شرايط فعلي كه اين اتفاق افتاده، عملا ما در شرايط انتخاب محدود قرار گرفته‌ايم. در شرايط انتخابات محدود، احزاب به‌ واسطه رد يا عدم احراز صلاحيت چهره‌هاي اصلي و تاثيرگذارشان، چاره‌اي ندارند، مگر عدول از ارزش‌ها و اعتقادات خود. زماني كه احزاب از منطق خود عدول كردند، افراد فعال در لايه‌هاي دوم و سوم را مي‌پذيرند، همچون اقدامي كه احزاب اصلاح‌طلب انجام دادند. احزاب اصلاح‌طلب پس از آنكه شوراي عالي سياستگذاري از ارايه ليست خودداري كرد، به‌ واسطه دلبستگي خود به نظام سياسي ايران، اقدام به انتشار ليست با افراد و چهره‌هايي كردند كه حداقل 50 درصدشان براي نخستين‌بار است كه نام‌شان در سطح رسانه‌اي مطرح مي‌شود. در شرايط فعلي احزاب اصلاح‌طلب دو وظيفه و ماموريت را برعهده گرفته‌اند، اول آنكه چهره‌هاي گمنام و كمتر شناخته ‌شده موجود در ليست خود را به عموم جامعه معرفي كنند و دوم آنكه به تبليغ و ترويج اين افراد پرداخته و همزمان به افكار عمومي اين اطمينان را دهند كه چهره‌هاي حاضر در ليست در صورت حضور در مجلس شوراي اسلامي، توانايي حمايت از خواسته‌ها و مطالبات اصلاح‌طلبان و جامعه هدف را دارند. البته در اين ميان قابل‌ كتمان نيست كه هستند افرادي كه مسير سوم ذكر شده توسط رييس‌جمهوري يعني عدم شركت در انتخابات را انتخاب كرده‌اند، اما بايد گفت كه اين پيشنهاد از اساس باطل و غلط است. بايد دانست كه در شرايط فعلي احتمالي هر چند ضعيف وجود دارد كه اصلاح‌طلبان بتوانند در يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي اقليتي تاثيرگذار را تشكيل دهند؛ بنابراين ما نمي‌توانيم و اين حق را نداريم كه با كناره‌گيري از انتخاب، فرصت حضور اقليت ضعيف و كارآمد اصلاح‌طلب در پارلمان را از دست دهيم. بنابراين نمي‌توانيم از حضور در انتخابات خودداري كنيم. در اين مسير نيز دو احتمال بيشتر وجود ندارد، يا به‌طور تمام و كمال شكست مي‌خوريم كه نتيجه همان است كه خواستاران عدم شركت در انتخابات مي‌گويند يا اينكه مي‌توانيم با اقليتي اصلاح‌طلب به سمت تحقق مطالبات عموم جامعه گام ‌برداريم. در اين مسير بايد توجه داشت كه فرد يا افرادي كه از عدم شركت در انتخابات سخن مي‌گويند، دو راه بيشتر در مقابل خود ندارند؛ اول آنكه بايد مسير انفعال را برگزينند و دوم نيز انتخاب براندازي و گام برداشتن در اين مسير است. بايد دانست كه براندازي از ديد جريان اصلاحات سم مهلك است؛ چراكه اصلاح‌طلبان نظام را قبول دارند بنابراين نمي‌توانند به‌طور تمام‌عيار به سمت مخالفت با نظام سياسي جمهوري اسلامي حركت كنند. توصيه اصلاحات، سياست‌ورزي تدريجي است؛ بنابراين بايد در شرايط فعلي نيز به اندازه قدرت و وسع‌مان براي رسيدن به كرسي‌هاي ملي مجلس شوراي اسلامي تلاش كرده و سپس با در نظرگيري خواسته‌هاي افكار عمومي، براي تحقق آن تلاش و كوشش كنيم.

 

جوي‌هاي خالي

از اين گذشته مگر مردم و دانشجويان فقط يك كتاب مي‌خوانند؟ خيلي راحت شما در اثبات آنچه فكر مي‌كنيد درست است بنويسيد و در ردّ آنها منتشر كنيد همه مي‌خوانند. مردم يا دانشجو دنبال سخن صحيح هستند. آيا اگر كسي بخواهد انتشار كتاب آقايان را منوط به درج ردّيه كند مي‌پذيرند؟ در كجاي دنيا چنين كارهايي انجام مي‌شود؟ فرض كنيد بخواهيد كتابي را در غرب چاپ و منتشر كنيد. اگر بگويند شرطش اضافه كردن ردّيه است آن را زشت نخواهيد دانست؟ از همه مهم‌تر اينكه اتفاقا اين كار اثر معكوس دارد. آقايان خيال مي‌كنند پاسخ‌هايي قاطع و روشن دارند تا بگويند همه متوجه بطلان نظر مقابل مي‌شوند. اين نوعي اعتماد به نفس كاذب است. چرا؟ اگر كسي چنين اعتمادي به افكارش دارد قطعا به خود اجازه نمي‌دهد كه انتشار مطلب ديگران را منوط به درج پاسخ او كنند. اصولا افراد صاحب فكر در مقام ردّيه‌نويس ظاهر نمي‌شوند. سخن خودشان را مي‌زنند و سخن حق مثل آب در دل كوه راه خود را براي تبديل‌شدن به چشمه‌سار، باز و پيدا مي‌كند. از سوي ديگر مگر كتاب كاپلستون را چند نفر مي‌خوانند؟ آيا جز دانشحويان و اهل فلسفه كسي مي‌خواند؟ خب آنان كتاب‌هاي شما را هم مي‌خوانند. فرض كنيم در كتاب كاپلستون ردّيه هم نوشتيد، اينترنت را كه ميليون‌ها نفر مي‌بينند و مي‌خوانند چه مي‌كنيد؟ اين فرق نگاه آقايان با ديگران است. اگر اين كتاب‌ها موجب بي‌ديني مي‌شد كه غربي‌ها بايد سراسر بي‌دين باشند در حالي كه همه مي‌دانند در چند دهه اخير در مقاطعي رشد دين‌داري در غرب برجسته و آشكار بوده است. اينها همه ناشي از ترس و فقدان اعتماد به نفس است. اينكه تحول در علوم انساني به درج ردّيه در كتاب‌هاي معتبر تقليل داده شود مصداق روشن ادعاي بالا است. به جاي اينكه وقت خود را صرف ردّيه‌نويسي كنند بهتر است ايجابي بنويسند و بدانند مشكل جوانان و اهل فكر گزاره‌هاي كاپلستون و سارتر و راسل نيست. مشكل جاي ديگري است كه به آن كمتر توجه مي‌شود شايد هم اصلا توجه نمي‌شود. با اين شعر بايد يادداشت را به پايان رساند:

گر نه تهي باشدي بيشترين جوي‌ها

خواجه چرا مي‌دود، تشنه در اين كوي‌ها؟

 

گزارش به بازنشستگان

3- صندوق تامين اجتماعي با تامين مبالغ مورد نياز همسان‌سازي و اجراي برنامه تكميلي براي افزايش ساير سطوح وارد موضوع شود.

4- دولت بعد از محاسبه همه زيان‌هاي ناشي از تورم، عدم استفاده از فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري و ساير دخالت‌هاي پذيرفته شده، جبران فرصت‌ها و درآمدهاي از دست رفته تامين اجتماعي را كند. اكچوئري جديد مهم‌ترين نياز سازمان تامين اجتماعي است كه ضرورت اين دوره است.

اينك همگان در انتظار تحقق و رسميت اين حركت براي اجراي همسان‌سازي هستند.

اين كوچك‌ترين انتظار يك بازنشسته تامين اجتماعي از صندوق بزرگ بين‌النسلي خود است. بايد درست محاسبه و دقيق اجرا كنند و هر چه زودتر اجرا شود! اكنون همسان‌سازي حقوق بازنشستگي براي كارگران مي‌تواند زمينه حركتي را آغاز كرده كه جنبه‌هاي مثبت آن، مسير را براي صندوق تامين اجتماعي، لشكري، كشوري و ساير صندوق‌ها هموار كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون