جاهطلبيهاي آنيهلي را پاياني نيست
پروژه جديد يوونتوس فضاييتر از هميشه
علي كربلايي
زماني كه شايعات پيوستن كريستيانو رونالدو به يوونتوس مطرح شد، خوشبينترين هواداران اين تيم هم تصور نميكردند كه در كمتر از دو هفته اين انتقال نهايي شود و بهترين بازيكن جهان كه براي سه سال پياپي فاتح ليگ قهرمانان اروپا شده راهي تيمشان شود. حضور كريستيانو در آليانز، آغاز عصر جديدي براي بانوي پير تورين بود. عصر جديدي كه با كوچ از دلآلپي به «يوونتوس استاديوم» آغاز شده بود و تغيير لوگوي باشگاه نمادي براي آن بود، به جاهطلبانهترين شكل ممكن پيگيري ميشود و ايدههاي آندرا آنيهلي آنقدر بيپروا و بدون مرز است كه حالا هر شايعهاي در مورد يوونتوس را ميتوان باور كرد. تيمي كه ارزشش در دو سال اخير بيوقفه در حال رشد بوده و ميتوان گفت بين پنج تيم برتر اروپا در دهه اخير بوده و حالا در پي ارتقاي جايگاه والايش است. حضور رونالدو باعث شد طرفداران زيادي به سمت يوونتوس بيايند و دنبالكنندگان باشگاه در شبكههاي اجتماعي آنقدر رشد كرد كه براي همه شگفتانگيز بود. سال گذشته شايعاتي مطرح شد كه يوونتوس
در پي توافق با پپ گوارديولا براي قبول هدايت اين تيم است. خبري كه چشمها را از تعجب گرد ميكرد، چراكه سبك فوتبال يوونتوس حتي نزديك فلسفه پپ گوارديولا هم نبود و چنين تغييري حتي از تغيير لوگوي قديمي به جديد هم ميتوانست عجيبتر باشد. توافقها انجام نشد و سيتي حاضر نشد بهترين مربي تاريخش را به يووه بدهد؛ بنابراين يوونتوس سراغ پلن بيرفت و دوره انتقالي را آغاز كرد. حضور مائوريتسيو ساري در تورين، بعد از يك فصل تقريبا درخشان در چلسي و دوران عالي حضورش در ناپولي، براي بسياري غيرقابل باور بود. ساري تاكنون موفق نشده ليگ را ببرد، اما نبايد فراموش كرد كه چه تيمهايي را دراختيار داشته. به نظر ميرسد دليل حضور ساري در يووه نه كسب عناوين قهرماني، بلكه تغيير ديدگاه بازيكنان به فوتبال باشد. ساريبال، نامي است كه رسانهها و مفسران فوتبال روي سبك بازي ساري گذاشتهاند. ساري در عين حال كه به اصول فوتبال مالكانه وفادار است، به خوبي المانهاي ايتاليايي را هم وارد سبكش كرده است. اصرار او به فوتبال در عرض نيست و خواستهاش از بازيكنان پاسهاي پرتعداد بيثمر نيست، بلكه دنبال اين است كه با 10 پاس به عمق دفاع حريف نفوذ كند. كاري كه در ناپولي و چلسي به خوبي انجام ميداد و در يوونتوس كمي دچار اختلال شده است. نكته بسيار مهم اينجاست كه ساري در حال تغيير ديدگاه بازيكنان است. اما اين تغيير ديدگاه بازيكنان براي چيست؟ يوونتوس چرا بايد روي قهرمانيهاي هميشگياش در سري آ ريسك كند و مردي را روي نيمكتش بنشاند كه هرگز موفق به فتح ليگ نشده است؟ دليل اين ريسك واضح است؛ يوونتوس ميخواهد ستونهاي اوليه بناي باشكوه آيندهاش را با ساري بسازد. در حالي كه فرصت زيادي تا تابستان
باقي مانده، ماجراي حضور پپ در يوونتوس دوباره نقل محافل شده است و حالا ديگر اين موضوع به اندازه تابستان امسال عجيب به نظر نميرسد. مخصوصا بعد از اعلام خبر محروميت سيتي از دو فصل آينده ليگ قهرمانان اروپا به احتمال زياد پپ در تابستان آينده اتحاد را ترك خواهد كرد. گوارديولا ميتواند يوونتوس را تبديل به تيمي متفاوت از آنچه تاكنون بود، بكند. تركيب پپ گوارديولا و كريستيانو رونالدو، فانتزي بسياري از فوتبالدوستان بوده و بعيد نيست اين اتفاق رخ بدهد؛ هر چند شايد يك اتفاق بزرگتر هم در شرف رخ دادن باشد. ليونل مسي در بارسلونا راحت نيست و با مديريت اين تيم مشكلات اساسي دارد. درگيري او با اريك آبيدال، مدير ورزشي اين تيم رسانهاي شد و واكنش مقامات بارسا را در پي داشت كه يك جمله در همه آنها مشترك بود: «هيچ بازيكني مهمتر از باشگاه نيست.» هر چند در سالهاي اخير ثابت شده حفظ لئو مسي از هر چيزي براي بلوگرانا مهمتر است و آبياناريها با تمام خواستههاي اين ابرستاره كنار ميآيند تا او را بخشي از تيمشان نگه دارند. فضاي باشگاه كاملا دراختيار مسي است و او حتي در انتخاب مربيها و بركناري آنها نقشي كليدي دارد. دستمزد سالانه 80 ميليون يورويي مسي قابل قياس با هيچ بازيكني نيست و نزديكترين بازيكن با او نصف او هم دستمزد دريافت نميكند؛ هر چند قوانين مالياتي اسپانيا باعث ميشود تنها نيمي از اين مبلغ براي مسي باشد، اما اين موضوع چيزي از فشار مالي روي بارسلونا كم نميكند. مسي در بارسا سالهاست كه در روياي فتح ليگ قهرمانان مانده و اطمينان دارد اگر مديريت بهتري سر كار بود او به رونالدو فرصت نميداد كه جامها را درو كند. دو بار حذف ناباورانه با كامبك خوردن و از رم و ليورپول و دو بار حذف توسط يوونتوس و اتلتيكومادريد، اعتبار حرفهاي مسي را مخدوش كرد و باعث شد او براي سالها از كسب توپ طلا محروم باشد. نشريات ايتاليايي در روزهاي اخير روي اين موضوع تمركز كردهاند كه ممكن است يوونتوس براي جذب لئو مسي اقدام كند و اين ابرستاره فوتبال جهان را كنار كريستيانو رونالدو در يك تركيب قرار بدهد. چنين اقدامي آنقدر جاهطلبانه است كه حتي در مخيله كساني كه فوتبال را در بازيهاي كامپيوتري هم دنبال ميكنند، نميگنجد. موانع اين انتقال بسيار زياد است، اما نكته مهم اينجاست كه بارسلونا نميتواند مانعي ايجاد كند. طبق قراردادي كه مسي با بارسا دارد، او ميتواند همين تابستان بدون هيچ ضرر و زياني بارسا را به مقصد باشگاهي غيراروپايي ترك كند و در تابستان بعد هم هر كاري دلش بخواهد ميتواند انجام بدهد. شايد خيال هواداران بارسا از وجود كلمه «غيراروپايي» در اين بند كمي راحت شود، اما همين بند اين قدرت را به مسي ميدهد كه باشگاه را براي فروش او تحت فشار قرار بدهد و قطعا بارسلونا هم ترجيح ميدهد به جاي اينكه او را رايگان از دست بدهد، با دريافت مبلغي اجازه خروجش را صادر كند تا بخشي از پول بازگشت نيمار را هم جبران كرده باشد. البته اين انتقال ميتواند ضرب شست بزرگي از سوي آديداس به نايكي هم باشد. آديداس اسپانسر مسي است و يوونتوس نيز از البسه اين شركت استفاده ميكند. اگر آديداس موفق شود هر دو ابرستاره فوتبال جهان را در يك تيم داشته باشد، تنها عايدي نايكي از اين دو غول فوتبال جهان كفشهاي كريستيانو رونالدو و پيراهن او در تيم ملي پرتغال خواهد بود. از بين رفتن سود سرشار از دوقطبي رونالدو-مسي هم از ديگر مسائلي است كه نبايد ناديده گرفت، اما رونالدو 36 ساله و مسي 33 ساله، شايد ديگر جذابيت قبل را نداشته باشند. در كنار تمام اينها، نظر شخصي رونالدو و مسي هم بسيار مهم است. همتيمي شدن اين دو رقيب هميشگي، اتفاقي نيست كه كسي در واقعيت به آن فكر كند، اما شايد آنيهلي جاهطلب، همين حالا در حال تدارك اين انتقال باشد. رونالدو و مسي زيرنظر پپ گوارديولا، جذابترين اتفاقي است كه تابستان سال آينده ميتواند رخ بدهد. از اين مثلث، فعلا فقط رونالدو در تورين است و ميتوان اينطور گفت كه پپ گوارديولا هم بسيار به اين تيم نزديك شده، اما مسي هنوز در حد شايعه است. هزينه اين انتقال با دستمزد لئو، شايد چيزي حدود 350 ميليون يورو خرج دربر داشته باشد.