به بهانه درگذشت مرشد سيدمصطفي سعيدي
آيين نقالي؛ سرمايهاي براي ژانرهاي تلفيقي در ادبيات
اسماعيل ساغري
خبر درگذشت مرشد سيدمصطفي سعيدي، جدا از حزن طبيعي درگذشت يك هنرمند، حس ديگري را نيز در من تشديد كرد؛ اينكه نقالان و شاهنامهخوانان اين ديار به عنوان آخرين حافظان سنتي ديرينه و پايدار در دو وجه ادبي و نمايشي، يكي پس از ديگري از دنيا ميروند و تمناي بازخواني تجربههايشان در ديدار رودررو براي بسياراني چون من، كام نيافته به تاريخ پيوست.
شاهنامهخواني و دقيقتر، نقالي به معناي اجرايي كه آميزه بازيهاي كلامي و فيزيكال شخص نقال است و در آن هم نوعي صداپيشگي هست و هم گونهاي از -به اصطلاح فرنگيها- «اكت» خلاقه و هنري، از آن رو كه هم با ادب كلاسيك فارسي پيوند دارد و هم مفهوم حماسه را از متن مكتوب به ساحت نمايش ميكشاند، نوعا ميتوان از آن به عنوان آييني ياد كرد كه امروز در عصر ما ژانرهاي تلفيقي يا آنچه به «پرفورمنس» در ساحت فرهنگ ايراني از آن ياد ميكنند، ميتواند ريشههاي خود را در آن بيابد. امروزه شاهد پيوند ادبيات با ظرفيتهايي از ساير هنرها از جمله هنر نمايش براي ارايه محصولي تلفيقي هستيم. صرفنظر از تفاوت جهانبيني نهفته در پس نقالي با هستيشناسي هنري جاري در كار خالق اثر هنري -و فيالمثل پرفورمرِ- امروز، اين هر دو در كاربري همزمان از ظرفيتهاي «اجرا»ي متن مكتوب و آوردن آن به ساحت نمايش مشتركند. همانطور كه ادبيات كلاسيك و قدمايي فارسي همچون گنجينهاي يگانه باشد براي نويسنده و شاعر امروز تا از مايههاي غني آن براي طبعآزمايي در فرمهاي ادبي تازه استفاده كند تا ضمن وامداري از آن پشتوانه عظيم و سرمايه بلامنازع، حرف امروز را در فرمهاي امروزين بزند، ژانرهاي تلفيقي در ادبيات خلاقه امروز هم جا دارد كه در زمان حيات نقالان، شاهنامهخوانان و مناقبخوانان با نزديك شدن به آنها، امكان بازخواني شگردهاي آنها و جزييات پيوند كار اجرا -به معناي همپوشاني بدن و بيان- با ادبيت متن زمينه را جدي بگيرند. در آن صورت است كه ميتوان براي پرفورمنسهاي ايراني سنتي تاريخي قائل بود و پرفورمِرها را به تمامي مقلدان نمونههاي فرنگي و در بهترين شرايط نسخه دستدوم آنها ندانست.
مرشد سيدمصطفي سعيدي در دهههاي گذشته حضور فعالي در زمينههايي چون نقالي، شاهنامهخواني و مناقبخواني داشت. او از
۹ سالگي تجربه اجرا را با تلمذ نزد سيدمهدي صفريپور در همدان آغاز كرد كه كارش ذاكري اهلبيت بود. 12 ساله كه شد، فراگيري نقل و سخنوري را از محضر مرشد كرم اصفهاني آغاز كرد. از آغاز فراگيري نقالي تا زماني كه خود در مقام نقال در قهوهخانهاي در بروجرد آستين بالا زد و آموختههاي تا آن زمانش را در اولين كار اجراي نقالياش با مخاطبان لرستاني تسهيم كرد، پنج سال طول كشيد. او اين كار را بعد از آن با اجراهايش در ملاير دنبال كرد و بعد در اراك
-شهري كه در آن ازدواج كرد- ادامه داد.
مرشد سيدمصطفي سعيدي ديروز در 82 سالگي بر اثر عارضه سرطان از دنيا رفت. جدا از آثار و خاطراتي كه از او بر جاي مانده، شاگرداني هم از او تربيت يافتهاند؛ شاگرداني كه به خاطر يدك كشيدن نام استادشان، طبعا مسووليت سنگيني براي حفظ اين ميراث ديرينه در فرهنگ و هنر ايراني دارند.