آينده دولت در آلمان
حتي صدراعظم شدن يك دموكرات مسيحي لزوما همچون گذشته ديگر محتملترين گزينه نيست، حاكم شدن فضاي رقابتي سخت در درون حزب دموكرات مسيحي امري محتمل به نظر ميرسد. بايد يادآور شد كه بسياري همين فضاي رقابتي در انتخاب رييس حزب در پاييز 2018 را شتابدهنده اختلافات و تحولات منفي در درون حزب دموكرات مسيحي و آن را خطري بزرگ براي وخيمترشدن اوضاع حزب تلقي ميكنند. البته دليل ريزش آراي اين حزب ريشهدار را همچنين بايد در سياستهاي مهاجرتي آنگلا مركل در سالهاي 2015 و 2016 جستوجو كرد. آلمانيهاي مخالف اين سياستها كه كم نيز نيستند، مخالفت خود را با روي گرداندن از دموكرات مسيحيان مهاجرپذير در آن برهه زماني و روي آوردن به راستگرايان مخالف اين سياستها بروز دادهاند. بنابراين ميتوان انتظار داشت كه هر دوي نامزدها به دليل انگيزههاي سياسي و برگرداندن رأي مردم قول به اتخاذ سياستهاي مهاجرتي محافظهكارانهتر نسبت به گذشته را در دستور كار قرار دهند. اين درحالي است كه همزمان شدت تقابل هر يك از آنها با حزب «آ اِف دِ» ميتواند برگ برنده آنها باشد. بنابراين ميتوان پيشبيني كرد كه آنها در مواجهه با «آ اِف دِ» به نحوي با يك پارادوكس در رفتار سياسي خود روبهرو خواهند بود. قتل «والتِر لوبكه» از سياستمداران دموكرات مسيحي و رييس دولت منطقه كاسِل آلمان توسط فردي با انگيزههاي راستافراطي، حمله نافرجام يكي از بيگانهستيزان به كنيسه يهوديان در شهر «هاله» قتل 9 نفر به دليل تيراندازي مرگبار فردي با انگيزههاي راست افراطي و نژادپرستانه در شهر «هاناو» و اخيرا حمله يك راننده با خودرو به ميان جمعيت با 30 نفر مجروح در شهر «فولكس مارزِن» مجموعهاي از اتفاقاتي هستند كه تنها در 8 ماه گذشته در آلمان رخ دادهاند، برخي با انگيزههاي «راستگراي افراطي»، برخي با ريشههاي «نژادپرستي» يا تلفيقي از هر دو اما همواره با اشاره مستقيم و غيرمستقيم به نقش حزب «آ اِف دِ» در تحريك مردم و وقوع چنين جنايتهايي. بايد توجه داشت كه نتيجه انتخابات رييس حزب دموكراتمسيحي ميتواند، فضاي سياسي آلمان را به شكلي متفاوت تحت تاثير قرار دهد. دولت موسوم به «ائتلاف بزرگ» كه البته بيشتر با بيرغبتي و به دليل حفظ ثبات سياسي و پس از وساطت رييسجمهور «اشتاين ماير» تشكيل شد، روزهاي مبهمي را پيش رو خواهد داشت. سرنوشت «آنگلا مركل» صدراعظم همچنان محبوب آلمان و ادامه راه او تا انتخابات پارلماني 2021 نيز ميتواند با اما و اگر روبهرو شود. آنچه روشن است اينكه انتخاب رييس حزب دموكرات مسيحي تا حد بسياري زيادي به معناي انتخاب نامزد اصلي اين حزب براي كارزار بر سر جانشيني مركل خواهد بود. در صورت انتخاب «فريدريش مِرتس» ميتواند اين جابهجايي در قدرت حتي زودتر از موعد مقرر يعني پايان دولت مركل در سپتامبر 2021 صورت پذيرد. برخي دليل اين ادعا را كينهاي شخصي ميان مرتس و مركل ميدانند كه ريشه در شكست مِرتس از مركل در انتخابات سال 2002 بر سر كرسي رييس فراكسيون بوندستاگ دارد. به عبارتي، باز شدن اين زخم كهنه ميتواند مركل را زودتر از موعد مقرر راهي دوران بازنشستگي كند. فارغ از اينكه چه كسي سكاندار دموكرات مسيحيان در آلمان شود، پديده «راست افراطي» و «سبز» بيترديد آينده سياسي دولت فدرال را تحت تاثير قرار خواهد داد چه پس از پايان دولت در سپتامبر 2021 و چه در هفتهها و ماههاي آينده به دليل فروپاشي احتمالي «ائتلاف بزرگ». هر دو آنها تاكنون مستقيما با ايران سروكاري نداشته و به كشورمان سفري نيز نداشتهاند. در مقابل، اين «نوربرت روتگن»، رييس كميسيون سياست خارجي آلمان در بوندستاگ(پارلمان) است كه در كنار دو شخص ياد شده براي پست رياست حزب نامزد شده است. شخصي كه به واسطه پست خود بارها در خصوص سياست خارجي ايران موضعگيري داشته، به ايران سفر كرده و با مقامات ايراني ملاقات داشته است و البته شانس به مراتب كمتري نسبت به دو نامزد ياد شده، دارد. نكته پاياني آنكه در تحليل سياست داخلي آلمان و آينده صدراعظمي بايد به اين مساله نيز اشاره شود كه «سبزها» همواره ميتوانند، شگفتيساز شوند حتي در معرفي نامزد صدراعظم آينده آلمان.