از قاهره تا كتابخانه قم
محمود فاضلي
مرحوم خسروشاهي را در سالهاي واپسين دهه 50 و با كتابهايش كه در كتابخانههاي مساجد ميان جوانان پخش ميشد، آشنا شدم. كتابهايي كه در حوزه تاريخ اسلام، آثار سيدجمالالدين اسدآبادي، مجموعه حركتهاي اسلامي معاصر، اسناد نهضت اسلامي ايران و مجموعه آثار استاد علامه طباطبايي بود. ايشان از سال 1332 با اغلب مطبوعات اسلامي از جمله مكتب اسلام، مكتب تشيع، معرف جعفري، راه حق، نداي حق، وظيفه، مجموعه حكمت، نور دانش آيين اسلام، مسلمين، آستان قدس، نسل نو، نسل جوان، انديشه و مهد آزادي همكاري داشت.
فعاليتهاي سياسي ايشان از سال 1332 پس از آشنايي نزديك با آيتالله كاشاني، آيتالله طالقاني و شهيد نواب صفوي آغاز شد و در اين مسير بارها در قم، تهران و تبريز دستگير، زنداني و يا تبعيد شد و با آغاز انقلاب اسلامي همراه ديگران آزاد شد. او در سال 1352 مركز «بررسيهاي اسلامي قم» را به مثابه واحدي از حوزه علميه قم، تاسيس كرد سپس در سال 1361 مركز «فرهنگي اسلامي اروپا» را در رم (ايتاليا) تاسيس كرد كه هر كدام از اين دو موسسه دهها كتاب در زمينههاي اسلامي به زبانهاي عربي، انگليسي، ايتاليايي، آلماني و... ترجمه و منتشر كرد. پس از پيروزي انقلاب با رسانهها همكاري داشت و در سطح جهاني با شركت در كنفرانسها و كنگرههاي اسلامي در كشورهاي اروپايي و اسلامي همچون پاكستان، مصر، الجزاير، عربستان، سوريه، قطر، تركيه، لبنان، ايتاليا، انگليس، آلمان، سوييس و... به عنوان نماينده امام خميني و يا حوزه علميه قم فعال بود.
سپس به عنوان سفير ايران در واتيكان انتخاب شد و مدت 5 سال به فعاليت پرداخت. تاسيس مركز «فرهنگي اسلامي اروپا» در رم و تاسيس ماهنامهاي به زبان انگليسي «انكوائري» و هفتهنامه عربي «العالم» در لندن از آثار اين دوران است. در ايتاليا علاوه بر چاپ و نشر ترجمه قرآن مجيد و نهجالبلاغه به زبان ايتاليايي و نشر ماهنامهاي به نام جهان نو- به زبان ايتاليايي- جمعا در مدت 5 سال 162 نوع كتاب و نشريه به زبانهاي فارسي، عربي، انگليسي، ايتاليايي و فرانسوي منتشر كرد.
در مدت اقامت 3 ساله در قاهره به عنوان سفير ايران نيز علاوه بر حضور در محافل علمي- سياسي، سخنراني و مصاحبه تلويزيوني و مطبوعاتي و دهها بار ملاقات با شيخ الازهر و مقامات علمي- سياسي مصر بالغ بر 50 جلد كتاب و نشريه درباره ايران و تشيع با همكاري و مساعدت ايشان در مصر منتشر كرد كه خدمت بزرگي در راستاي وحدت مذاهب اسلامي است. آثار او كه بالغ بر 80 جلد ميشود بيش از 40 جلد آنها تاكنون بارها در داخل و خارج كشور چاپ شده است. علاوه بر تاليفات و ترجمهها 120 جلد كتاب ديگر نيز با تحقيق، توضيح و يا مقدمه ايشان در ايران، ايتاليا و مصر منتشر شد.
خسروشاهي علاقهمندي خود را به ادبيات و آثار فكري اخوانالمسلمين پنهان نكرد و مانند بسياري از دوستانش هوادار و ترويجكننده انديشههاي سيدقطب(اعدام در 1346) در ايران بود و بسياري از آثار او و ديگر اخوانيها را به فارسي منتشر كرد. اطلاعات عمومي او درباره اخوان علاوه بر مطالعه كتابها، نشريات و آثار رهبران آن چون شيخ حسن البنا، شهيد سيدقطب، محمد قطب، محمد الغزالي و... از ارتباط گستردهاي بود كه با رهبران آن داشت. از سال 1338 ترجمه و نشر آثار و مقالات بعضي از رهبران فكري اخوان را در نشريات و جرايد مذهبي تهران و قم چاپ كرد. ترجمه و نشر كتاب «عدالت اجتماعي در اسلام»، «اسلام و صلح جهاني» و «ما چه ميگوييم؟» از سيد قطب و «انسان، ماديگري و اسلام» از محمد قطب در راستاي نشر انديشههاي اسلامي، گامهاي ارزشمندي بود كه به رغم شرايط سخت زمان برداشته شد و بعضي از آنها بيش از 30 بار و در دهها هزار نسخه تجديد چاپ شد.
بعدها در اسناد ساواك فاش شد كه رژيم نسبت به نشر اين قبيل كتابها حساسيت ويژهاي داشت و ضمن جمعآوري بعضي از آنها از كتابفروشيها، دستور منع تجديد چاپ آنها را داد. كتاب «ما چه ميگوييم؟» شهيد سيدقطب به طور آشكار يا مخفي در ايران و افغانستان چاپ شده و در اختيار نسل جوان قرار گرفت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي چندين كتاب درباره تاريخ، رهبري و عملكرد اخوانالمسلمين مصر براي شناخت برنامه و اهداف اين سازمان، ترجمه و منتشر كرد. كتاب «اخوانالمسلمين بزرگترين حركت اسلامي معاصر» تاليف دكتر اسحق موسي الحسيني، يكي از آثاري بود كه به شكل كتابي مستقل منتشر شد و «جمعيت اخوانالمسلمين از آغاز تا امروز» تاليف پروفسور ريچارد ميشل، استاد تاريخ دانشگاه ميشيگان امريكا ترجمه و منتشر شد. ايشان از نيم قرن پيش با شماري از رهبران اصلي اخوان كه «مرشد» ناميده ميشد، ارتباط داشت. اقامت 3 سال در قاهره به عنوان سفير در مصر به خسروشاهي اين فرصت را داد كه اطلاعات مستند وسيعتري را از دوران تشكيلات جمعيت و چگونگي سازماندهي و اداره آن در طول 91 سالي كه از تاسيس آن ميگذرد به دست آورد. خسروشاهي از كتابخانهاي كه در قم تاسيس كرد، خشنود بود و به آينده جنبشهاي آزاديبخش دل سپرده بود.