به بهانه زاد روز مرتضي حنانه
حكايت يك ذهن درخشان
اسماعيل ساغري
در تحليل هنر و برشمردن بهرهمنديهاي يك هنرمند به مولفههاي مختلفي اشاره ميشود. از هوش و استعداد گرفته تا عشق و علاقه و دانش مرتبط با آن رشته هنري و البته جديت و پشتكار در فراگيري و دنبال كردن آن رشته و چيزهايي جز اينها. هر كدام از اين مولفهها در نوع خود در به بار نشستن هنر يك هنرمند نقشآفرينند.
با اين پيشفرض اگر بخواهيم از شخصيت هنري مرتضي حنانه بگوييم بيشك نقش دانش و مهارت او-دستكم در ميان موسيقيدانان همنسلش- مثالزدني است. غالب كساني كه حنانه را از نزديك ميشناختند يا تجربه كار با او را داشتند در مورد يك خصلتش متفقالقولند. خصلتي كه در يك باور قوي و محكم او پاي داشت و آن ارجح دانستن پشتكار و جديت نسبت به مولفههايي چون نبوغ و استعداد است. حنانه جمله معروفي دارد كه معمولا شاگردانش از او نقل ميكنند، ميگفت «با كار جدي ميتوان جاي نبوغ را گرفت.»اگرچه مردم ايران اين موسيقيدان زندهياد را با نواي مجموعه تلويزيوني «هزاردستان» علي حاتمي به ياد ميآورند اما حضورش در قلمرو موسيقي ايراني فراتر از اينهاست.
حنانه جداي از آثاري كه در قالب موسيقي خلق كرده، مدرس مهم و شناخته شده موسيقي هم بود. شايد بيراه نباشد اگر بگوييم بيش از مخاطبان آثارش كه دامنهاي به اندازه حافظه شنيداري ايرانيان را دربر ميگيرد و نيز فراتر از اهالي جدي موسيقي و از جمله هنرمندان، خصلتهاي او در مقام استاد موسيقي را كساني درك ميكنند كه از نزديك محضرش را درك كردهاند.
در مجموع و بنا به مستندات موجود براي ما كه هرگز او را از نزديك نديدهايم، مرتضي حنانه از معدود موسيقيداناني بود كه سايه مقام استادي حتي بر آثار خلاقهاش هم ديده ميشد. چنانكه انگار در هر اثري كه ميساخت به دنبال نوعي آگاهيبخشي و نيز فراهم آوردن زمينهاي آموزشي براي ديگران و به خصوص آيندگان هم بود. به عنوان مثال علي برلياني، شاگرد و وصي آثار حنانه در اين باره گفته است:«هميشه ميخواستند آثارشان براي كساني كه دغدغه تعالي هنر و فرهنگ دارند و براي آن تلاش ميكنند، انگيزهبخش و قابل كنكاش باشد. ضمن اينكه دوست داشتند، آثارشان براي مردم عام هم قابل درك و جذاب باشد. آزار ميديدند از اينكه بعضي از هنرمندان در ارايه دانستههاي خود تنگنظري ميكنند.»
نكته مهم ديگري كه در مورد حنانه معمولا به آن اشاره ميشود، نگرش مترقي او به موسيقي است. او از اساتيدي بود كه همواره دغدغه پليفونيك(چندصدايي) شدن موسيقي ايراني را داشت. حاصل اين دغدغه مزمن در نهاد شخصيت هنري او- به زبان موسيقي- ابتكار كردن هارموني زوج بود. گرچه در فضاي موسيقي ايراني چنين ابتكاري تاكنون چندان جدي گرفته نشده و ادامه نيافته است.
حنانه براي فيلمهاي متعددي موسيقي ساخته و جداي از آن، تاليفها و ترجمههاي مختلفي از او در قالب كتاب به مخاطبان آثار تئوريك موسيقي عرضه شده است. از آن ميان ميتوان به تاليف «دروازههاي متروك»، «تئوري هارموني زوج» و... و ترجمه آثاري چون «اركستراسيون» شارل كوكلن در 5 جلد و «چگونه ملودي بسازيم» جوليو باس اشاره كرد. حنانه 11 اسفند 1301 در تهران متولد شد و 24 مهر 1368 بر اثر سرطان در زادگاهش درگذشت و در امامزاده طاهر كرج به آرامگاه ابدي رفت.