بازي جانشيني در رياض
با اين تعطيلي عملا اين درآمد حاصل نخواهد شد و رفت و آمد مردم كشورهاي مختلف هم ممنوع و متوقف شده است. همزمان با تعطيلي گردشگري مذهبي و سفر زوار به عربستان سعودي، شاهد كاهش قيمت نفت هستيم كه حتما بر اقتصاد عربستان آثار منفي متعددي بر جاي خواهد گذاشت. ادامه جنگ و درگيري در يمن خسارتهاي انساني، تجهيزاتي و مادي عظيمي به عربستان سعودي وارد كرده است. اين مسائل باعث شده است كه نارضايتي شديدي در ميان مسوولان، مقامها و خاندان سلطنتي شكل بگيرد. زماني كه بخش عمده درآمد ارزي عربستان براي خريد تسليحات نظامي به امريكا و بريتانيا و ديگر كشورها سرازير ميشود، نارضايتيها گستردهتر ميشود و با شايعاتي در مورد وضعيت سلامت پادشاه، سلمان بن عبدالعزيز و عجز او از اداره امور كشور، محمد بن سلمان به دنبال اين است تا جايگاه آينده خودش را تثبيت كند. اگر محمد بن سلمان بخواهد پادشاه آينده عربستان باشد، بايد جايگاه خود را تا پيش از فوت پدرش قطعي كند. اگر سلمان بن عبدالعزيز فوت كند، ديگر هيچيك از اعضاي خاندان سلطنتي حرمتي براي محمد بن سلمان قائل نخواهند بود و به سمت تغييرات جدي در حاكميت حركت ميكنند. اكنون هم اگر سخن علني از اعضاي خانواده سلطنتي شنيده نميشود صرفا به احترام بزرگ خانواده، يعني سلمان بن عبدالعزيز است. اما در صورت فوت او، شرايط به شكل بنيادين تغيير خواهد كرد. با اين تعابير محمد بن سلمان درصدد است افرادي كه ميتوانند رقيب او براي سلطنت باشند يا در انديشه ايجاد تغييرات در حاكميت فرزندان سلمان بن عبدالعزيز هستند را حذف كند. او افرادي را كه ميتوانست تاكنون از عرصه قدرت حذف كرده است، اما بسياري از رقيبهاي او، به اين دليل كه سوابق امنيتي و سياسي دارند، تاكنون احتياطهاي لازم را انجام دادهاند تا از خطر حذف در امان باشند. محمد بن سلمان، تلاش ميكند دستكم اگر نميتواند به لحاظ فيزيكي رقبايش را حذف كند، شرايطي ايجاد كند كه اين افراد در زندان يا دادگاههاي طولانيمدت، به اتهامهايي همچون خيانت و توطئه مقيد و گرفتار شوند. احتمال زيادي وجود دارد كه بعد از محمد بن نايف و احمد بن عبدالعزيز، تعداد بيشتري از اعضاي برجسته خاندان سلطنتي، به تدريج به اتهامهاي مختلف گرفتار و محاكمه شوند. واشنگتن به عنوان اصليترين حامي پادشاهي سعودي، دچار وضعيت مبهم و نامشخصي است. نهادهاي حاكميتي در واشنگتن، هر يك از بخشي از مدعيان قدرت در عربستان سعودي حمايت ميكند. گروهي از سياستگذاران امريكايي چشم اميد به محمد بن سلمان دارند، در حالي كه برخي نهادهاي بانفوذ هوادار قدرت گرفتن چهرههاي سنتيتري همچون محمد بن نايف يا حتي احمد بن عبدالعزيز هستند. نهايتا سياست امريكا اين است كه از بيرون شرايط عربستان را رصد كند تا دريابد چه كسي پيروز نبرد سياسي در داخل دربار سعودي است. خواست نهايي دستگاه سياسي و امنيتي امريكا چه پنتاگون، چه آژانس مركزي اطلاعات (CIA)، چه وزارت خارجه و چه كاخ سفيد اين است كه منافع مادي امريكا از حاكميت عربستان تامين شود. كسي كه ابزار قدرت كافي داشته باشد تا بتواند اسلحه بخرد، نفت بفروشد و پول نفت را در اختيار امريكا قرار دهد، براي واشنگتن مطلوب است. آنچه مسلم است، نه امريكا نه رژيم صهيونيستي كه در انتقال اطلاعات به محمد بن سلمان نقش دارند، به دنبال ايجاد حاكميت منتخب و دموكراتيك در عربستان نيستند. حاميان خارجي پادشاهي سعودي، هر قدر هم كه اختلافنظر داشته باشند، اجازه نخواهند داد كه در اين كشور اوضاع از كنترل خارج شود و نيروهاي مردمي، ليبرال، مذهبي يا نخبگان، بتوانند اساس حاكميت خانوادگي را بر هم بزنند. به هر تقدير، انتقال قدرت در عربستان از نسل قبل به بعد ظاهر آرامي خواهد داشت. اگر قرار باشد نحوه شكلگيري قدرت باز شود، شاهد تغييرات دراماتيكي در عربستان خواهيم بود. اگر قرار باشد كه بحث انتقال قدرت و دخالتها در شكلگيري آينده حاكميت عربستان در مقابل چشم مردم قرار گيرد، عموم جامعه تمايل دارد كه به سمت نوعي دموكراسي و انتخابات حركت كند. فعلا امريكا و رژيم صهيونيستي به چنين تحولاتي تمايل ندارند و به نفع خودشان نميدانند. حكومت فردي در عربستان مرغي است كه تخم طلا ميگذارد. آنها تلاش ميكنند كه اين مرغ را در هر حالتي با پاي شكسته و بال شكسته حفظ كنند تا تخم طلا برايشان بگذارد. آنچه احتمال دارد تنشهاي كوچك درون خانوادگي است، حمله يا محاصره كاخهاي برخي شاهزادگان، چه از ميان رقباي محمد بن سلمان و چه بر عكس از سوي رقبا، براي محدود كردن او يا روي دادن تصادفهايي كه باعث حذف پنهاني رقباي قدرت شود، امكانپذير است در روزهاي آينده پيش بيايد. نهايتا هر طرفي بتواند نيروهاي سياسي موثر را براي قدرت خود متحد كند، به شكل كنترل شده و پشتپرده، قدرت را قبضه خواهد كرد.