برگزاري مجمع انتخاباتي فدراسيون فوتبال كه تا اواخر هفته گذشته دغدغه اصلي مسوولان فدراسيون بود، حالا به فراموشي سپرده شده و فيفا از مسالهاي بسيار مهمتر پردهبرداري كرده است. در حالي كه سران فدراسيون فوتبال اصرار داشتند هر چه زودتر انتخابات برگزار شود و به نظر ميرسيد نامههاي ابتدايي فيفا به اندازه كافي بازدارنده نبوده، آخرين نامه فيفا كه يك هفته پيش براي فدراسيون ارسال شده همه چيز را متوقف كرده و قانوني بودن حضور مسوولان فدراسيون فوتبال در جايگاهشان را نشانه رفته است. فيفا اعلام كرده متن انگليسي اساسنامه كه در اختيار كنفدراسيون فوتبال آسيا و اين نهاد بينالمللي قرار گرفته، با متن فارسي اساسنامه تفاوتهاي چشمگيري دارد. اساسنامهاي كه از سال 90 فدراسيون فوتبال آن را ارايه و بارها تاكيد كرده اين اساسنامه به تاييد فيفا هم رسيده است. يكي از معروفترين تاكيدهاي سران فدراسيون فوتبال مبني بر مهر تاييد فيفا بر اين اساسنامه به مناظره ساكت علي كريمي در برنامه 90 برميگردد. در آن برنامه علي كريمي مدعي شد اين اساسنامه به تاييد فيفا نرسيده است، اما ساكت تاكيد كرد اين اساسنامه مورد تاييد فيفا قرار گرفته است. عادل فردوسيپور در آن برنامه به عنوان مجري در اين مبحث دخالتي نكرد، اما همانطور كه اغلب فعالان رسانهاي حوزه فوتبال از اين موضوع آگاه بودند، عادل هم به احتمال بسيار زياد آگاه بود و هرگز اين موضوع را در برنامههاي بعدي هم پيگيري نكرد.
مشكل ترجمه در فدراسيونهاي ايراني بارها پيش آمده و مواردي هم بسيار جنجالآفرين شدهاند. يك بار نامهاي با عنوان نامه شرمساري فدراسيون جهاني واليبال در رسانههاي ايراني منتشر شد كه با واكنش تند فدراسيون جهاني همراه بود. مورد ديگر هم به نامه فيفا به باشگاه استقلال برميگردد كه اشتباه كميته بينالملل فدراسيون فوتبال در ترجمه نامه استقلال را در آستانه محروميت از پنجره نقل و انتقالات قرار داد. اينبار اما اين مشكل باعث شده مشكلي جدي براي فدراسيون پيش بيايد و فيفا قويا خواستار توضيح فدراسيون در اين خصوص شده است.
براي توضيح بخش دوم آخرين نامه فيفا به فدراسيون كه شرحش رفت، در واقع سه حالت بيشتر وجود ندارد؛ اول اينكه ايراداتي سهوي در ترجمه اساسنامه وجود داشته باشد كه گزينهاي بعيد به نظر ميرسد، كميته بينالملل فدراسيون روزانه به دفعات نامههايي به زبان انگليسي دريافت و ارسال ميكند. دوم اينكه مترجم فارسي به انگليسي فيفا اشتباه كرده باشد كه اين مورد هم بسيار بعيد به نظر ميرسد. سومين گزينه اين است كه مسوولان فدراسيون فوتبال تعمدا بخشهايي از اساسنامه را به اشتباه ترجمه كرده باشند و براي فريب فيفا و اعضاي مجمع بين متن فارسي و انگليسي تفاوتهايي وجود داشته باشد. مورد سوم منطقيترين گزينه است و در صورت صحت آن، شايد لازم باشد نهادهاي قضايي، اطلاعاتي يا حراست وزارت ورزش براي روشن شدن ماجرا و بازي با آبرو و نام ايران در نهادهاي بينالمللي به ماجرا ورود كنند. اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران در سالهاي اخير بارها تغيير كرده و در سال 91 اصلاحاتي صورت گرفت كه مورد تاييد مجمع قرار گرفت، اما هرگز به فيفا ارسال نشده است. بعد از اعمال اين تغييرات، دو بار انتخابات فدراسيون فوتبال برگزار شده و يك بار كفاشيان و يك بار تاج به عنوان رييس انتخاب شدهاند، مطابق قوانين فيفا اگر اساسنامهاي به تاييد فيفا نرسد، فعاليت آن فدراسيون قانوني نخواهد بود.
چه پيش ميآيد؟
كميته بينالملل فدراسيون فوتبال ارسال اساسنامه انگليسي به كنفدراسيون فوتبال آسيا را از اساس تكذيب كرده و گفته به دليل كمبود وقت تنها نسخه فارسي براي AFC ارسال شده است. توضيحي بسيار عجيب كه بيشتر به وقت خريدن ميماند تا توجيه اين اشتباه. اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران بيش از 10 سال از رسانهها، اعضاي مجمع و مردم پنهان نگه داشته شده تا ايرادات عجيب آن به چشم نيايد. اكنون به احتمال زياد مقامات وقت فدراسيون و افرادي كه در ارسال اساسنامه داراي مغايرت با متن فارسي به فيفا مشاركت داشتهاند بايد به سوييس و مقر فيفا بروند و در خصوص اين موضوع توضيح بدهند. توجيههايي كه اين افراد ميتوانند براي چنين كاري ارايه كنند، محدود است. يكي از توجيهها كه شايد منجر به نجات آنها و البته گير افتادن فوتبال ايران در وضعيتي برزخي شود، فشار مقامات سياسي براي اعمال تغييرات در متن اساسنامه انگليسي است. فيفا به احتمال اين توجيه را نميپذيرد و مسوولان را تخطئه خواهد كرد، چرا همان موقع اين موضوع را به اطلاع آنها نرساندهاند. يك احتمال ديگر هم اين است وجود مغايرت را انكار و درخواست كنند يك فرد معتمد هر دو طرف (مثلا استاد فارسيزبان دانشگاههاي اروپا) به اين موضوع رسيدگي كند يا دارالترجمه رسمي وجود مغايرت در اساسنامه فارسي و انگليسي را تاييد كند كه باز هم در صورت تاييد به مرحله قبل بازميگرديم و مقامات بايد توجيهي براي اين كار بياورند. اگر مقامات وقت فدراسيون نتوانند فيفا را قانع كنند كه اين قصور تعمدي نبوده، ماجرا بسيار پيچيده ميشود. احتمال جريمههاي نقدي اصلا دور از ذهن نيست و بايد ديد فيفا تا چه اندازه در پي جريمه اين افراد است. اين بند از نامه فيفا موضوعي است كه به سادگي و با پنهانكاري رسانهها به جايي نميرسد. رسانههاي ورزشي پربازديد كشور توجه چنداني به اين نامه نشان ندادهاند، در حالي كه اهميت موضوع به حدي است كه گزارشها، مصاحبهها و يادداشتهاي بسياري براي آن نوشته شود. سكوت رسانهها به هر دليلي كه باشد، به صلاح فوتبال ايران نيست. پرداختن به اين موضوع اهميت زيادي دارد و پاسخگويي مقامات فدراسيون فوتبال ايران به رسانههاي داخلي بايد بدل به يك خواست عمومي شود.
جداي از مساله مطابقت نداشتن متن فارسي و انگليسي اساسنامه فدراسيون فوتبال، ناهماهنگيهايي در اسناد مربوط به انتخابات ديده شده و فيفا در ابتداي نامهاش به اين مساله اشاره كرده است. اصرار عجيب مقامات فدراسيون، بهخصوص دبيركل و سرپرست فدراسيون بر برگزاري انتخابات در تاريخ 25 اسفند بايد مورد ارزيابي قرار بگيرد و مشخص شود چرا تا اين اندازه برگزاري انتخابات نسبت به اصلاح اساسنامه كه فيفا روي آن تاكيد كرده، اولويت دارد. نامههاي اخير فيفا در مدتزمان كوتاهي به فدراسيون ارسال شده و زماني كه در تمام نامهها تاكيد شده برگزاري انتخابات به زماني ديگر موكول شود، مقاومت در برابر اين خواسته بيمعنا به نظر ميرسد، مگر اينكه منافع كساني در گرو برگزاري انتخابات با اساسنامه فعلي باشد. متاسفانه اين موضوع هم در رسانههاي ورزشي پرمخاطب مغفول مانده و عجيب است كه در برنامههاي صداوسيما هم صحبتي از اين مورد نميشود. بديهي است كه فيفا حتي اگر انتخاباتي برگزار شود آن را به رسميت نخواهد شناخت، چراكه ساز و كار قانوني مورد نظر فيفا با توجه به اساسنامه فعلي فراهم نميشود. كميته مستقل نظارت بر انتخابات در فدراسيون ايران وجود ندارد و هرگز وجود نداشته است. نبود چنين كميتهاي باعث ميشود سلامت انتخابات تحت تاثير قرار بگيرد و برگزاركنندگان انتخابات رياست فدراسيون فوتبال كه همان مسوولان فدراسيون هستند دستشان براي اعمال نفوذ و قدرت باز باشد. همچنين وزير ورزش و معاون قهرماني او در انتخابات رياست فدراسيون فوتبال حق راي دارند كه با قوانين فيفا و استقلال فدراسيونها در تضاد است. اين موضوع ساليان سال است كه حل نشده باقي مانده و با توجه به تاكيد چندباره فيفا بر اين موضوع، وزير ورزش و بهطور كلي دولت، بايد دخالت در فدراسيون فوتبال و داشتن حق راي در اساسنامه جديد را فراموش كنند. از طرفي اساسنامه جديد بايد به تاييد هيات دولت هم برسد كه همين موضوع به نوعي تناقض در قوانين داخلي و بينالمللي است كه به شكلي بايد حل شود.
فيفا چهار بار از فدراسيون فوتبال پرسيده چرا اصلاحاتي كه بهار سال 2019 روي اساسنامه صورت گرفت و مورد تاييد طرفين قرار گرفت، با وجود چهار بار تاكيد و تكرار هرگز در اساسنامه گنجانده نشده است؟ پاسخ سوال شايد در پيش بودن انتخابات باشد، انتخاباتي كه به هر حال لغو شده است. ضمن اينكه در قوانين فيفا قيد شده اساسنامه معتبر و قانوني فدراسيون فوتبالي كه خواهان عضويت در فيفا است بايد به پيوست درخواست عضويت ارسال شود. اين موضوع بدين معني است كه فيفا حق رد يا پذيرش اساسنامه كشورها را دارد و به راحتي ميتواند در اين امور دخالت كند.
فوتبال ايران تعليق ميشود؟
اگر مشخص شود كه حضور علي كفاشيان، مهدي تاج و البته تمام اعضاي هيات رييسه فعلي فدراسيون فوتبال ايران با توجه به دست بردن در متن انگليسي اساسنامه و عدم ارسال تغييرات اساسنامه به فيفا تعمدي در كار بوده، اين احتمال وجود دارد كه فدراسيون فوتبال ايران تا زمان اصلاح اساسنامه و به تصويب رساندن آن بهطور كلي تعليق شود. اين مساله كمي پيچيده و زمانبر است. معلوم نيست فيفا در چنين شرايطي چقدر مصلحتانديشي ميكند و تا چه اندازه برايش محرز شده كه مقامات فدراسيون فوتبال ايران در سالهاي اخير اطلاعات دروغ به آنها دادهاند. شايد بايد منتظر نامه يا اقدام بعدي فيفا باشيم، اما گزينه تعليق فوتبال ايران تا تصويب اساسنامه جديد به هيچوجه دور از ذهن و عجيب نيست.
فرصت تاريخي
در حال حاضر فرصتي تاريخي پيش آمده تا حيدر بهاروند بتواند با توجه به خواسته صريح فيفا تغييراتي اساسي و بنيادين در فوتبال ايران ايجاد كند. اساسنامه فدراسيون فوتبال بايد تغيير كند و مفادي كه بايد عوض شود توسط فيفا مشخص شده است. شنيده ميشود با همكاري فيفا، كنفدراسيون فوتبال آسيا و فدراسيون فوتبال ايران پيشنويسي براي اساسنامه آماده شده و تنها جزييات بايد تغيير كند. در شرايط فعلي فدراسيون فوتبال ايران تقريبا تا آستانه نابودي پيش رفته و رييس، نايبرييس اول، رييس كميته داوران و دبيركل ندارد. حال كه چنين شرايطي پيش آمده و بازيهاي رسمي هم مدتها به تعويق افتاده است، ميتوان با اصلاح اصولي اساسنامه اين فرصت را ايجاد كرد كه فدراسيون فوتبال ايران هم به جمع فدراسيونهايي با ساز و كار قانوني و شفاف بپيوندد. حيدر بهاروند اكنون اين فرصت را دارد كه تبديل به يكي از مهمترين افراد فوتبال تاريخ ايران شود و با فراهم كردن مسيري صحيح، فوتبال ايران را در مسير اصلاح ساختارهاي اشتباه قرار بدهد. حيدر بهاروند كه از قضا و قدر اكنون مرد اول فوتبال ايران شده، ميتواند جايگاهي والا براي خودش در فوتبال ايجاد كند. او وظيفه دارد وزارت ورزش را اقناع كند كه دستش را از فوتبال بيرون بكشد و همچنين وظيفه دارد اساسنامهاي را به تصويب برساند كه باعث رشد فوتبال ايران شود. حيدر بهاروند بايد اساسنامهاي را به تصويب برساند كه سالها از مردم پنهان نشود و فرصت حضور مردان مهم فوتبال ايران در رقابت براي كسب صندلي رياست را از آنها نگيرد. فوتبال ايران در شرايطي قرار گرفته كه ميتواند به نابودي كشانده شود يا اينكه در آغاز روندي رو به رشد قرار بگيرد. همه چيز دست اعضاي فعلي مجمع و هيات رييسه است و اين انتظار وجود دارد آنها آينده فوتبال را به شكلي ايدهآل بسازند. اين اميدواري وجود دارد با نظارت شديد فيفا، منافع ملي و فوتبالي به منافع شخصي افراد ارجح دانسته شود.
متن نامه فيفا به فدراسيون
«موضوع: نامه شما (فدراسيون فوتبال ايران) مورخ 27 فوريه 2020
دبيركل عزيز
ما دريافت مكاتبات شما در مورخ 27 فوريه سال 2020 كه حسب وظيفه در ادامه به محتواي آن پرداخته ميشود، را تاييد ميكنيم.
در اين نامه، ما احتراما يك بار ديگر توجه شما را به اين واقعيت معطوف ميكنيم كه فدراسيونهاي عضو فيفا مكلف به تصويب اساسنامهاي هستند كه در راستاي مقررات اساسنامه استاندارد فيفا باشد و مفاد مندرج در بند 15 اساسنامه فيفا در آن رعايت شده باشد. اساسنامه كنوني فدراسيون فوتبال ايران اما مطابق با اين مقررات نيست.
علاوه بر اين به نظر ميرسد كه ميان نسخههاي فارسي و انگليسي اساسنامه فدراسيون فوتبال جمهوري اسلامي ايران و مستندات مربوط به فرآيند ثبتنام كانديداها براي تصدي پست خالي (رياست فدراسيون) كه در تاريخ سوم فوريه سال 2020 از سوي فدراسيون فوتبال ايران در اختيار AFC قرار گرفت، ناهماهنگيهايي وجود دارد.
ضمنا مايليم به اين موضوع هم اشاره كنيم كه سند مرتبط با فرآيند انتخاباتي كه شما به مكاتبات فوقالذكر پيوست كردهايد، نشاندهنده وجود يك كميته انتخابات مستقل كه توسط نهاد مشروع فدراسيون فوتبال جمهوري اسلامي ايران منصوب شده باشد، نيست و علاوه بر آن مقرراتي كه در خود انتخابات بايد رعايت شود نيز در آن تنظيم نشده است، بلكه در درجه اول به موضوعاتي مربوط به صلاحيت كانديداها و اعلام كانديداتوري ارتباط دارد.
طبق اساسنامه فعلي فدراسيون فوتبال ايران، وزير ورزش و جوانان يكي از اعضاي رايدهنده مجمع عمومي است. از اينرو ما لازم ميدانيم به شما بند 14 ماده 19 قانون فيفا را يادآوري كنيم كه ميگويد تمامي فدراسيون عضو فيفا موظف هستند كه امور خود را به صورت مستقل و بدون دخالت و تاثيرپذيري طرفين سوم مديريت كنند.
در پايان تكرار ميكنيم كه با وجود تجديدنظر صورت گرفته در اساسنامه فدراسيون فوتبال جمهوري اسلامي ايران و پروسه انتخابات كه از ماه آگوست سال 2019 اجرايي بوده است، فدراسيون فوتبال ايران بازخورد لازم كه در نهايت مستندات تجديدنظر شده را تاييد كند، ارايه نكرده است.
از اينرو ما از شما درك موارد فوق را تقاضا داريم و لازم ميدانيم، تاكيد كنيم كه موضوع مشترك و محكم فيفا و AFC اين است كه فدراسيون فوتبال ايران بايد پيش از برگزاري انتخابات، اساسنامهاي جديد اتخاذ كند و مطابق آن فرآيند انتخاباتي و موارد مربوط به مجمع عمومي را انجام دهد.»