قربانيان روحي كرونا !
فرزانه توني
در اين روزهاي پاياني سال كه همه جهان درگير ويروس كرونا شدهاند، اين اتفاق دهشتناك در نزديكي سال جديد، دقيقا به برجك ايرانيها زده و اي كاش و صد كاش! كارش فقط حالگيري از مردم بود كه چه بسا، قرباني گرفتن است. در اين حين كه تمام كادر پزشكي مشغول درمانند، عموم مردم به دو دسته تقسيم ميشوند: دستهاي كه خودشان درگير ويروس شدهاند و دوره وخيم درمان را طي ميكنند و دسته دومي كه هنوز مبتلا نشدهاند، اما از ترس اينكه مبادا اين ويروس، خود و عزيزانشان را بيمار كند، خانهنشيني را انتخاب كردهاند. البته اين وسط، به آن دسته از مردمي كه شامل اين دو دسته نميشوند و نه در خانه ماندهاند و نه درگير درمان در بيمارستانها هستند، كاري نداريم، آنها هنوز تكليفشان با خودشان و عزيزانشان هم مشخص نيست و توبيخشان بماند براي زماني ديگر. عليالحساب دسته اول كه وضعيتشان مشخص است، بايد در اين شرايط به ادامه زندگي اميدوار باشند، هر چند كه بعد از آن همه اتفاقاتي كه امسال رخ داده، داشتن اميد كمي غريب و كوچك شده است. روي سخن با دسته دومي است كه در خانه پناه گرفتهاند و روزانه و شبانه اخبار صفحات مجازي و رسانهها را دنبال ميكنند و در اين حين نهتنها به نگرانيهايشان افزوده ميشود كه اين ترس كه در درون مردم شكل گرفته است، ميتواند به شكل عجيبي از خشم تبديل شود. بله، خشم شكل ديگري از ترس است. اين روزها كه خانوادهها، بچهها، افراد ميانسال و... در خانههايشان ماندهاند، اين ماندن كه قطعا كمي طولاني خواهد بود، ميتواند عوارض و پيامدهاي ناگواري نيز به همراه داشته باشد. واقعيت اين است كه اين روزها، نه تنها جان مردم كه روح ِمردم نيز دستخوش اين بيماري ويروسي شده است. همهمان ميدانيم كه روح افراد يك جامعه نيز به اندازه جسم آنها اهميت دارد. يك روح بيمار و ناكارآمد نميتواند جسم را در راستاي فعاليتي مفيد حركت دهد. اين موضوع شايد كمتر عنوان شده باشد، اما قطعا قابل تامل است.
بالاخره دوره اين بيماري اپيدميك به پايان ميرسد و دوباره فضاي فيزيكي جامعه به همان حالت قبل باز ميگردد، اما در همان حال كه بخشي از جامعه، قرباني اين ويروس شدهاند، اتفاقي كه آرامآرام در خانوادهها رخ ميدهد، فشار اين بحران و حجم اضطرابي است كه بر سر خانوادهها آوار شده است. قطعا در آن روزها و حتي اين روزهاي قرنطينه ما قربانيان روحي داريم كه آمار و ارقامي از آنها وجود ندارد، قربانياني كه تحت تاثير اخبار درست و نادرست قرار گرفتهاند و فرزندان كوچكشان را به اجبار در خانه نگه داشتهاند، مرداني كه در اين شبهاي سال نو، كاسبيشان، رونق خود را از دست داده و مادراني كه مديريت آرامش خانه بر دوششان است و نگراني تكتك اعضاي خانواده، رمق خانهتكاني را از آنها گرفته است. عليالحساب كه در اين روزها قرار گرفتهايم، در واقع چه پيشنهادي ميتوان به خانوادههايي داد كه جسمشان را از مبتلا شدن دور نگه داشتهاند، اما اذعان ميكنند كه براي آرام كردن ذهن و روحشان، از داروهاي آرامبخش استفاده ميكنند؟ چطور ميتوان در روزهاي قرنطينه، براي حفظ آرامش و شادي در خانه تلاش كرد؟
در اين وضعيت حتي كودكاني كه اخبار، آنها را وحشتزده كرده است را هم بايد از اين گزند دور نگه داشت. اميدوار باشيم كه آمار قربانيان اين ويروس، حداقل ممكن بوده و اتفاقات خوشي براي مردم صبورمان بيفتد و سال جديد، سالي پر از خبرهاي نيكو باشد.