• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4612 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۸ اسفند

با اميد چشم به فرداها داريم

رضا مختاري‌اصفهاني

جشن نوروز بزرگ‌ترين جشن و ستايش ايرانيان در بزرگداشت آغاز مهم‎ترين ماهي است كه نويد اعتدال مي‎دهد؛ اعتدال در تمامي عوالم، اعتدال در روز و شب و اعتدال در هوا:
«اعتدال هواي نوروزي/ راست‎ رو شد به عالم‎افروزي» (نظامي گنجوي)
شايد به جهت همين اعتدال هواست كه ناصرخسرو نوروز را بر مهرگان ارجحيت مي‎دهد، با آنكه مهرگان هم جشني مهم براي ايرانيان است:
«نوروز به از مهرگان اگرچه/ هردو، دو زمانند اعتدالي»
اعتدال هواي نوروزي نويد زندگي پس از مردگي و اميد از پي نااميدي است. جهان انساني همچون ديگر جهان‎ها با بهار به زندگاني اميدوار مي‎شود:
«در زمستانشان اگرچه داد مرگ/ زنده‎شان كرد از بهار و داد برگ» (مولوي)
بي‎جهت نيست اولين روز بهار را نوروز خوانده‎اند كه نويدبخش روز و روزگار نو است؛ نوروزي كه روز خلقت اولين بشر (آدم/ كيومرث) است. نوروز تكرار اين خلقت است در نو به نو شدن انسان و زنده ‎شدن طبيعت. به قول ناصرخسرو قبادياني اين اعتدال در طبيعت، بشارت حياتي نو است:
«چون به نقطه اعتدالي راست گردد روز و شب/ روزگار اين عالم فرتوت را برنا كند»
در نگاه سعدي و حافظ هم اين اعتدال بهار در نسيم نوروزي تجلي مي‎يابد كه چون دم مسيحايي معجزه‎آساست:
«دم عيسي است پنداري نسيم باد نوروزي/ كه خاك مرده آيد در او روحي و ريحاني» (سعدي)
«هوا مسيح‎نفس گشت و باد نافه‎گشاي/ درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد» (حافظ)
از همين رو جاي آن دارد چنين تحولي جشن گرفته شود كه جشن (يسن) نزد ايرانيان همان ستايش يزدان است. انسان ايراني كه در انتظار برآمدن خورشيد از پي بلندترين شب سال (يلدا) در دل سرما جشن برپا مي‎دارد، چگونه مي‎تواند در برابر اين نو شدن در هنگامه اعتدال زمين و زمان بي‎تفاوت بماند؟ اگر يلدا براي ايرانيان پاسداشت اميد و انتظار است، بهار براي آنان ستايشِ برآمدن اميد است از پي سختي و سردي زمستان. پس چون پايان شب سيه، سپيد است و از پي زمستان، بهار است، بايد با اميد و آرزو زيست. با چنين نگاهي، ايرانيان در چهارراه حوادث، با وجود ناملايمات طبيعت، نامرادي‎هاي روزگار و هجوم‎هاي بي‎شمار همچون سرو راست‎قامت ايستاده‎اند. آنان كوير را مسخّر خود ساخته‎اند و در دل شب‎هاي آن روياها پرداخته‎اند. روزگار سخت هم مي‎گذرد، از همين رو بايد به انتظار روزهاي روشن به جشن نشست؛ جشني در ستايش يزدان، آفريننده بهار. جشن نوروز تنها نويد روزگار خوش نبوده كه نماد مقابله و مقاومت در برابر كژانديشي‎هايي بوده كه كمر به از ميان برداشتنش بسته بودند. اين جشن اما با تهاجم اقوام بيگانه و حوادث سياسي گونه‎گون از اين سرزمين رخت برنبست. هر چند در دوره‎هايي سعي شد جشن نوروز را در حد تغيير و تحويل سال تنزل دهند يا حتي بر آن بودند نوروز را در مقابل اعياد ديني قرار دهند، اما اين جشن همچون اعياد ديني آداب خاص خود را دارد. از همين رو بعضي فقيهان با رعايت آدابي چون پوشيدن لباس نو در مقابل برخي هم‌سلكان‌شان بر جشن نوروز صحه مي‎گذاشتند. چه جشن نوروز را در جهت صلح و سلامت انسان با خود، همنوعان و جهان به‌ويژه طبيعت مي‎ديدند. نوروز 99 نيز با مصيبت‎هايي كه در اين روزها آوار شده‎اند، تجربه‎اي خواهد شد در كنار ديگر تجربه‎هايي كه ايران و ايراني در طول قرن‎ها از سر گذرانده و پشت‌سر گذاشته‎اند. جشن نوروز اما باقي خواهد ماند. يك سال بعد پاي در قرن جديد تقويم جلالي خواهيم گذاشت. يك قرن كهنسال‎تر خواهيم شد با كاميابي‎ها و ناكامي‎هاي‌مان. با اين همه، با اميد چشم به فرداها داريم.
 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون