«تئاتر» در فرداي عبور از كرونا با چه تهديدهايي مواجه است
تقدير جهان و تدبير بندگان
بابك احمدي
هنرمندان تئاتر ظرف روزهاي اخير نگرانيهاي پيش آمده نسبت به آنچه فرداي پس از كرونا پيش خواهد آمد را – البته اگر در كوتاهمدت چنين واقعيتي قابل تصور باشد- به اشكال مختلف بيان كرده و ميكنند. به هر حال انواع دستورالعملها و تعطيلي ناخواسته سالنها موجب شده همه به اين فكر كنند كه در ماههاي آتي چه پيشامدهايي در انتظار است. گزارش پيشرو تلاش دارد علاوه بر بازتاب بخشي از اظهارنظرهاي مطرح شده، با توجه به فضا و امكانات كنوني تئاتر موارد قابل پيشبيني از تهديدها را فهرست كند. تهديدهايي كه به قول اكبر زنجانپور بايد از حالا براي مواجهه با آنها چارهاي انديشيد؛ «اگر بخواهيم شرايط امروز را با ادبيات نمايشي تعريف كنيم، ميتوانم بگويم، لير شاه در مقابل مسووليت خود جا زده و همه چيز را به باد ميدهد چون مسوولانه نگاه نكرده و فقط به خانواده خود فكر ميكند، اما امروز بايد مخالف لير حركت كرده و روزگار را با معجزه انساني و يك ترفند بجا گذراند و انسانها را نجات داد.»
1- احتمال ورشكستگي سالنها
بعد از اعلام رسمي شيوع ويروس كرونا در كشور، اماكن فرهنگي و هنري به سرعت تعطيل شدند. مجموعههايي كه تعدادي از آنها مانند «تئاترشهر»، «تالار محراب»، «هنر»، «حافظ»، «فردوسي»، «مولوي» و «كانون پرورش فكري» زير نظر دولت و بخشي ديگر مثل نمونههاي «تماشاخانه ايرانشهر» و «انتظامي» با حمايت شهرداري تهران روزگار ميگذرانند. اما چند سالي است كه بخش عمده بار اجرايي گروههاي تئاتري روي دوش سالنهاي خودگردان يا در اصطلاح «خصوصي» قرار دارد كه از جمله آنها ميتوان به سالن «تئاتر مستقل تهران»، پلتفرم «عمارت روبرو»، «هامون»، «شهرزاد»، «نوفللوشاتو»، «سپند»، «مهرگان»، «ديوار چهارم» و غيره اشاره كرد. اين مجموعهها حالا تعطيلي دوماهه را تجربه كردهاند و به ماه سوم نزديك ميشوند، در حالي كه جز يكي، دو نمونه تمام مدت اجارهبهاي سنگين پرداخته و پشتوانه دولتي ندارند. امري كه در صورت ادامه وضعيت كنوني از كنترل خارج خواهد شد و مديران و هنرمندان بايد منتظر شنيدن خبر تعطيلي بعضي از اينها باشند. همين مساله باعث شد جمعي از مديران سالنها در تعطيلات نوروزي زنگ خطر را به صدا درآورند، در ادامه هم «صنف تماشاخانههاي تهران» دست به كار شد و خبر از پيگيري مطالبات داد: «با توجه به نامشخص بودن زمان رفع محدوديتها و فاصلهگذاري اجتماعي، تسريع در اتخاذ تصميماتي براي حمايت از بخشهاي هنري آسيب ديده ضروري به نظر ميرسد از همينرو براي پيگيري اين مطالبات مادي و معنوي، ستادي پنج نفره از سوي صنف تماشاخانههاي ايران تشكيل شده كه نتايج جلسات و مذاكرات آن با مقامات مسوول در آينده اطلاعرساني خواهد شد.» سيد عباس صالحي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز روز 24 فروردين خبر داد كه برآورد خسارت 976 ميليارد توماني ناشي از شيوع ويروس كرونا به مجموعه فرهنگ و هنر كشور را براي تصميمگيران ارشد دولت ارسال كرده، اما اينكه در نهايت حمايت چه زماني از راه ميرسد و آيا تا آن زمان سالنهاي غيردولتي برجا ماندهاند يا خير در گذر زمان روشن ميشود.
2- آشفتگي ناشي از به هم ريختگي برنامهها
بهطور طبيعي مديران هنري و كارگردانان تئاتر پس از اعلام آغاز به كار سالنها با آشفتگي ناشي از قراردادهاي امضا شده مواجه ميشوند. مسالهاي كه در صورت وجود نگاه دورانديشانه و مذاكره تا حدي – و نه تمام و كمال- قابل مديريت است. مديران بايد خود را در صدمات ناشي از تاريخ سوخته اجراي گروهها شريك بدانند و تا جاي ممكن براي آنها زمان جايگزين در نظر بگيرند. براي نمونه چند روزي از اجراي نمايش «قهوه قجري» با ايفاي نقش اصغر پيران، نويد جهانزاده، روحالله حقگويلسان، هوتن شكيبا و نويد محمدزاده نگذشته بود كه مجموعه تئاترشهر تعطيل شد. همزمان گروه ديگري مشغول تمرين بود كه بلافاصله بعد از اتمام اجراي اين نمايش كارش را آغاز كند اما... به اين جمع ميتوان نمايشهاي «روزهاي راديو» به كارگرداني محمد رحمانيان در سالن «شهرزاد» با ايفاي نقش هومن برقنورد، افشين هاشمي، احسان كرمي، ليلي رشيدي، آرمين رحيميان، فهيمه رحيمنيا، «زمستان/ داخلي/ خانه عروسك» به كارگرداني پگاه طبسينژاد در «تماشاخانه ايرانشهر»، سه اجراي «مشق شب» كاري از اميرنجفي، «است» به كارگرداني پرنيا شمس و «دريملند» به كارگرداني مرتضي جليليدوست در سالن «تئاتر مستقل تهران» اشاره كرد. قطعا تعداد زيادي از گروهها نيز در ديگر سالنها مشغول بودند و جمع بيشتري مشغول تمرين.
3- مشخص نبودن برنامه جشنوارهها
قادر آشنا، مديركل جديد هنرهاي نمايشي بلافاصله پس از شروع به كار برنامه سال 99 خود را اعلام كرد. او پيش از اين نيز تجربه مديريت اداره كل در شرايط سخت را در كارنامه داشته و به خوبي ميداند از نظر روحي هنرمندان در چنين مواقعي چه وضعيتي دارند. گرچه كه ويروس چنان عميق به معادلات ذهني بشر چنگ زده كه پيشبيني فردا براي هر مديري ناممكن به نظر ميرسد، اما با اين حال مديركل با انتشار برنامه و ايجاد امنيت رواني بين هنرمندان گام اول را درست برداشت. در بند يازدهم برنامه اعلام شده ميخوانيم: «بازنگري در فرآيند برگزاري جشنوارهها متناسب با شرايط فعلي، انتخاب دبيران در بازه زماني مناسب، مطالعه براي چابكسازي و مديريت منابع در اين حوزه.» به اين ترتيب يكي ديگر از موارد چالشبرانگيز هرساله برگزاري جشنوارههاي تئاتري ما يعني انتخاب ديرهنگام دبيران و روشن شدن چراغ دبيرخانهها مرتفع ميشود، گرچه فعلا بايد منتظر اجازه ويروس! بمانيم و ببينيم اصلا در سال 99 شرايط برگزاري جشنوارهاي به وجود ميآيد يا خير. ضمن اينكه توقف برگزاري جشنوارهها خود به خود يعني فقير شدن و آب رفتن منبع درآمدي قشر وسيعي از هنرمندان سراسر ايران است، چراكه بسياري از هنرمندان و گروهها امكانات لازم براي كسب درآمد در شهرها و شهرستانهاي خود ندارند. اينجا جشنوارهها تا حدي در قامت جبرانكننده خلأ ناشي از فقر امكانات زيرساختي و كسب درآمد ظاهر ميشوند.
4- بحث كسر ماليات از هنرمندان
كسر ماليات از فعاليتهاي فرهنگي و هنري در ماههاي پاياني سال 98 مطرح شد. البته وزارت ارشاد بلافاصله نسبت به موضوع حساسيت نشان داد و فعالان فرهنگي هم نگرانيهاي خود را به صراحت عنوان كردند. به دنبال انتشار اخباري مبني بر حذف معافيت مالياتي اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه، سيد عباس صالحي، وزير فرهنگ و ارشاد طي نامههايي جداگانه به معاون اول رييسجمهور، رييس دفتر رييسجمهور و وزير امور اقتصادي و دارايي، خواستار استمرار معافيت مالياتي اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد. هادي مرزبان از هنرمندان باسابقه تئاتر در همين رابطه به مهر ميگويد: «كسر ماليات از تئاتر ناشي از نبود شناخت مسوولان تصميمگيرنده در دولت و مجلس از تئاتر به عنوان يك فعاليت فرهنگي و هنري است.» كسر ماليات از فعاليتهاي فرهنگي نيز فعلا به واسطه شيوع ويروس مسكوت مانده، اما در صورت بيتوجهي مسوولان آيندهاي پرسروصدا رقم ميزند.
5 - ريزش شديد مخاطب در نتيجه فشار اقتصادي و بياعتمادي
بر هيچ يك از ما پوشيده نيست كه شرايط قرنطينه و از كار افتادن چرخ فعاليتهاي اقتصادي، نهتنها دنياي هنر بلكه كليت نظام اقتصاد جهاني را به چالش كشيده است. اينجا بعضي كشورها به واسطه امكانات مالي مناسب، قوانين صريح و تجارب تاريخي خود به خوبي پيبردهاند كه بست و ارتقاي سطح فرهنگ عمومي بدون حمايت بيچشمداشت از ثبات و گسترش فعاليت فرهنگي و هنري ممكن نيست. در اين ميان تزريق انواع سوبسيد و حمايت از اهل فرهنگ تنها به اين جامعه خلاصه نشده و به نسبت ميان شهروندان نيز توزيع ميشود. به اين معني دولتها جز در موارد اندك، مانند دريافت ماليات و بيمهنامهها و غيره (كه تقريبا به منافع عمومي پيوند ميخورد) در امور كمپانيها دخالت نميكنند، ولي در مقابل به واسطه وجود مقررات موظف به دخالت حمايتي در عرصه فرهنگ هستند. رويكردي كه فقدانش در بخش تئاتر ايران ميتواند حضور دوباره تماشاگران در سالنها را با چالش مواجه كند. ضمن اينكه مشخص نيست اضطراب ناشي از ابتلا به كوويد19 چه موقع از ذهن مردم بيرون ميرود و آنها جسارت تشكيل دادن گروههاي خانوادگي و دوستانه براي تماشاي تئاتر را پيدا ميكنند.
6- احتمال افزايش سويه عامهپسند و افت كيفي
تئاتر ايران ظرف سالهاي اخير به علت كنار كشيدن دولت از پرداخت حمايت، ناچار شد تمام فرآيند پيشتوليد، پستوليد و غيره را با تماشاگران حساب كند. بنابراين درنظر گرفتن اينكه بعد از بحران چه اوضاعي پيش ميآيد چندان دور از ذهن نيست. تجربه تاريخي نيز نشان ميدهد در زمانه بحران، تئاتر بيش از گذشته به سوي سرگرميسازي و همراهي با خواست مردم رنج ديده ميرود كه در عمل افت كيفيت هنري را به دنبال ميآورد. علاوه بر اينها، افزايش فشار اقتصادي نيز ايجاب ميكند گروهها به توليد آثار «آزمون پس داده» گرايش پيدا كنند و اين يعني حركت به سوي سرگرميسازي و عامهپسندي بيشتر.
7- مخدوش شدن رابطه فارغالتحصيلان و بازار كار
حالا اقشار متوسط و ضعيف اقتصادي در تمام كشورهاي جهان با خشونت عريان فقر دست و پنجه نرم ميكنند. آنها كه امكاناتي داشته باشند قطعا جان سالم به در ميبرند اما به قول يكي از نظريهپردازان وطني، در بعضي كشورها حتي آب خوردن بهداشتي پيدا نميشود، چه رسد به اينكه مردم بتوانند روزي سه بار دستهايشان را شستوشو دهند. در خصوص فراهم شدن امكان فعاليت براي فارغالتحصيلان تئاتر نيز موضوع تا همين اندازه خشن به نظر ميرسد. يعني دور از ذهن نيست كه به واسطه مبارزه جدي براي بقا! در فرداي پس از بازگشايي سالنها و مراكز فرهنگي، دست تعداد بيشتري از جوانان تازه وارد زير ساطور هنرمندان طبقات بالاتر بماند. سالنهاي زيانديده قطعا كمتر از گذشته دست به ريسك ميزنند و شايد ديگر از اعتماد به گروههاي دانشجويي خبر چنداني به گوش نرسد، چون بهطور طبيعي همه سرگرم بازگرداندن آب رفته از جوي ميشوند و در اين بين فعال شدن جوانان بيش از پيش مخدوش خواهد شد.
8- تضعيف دولت و كنار رفتن شهرداري
پيش از ارايه لايحه بودجه سال 1399 به مجلس، علياصغر كارانديش، معاون حقوقي وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي در همايش مديران استاني صندوق اعتباري هنر، مورخه ششم آذرماه 1398، از كاهش 10 درصدي بودجه فرهنگي كشور نسبت به سال 1398 خبر داد. او همچنين تاكيد كرد كه بودجه تخصيص يافته نهايي در سال 98 در مجموعه 70 درصد بوده است كه اين عدم تخصيص 30 درصدي موجب كاهش 60درصدي فعاليتهاي وزارت فرهنگ ميشود.
در سوي ديگر پيروز حناچي، شهردار تهران در يك برنامه تلويزيوني از بدهي 50 هزار ميلياردي نهاد زيرنظرش ميگويد و بدون هيچ رودربايستي ميگويد درآمدهاي شهرداري در سال گذشته هزينه سود بدهيهاي شهرداران پيشين تهران شده است. با مرور اخبار درمييابيم كه سعيد اوحدي، مدير سابق سازمان فرهنگي و هنري شهرداري در خرداد به خبرگزاري تسنيم گفته است بودجه سازمان از چهار به دو درصد از درآمد شهرداري رسيد.
قبل از تصويب بودجه در وضعيت كرونازدهاش، بودجه پيشنهادي سال ۱۳۹۹ براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، رقم ۲ هزار و ۱۹۳ ميليارد و ۵۸ ميليون تومان است كه بهرغم تفاوت ۱۱ ميلياردي با سال جاري، با در نظر گرفتن ميزان تورم و با توجه به وجود نهادهاي متعدد و اثرگذار زيرمجموعه آن ناچيز به نظر ميرسد.
با وضعيت كرونازده كشور بدون شك دولت و نهادهاي خدماتي كشور همچون شهرداري – كه به نوعي حامي مالي تئاتر به حساب ميآمدند – توانايي براي تامين مالي برنامههاي فرهنگي نخواهند داشت. با وجود تورم افسارگسيخته شرايط شايد به نحوي پيش رود كه دولت و شهرداري براي كاهش هزينههاي خود بخش مهمي از اموال خود را واگذار كرده تا از محل اعتبارات آنها، توانايي بازپرداخت بدهيها و مطالبات خود را داشته باشند. دست دولت و شهرداري براي اين امر نيز باز است. منهاي قوانين بودجه، مصوباتي براي واگذاري تئاتر شهر و تالار سنگلج يا پرديس تئاتر تهران در خاوران وجود دارد.
با اين حساب ميتوان گفت دولت و شهرداري به آرامي قدرتشان را در حوزه تئاتر از دست خواهند داد كه اين به معني از ميان رفتن سياستگذاري فرهنگي و البته كنترل مميزي هنرمندان هم خواهد شد، همان چيزي كه در نهايت به گسترش تئاتر آزاد در دوران رياستجمهوري سابق ختم شد.
9- از بين رفتن فرصتهاي مطالعاتي
بحث ايجاد فرصت مطالعاتي و امكانات مناسب براي پژوهش در تئاتر ايران همواره يكي از مطالبات جدي و بيپاسخ مانده دانشگاهيان و پژوهشگران ما بوده و هست. همين سال گذشته «نخستين سمينار مطالعات اجرا» با استقبال چشمگير دانشجويان و جامعه تئاتري مواجه شد؛ اين به تنهايي نشان ميدهد ميزان عطش فعالان تئاتر نسبت به اين مقوله مهم و زيربنايي چه اندازه زياد است. اتفاقي كه حالا با توجه به وضعيت پيش آمده حتي برگزاري دومين دورهاش در هالهاي از ابهام قرار گرفته و مشخص نيست سال 99 هم شور مجادلات و مبادلات نظري برپا ميشود يا نه. نياز به بيان نيست كه بودجه حمايتي از فعاليتهاي مطالعاتي در كشور ما به ويژه در حوزه هنر (خاصه هنرهاي نمايشي) يا اصلا وجود خارجي ندارد يا در صورت وجود در فهرست لاغرترين منابع حمايتي قرار ميگيرد. بيم آن ميرود كه بحران ناشي از شيوع كرونا بيش از گذشته به چشمپوشي مراكز و نهادها بر اين امر منجر شود. محمدرضا خاكي، مترجم، مدرس تئاتر و كارگردان پيشتر در اين باره گفته است: «در كشورهاي پيشرفته مراكز پژوهشي مستقل تئاتر وجود دارد كه حمايت ميشوند. در پاريس يك مركز بزرگ پژوهشي به نام مركز ملي تحقيقات علمي وجود دارد كه در تمام عرصهها پژوهش ميكند و چندين مركز پژوهشي تئاتر نيز وجود دارد. اين در حالي است كه ما حتي يك كتابخانه تخصصي نداريم. اگر كتابخانهاي بود در كنارش مركز پژوهشي نيز وجود داشت كه بتواند درباره تئاتر ايران كار تخصصي كند، اما ما نهاد فرهنگي زياد داريم.»