نگاهي به رمان «نيمطبقه» اثري از نيكلسن بِيكر
سقوط از ارتفاع نيمطبقه
ساسان فقيه
«نيمطبقه» اولين اثر نيكلسن بِيكر، نويسنده معروف امريكايي است. او «نيمطبقه» را در سال ۱۹۸۸ به چاپ رساند و پس از آن تا كنون ده اثر داستاني ديگر از اين نويسنده منتشر شده است. بيكر بخشي از شهرت خود را در امريكا وامدار رمانهاي بزرگسالي است كه نوشته، بهطوري كه ردپاي آثار او در ماجراي رسوايي اخلاقي بيل كلينتون، رييسجمهور سابق امريكا نيز ديده ميشود. خانم مونيكا لوينسكي منشي پرزيدنت كلينتون كه به خاطر روابطش با رييسجمهور امريكا در بازه سالهاي ۱۹۹۵-۱۹۹۶ شهرت بسياري پيدا كرد، يكي از رمانهاي بِيكر را به بيل كلينتون هديه داده بود. اما بيكر بر خلاف آثار متاخري كه از او ديده ميشود، در اولين اثرش يعني «نيمطبقه» با يك رمان ضدپيرنگ تحسين بسياري از منتقدان ادبي را برانگيخته است، بهطوري كه بسياري از منتقدين او را در اين اثر وامدار پروست ميدانند.
كل داستان در طول بالا رفتن راوي از پلهبرقي نيمطبقه محل كارش در زمان ناهار روايت ميشود، مدت زماني كه شايد از نظر واقعي چند ثانيهاي بيشتر طول نكشد. اما بيكر در همان چند ثانيه راوي را چنان در تكرار گرداب افكارش غرق ميكند كه بالغ بر دويست و هفت صفحه اين روايت جريان سيال ذهن مخاطب را همراه خود پيش ميبرد.
در اين اثر هيچ گرهگشايي از شخصيت شكل نميگيرد و اساسا پاسخي به هيچ گونه تعليقي داده نميشود، بلكه اين دايما خاطرات و عقايد راوي است كه در يك پيوند ناگسستني از خاطرهاي به خاطره ديگر يا از ايدهاي به ايده ديگر تعويق پيدا ميكند. بيكر در رمان «نيمطبقه» در فاصله زماني حقيقي يك پلهبرقي، چاهي به عمق ذهن راوي باز ميكند و زمان دچار گسست ميشود، گذشته و آينده معناي جديدي مييابند. بيكر به هر ايده گذرا از ذهن راوي اجازه ظهور و بروز ميدهد، درست به شكلي كه در مواجهه با اين رمان مخاطب در بافت نامتناهي از سيلان تفكرات راوي غرق شده؛ تفكراتي كه مدام از يك ايده شخصي به ايدهاي ديگر تعويق مييابند. خواننده «نيمطبقه» در تور بينامتنيت افكار راوي گير كرده است؛ افكار جالبي كه حتي در انتزاعي و وسواسيترين شكل ممكن در پانويسهاي كتاب نيز دست از سر مخاطب برنميدارند. بخش بسيار مهمي از اين اثر در پانويسهاي طولانياش شكل گرفته؛ پانويسهايي كه بيكر در آنها اظهارنظرهاي راوي درباره بسياري از پديدههاي پيراموني را آورده است، از پاكت و شيشه شير گرفته تا انواع نيهاي نوشيدني.
رمان «نيمطبقه» به واسطه اصالت و سبك خاصش بسيار مورد استقبال قرار گرفت. از ويژگيهاي مهم نثر بيكر در اين اثر ميتوان به توصيفات زياد و توجه بياندازه و دقيقش به جزييات و همچنين به تصوير كشيدن برشهاي زماني از هم گسسته در قالب يك زنجيره به هم پيوسته ياد كرد.
بالا رفتن از يك پلهبرقي آن هم تازه اندازه يك نيمطبقه مساله سادهاي است اما به قول مارسل پروست در «جستوجوي زمان از دست رفته» بيكر همچون اغلب خردمندان نميتوانست مسالهاي ساده را ساده بيان كند. بيكر چاهي به عمق بينهايت پيش پاي شما باز ميكند؛ چاهي كه سقوط در آن شايد اندازه يك چشم به هم زدن طول بكشد اما اندازه يك زندگي عمق دارد.