خطاب به روزنامهنگاران
اين حرفها، رويايي و آرماني است اما من خودم را انسان آرمانخواه و وابسته به ايمانهايم ميدانم. من چشم ديدن روزنامهنگار درمانده را ندارم. من چشم ديدن روزنامهنگار به دشواري نشسته را ندارم. بسيار متاسفم كه وضعيت به اينجا رسيده است. به جايي كه نميدانم چه پيشنهادي را ميتوان به افراد پيشنهادشنو داد. تعارف نيست، ما دولتي داريم قبل اين هم مصيبت بيپولي داشت وكرونا بر همه مصيبتها اضافه شده است. البته ما روزنامهنگاران پيش از اين هم در رفاه و آسايش نبوديم. پاسخي به اين سوال ندارم كه دستگاه اجرايي چه كاري ميتواند بكند و با كمك دولتي بهشدت مخالفم. دليل آن بسيار ساده است. دولت در برابر كمكي كه ميكند، به حمايت نياز دارد و اين حمايت و استقلال روزنامهنگاران را از بين ميبرد. در اين سالها هم اين استقلال از بين رفته است. اميدوارم كرونا ميخ آخر را بر مطبوعات نزده باشد. اين روند سالهاست كه ادامه دارد و تا مطبوعات خصوصي نداشته باشيم، اين وضعيت ادامه دارد. منظورم از مطبوعات خصوصي، نه مثل امريكا و فرانسه و ژاپن كه آنها فاصله بسياري با ما دارند، بلكه مثل پاكستان، مثل لبنان، مثل هند است. ما تا نتوانيم روزنامهنگاري را خصوصي و از بندناف دولت جداكنيم، متاسفانه بايد بنشينيم و ببينيم كه چه زماني دولت به ما كمك خواهد كرد. مطبوعات و روزنامهنگاران ما به همين دليل نميتوانند رقابت كنند؛ رقابت نميكنند و درنتيجه نميتوانند رشد كنند، رشد نميكنند و درنتيجه نميتوانند مخاطب پيدا كنند و چون مردم به مطبوعات توجه ندارند، روزنامهها نميتوانند آگهي بگيرند و فروش داشته باشند. مطبوعات خصوصي در تمام دنيا روي پاي خود ميايستند. سالهاست كه ميگويم مطبوعات و رسانهها در جهان، پيش از هركاري، يك بنگاه اقتصادي هستند و بايد بتوانند خودشان را بچرخانند. اصلا نميتوانم تصور كنم روزنامهنگاري به اين نقطه برسد كه ما بنشينيم و آه بكشيم تا مردم يا دولت به ما كمك كنند. اين روزنامهنگاري نيست.