هيچ كس تصور نميكرد دهه سوم قرن 21 در حالي آغاز شود كه سختترين ويروس تاريخ، سراسر جهان را درمينوردد و هر روز قربانيان بيشتري را به كام مرگ ميكشاند. ماه ژانويه 2020 را ميتوان ماه سرنوشتساز براي آينده بشر دانست. ابتدا تصور ميشد كه احتمال سرايت ويروس كرونا از انسان به انسان وجود ندارد اما پس از آنكه اين ويروس از ووهان چين نقطه به نقطه به ساير كشورها رسيد، علم پزشكي نيز به يافتههاي بيشتري درباره آن دست يافت. حالا با گذشت چند ماه از شيوع اين بيماري و گسترش هر چه بيشتر آن در جهان، چين اعلام كرده با قرنطينه توانسته بر اين بيماري فايق آيد اما همزمان برخي گزارشها عنوان ميكند كه چين درباره شيوع اين ويروس و برآورد اطلاعات اوليه درباره قدرت آن سهلانگاري و اشتباه كرده است.
بر اساس گزارش Mail on Sunday دولت انگليس معتقد است كه شيوع ويروس كروناي جديد به احتمال بسيار زياد نتيجه يك اتفاق سهوي در شهر ووهان بوده است. اين گزارش ادعا ميكند كه دانشمندان در حال تحقيق در مورد يك ويروس خاص بودهاند. از همين رو كارشناسان به اين نتيجه رسيدند كه شيوع ويروس از طريق حيواناتي بوده كه اين ويروس را به انسان منتقل ميكنند. هر چند اين داستان به شكل دقيق اثبات نشده ولي گزارشهاي دولتي در بريتانيا نشان ميدهد كه قطعا سرايت اين ويروس از آزمايشگاهي در مجاورت شهر ووهان صورت گرفته است. برآوردهاي ساير كشورها نيز به نتيجهگيريهاي مشابه ميرسد كه البته چينيها نتيجه هيچ كدام از اين تحقيقات را نپذيرفتهاند. يكي ديگر از اتهامهاي وارده به چين اين است كه موضوع را از ابتدا جدي نگرفته و برخورد مقتضي با آن صورت نداده است. به عنوان مثال برخي منتقدان ميگويند كه چين ميتوانست با توقف سفرهاي ورودي و خروجي به اين كشور مانع از شيوع اين ويروس شود.
مجموعه گزارشهاي اينچنيني افكار عمومي را به سمتي سوق داده كه چين را مقصر اصلي شيوع كرونا ميدانند. اما در سوي ديگر چين تمامي اتهامات را رد كرده و معتقد است با قرنطينه كامل شهر ووهان تلاش كرده براي جهان وقت خريداري كند تا ساير كشورها بتوانند خود را آماده مقابله با اين ويروس كند كه البته مجموعه شرايط نشان ميدهد كشوري مثل امريكا نيز كه از ماه ژانويه اطلاعات لازم را براي شيوع احتمالي اين بيماري در اين كشور داشته، تمام گزارشها را ناديده گرفته و حدود دو ماه بعد يعني در ماه مارس اقدامات بازدارنده براي مقابله با كرونا را آغاز كرد و عملا وقتي كه براي مقابله با اين ويروس داشته را از دست داده است.
فضاي رسانهاي و گزاشهاي منتشر شده، نشان ميدهد كه انگشت اتهام به سمت چين نشانه رفته است. در اين ميان نيز به نظر ميرسد كه چينيها هم نگران وجهه عمومي خود در جهان شدهاند. از همين رو سعي دارند به نحوي اتهامات را از خود دور كنند و به هر نحو ممكن اجازه ندهند، گزارشهايي كه عليه اين كشور مطرح شده به موقعيت آنها براي احياي اقتصاد خود لطمه وارد كند. چينيها به سمت كمكهاي بدون پيششرط و متوازن روي آوردهاند تا به نحوي با تجربه و تجهيزات به جهان براي مقابله با اين ويروس همهگير كمك كنند و از اين ابزار براي ديپلماسي عمومي خود در سطح جهان استفاده كنند.
ابزار قدرتمند چين
ابراهيم رحيمپور، معاون سابق وزير امور خارجه در گفتوگو با «اعتماد» در خصوص شرايط جديد حاكم بر نظام بينالملل ميگويد: چينيها در قرن جديد مسير موفقي را طي كردهاند و در طرف مقابل مسيري كه امريكاييها از 11 سپتامبر و اوايل قرن جديد در پيش گرفتند، مسير درستي نبوده و در آن شاهد جنگ عراق، افغانستان و ساير حركتهاي نظامي اين كشور در منطقه بوديم. اين فضا به چين فرصت داد تا جهش اقتصادي خود را به خوبي دنبال كند.
رحيمپور درباره تفاوت عمده ميان چين و امريكا گفت: اگر بخواهيم به عمدهترين تفاوتهايي كه چين و امريكا با يكديگر دارند بپردازيم، امريكا نفت دارد و چين اين منبع انرژي را در اختيار ندارد. در فضاي امروزي نيز امريكا قصد دارد از طريق اوپك و ساير قدرتهاي نفتي اين مزيت را تبديل به اهرمي براي تامين اهداف اقتصادي خود عليه چين كند.
رحيمپور درباره حضور چين در ساير كشورها عنوان كرد: چينيها در كشورهاي جهان سوم مسير مثبتي را دنبال و در اين مسير هزينه كردند. در ميان اين كشورها، كشورهاي آفريقايي مهمترين اهداف چين بودند. جدا از كشورهاي آفريقايي، چينيها در كشورهاي آسياي ميانه و بخشي از كشورهاي جهان عرب همچنين آسيا هم سرمايهگذاريهايي كرده و به نوعي خود را به اين كشورها پيوند زدند.
معاون سابق وزير امور خارجه درباره بحث سهلانگاري يا پنهانكاري چين درباره شيوع ويروس كرونا ميگويد: اين ادعا را نه ميتوان رد و نه اثبات كرد اما از آنجايي كه چينيها از مدتها قبل در كشورها و مناطق متعددي از جهان سرمايهگذاري كردند و پايگاههاي غيرنظامي بسيار خوبي در جهان ايجاد كردند اين سابقه به چين كمك بسيار زيادي كرده كه از اين سهلانگاري يا پنهانكاري احتمالي ضربه چنداني نخورد. بنابراين اگرچه به وجهه چين ضربه وارد شده ولي باعث شكسته شدن آن نشده است. با كمكهايي كه چينيها به ساير كشورها انجام ميدهند و با عبور از اين بحران، رفته رفته چين و ساير كشورها به شرايط پيش از كرونا بازميگردند. شرايطي كه در آن يك جنگ قوي اقتصادي بين چين و امريكا در جريان بود و دونالد ترامپ نيز سعي ميكرد با ابزارهاي اقتصادي، نظامي و سياسي چينيها را به عقب براند.
او در ادامه افزود: چين با يك سيستم تك حزبي كمونيستي اداره ميشود و ابزارهاي غربي در آن وجود ندارد اما به نظر ميرسد با يك مدل جديد توانستهاند، ديپلماسي عمومي خود را تقويت كنند و در اين قسمت نيز مانند كار اقتصادي موفق بودند. چينيها توانستهاند بدون عجله با حركت لاكپشتي مسير طولاني را براي رسيدن به اهداف خود طي كنند و البته سعي دارند اين مسير را با كمترين اشتباه طي كنند.
جاهطلبي به سبك چيني
رحيمپور در پاسخ به اين سوال كه بحران اقتصادي و مديريتي كه اكنون امريكا با آن درگير است تا چه حد فضاي مانور را براي چين باز ميكند تا بتواند شيوه مديريتي خود را در صحنه بينالمللي تبليغ كند، گفت: چين به دنبال تبليغ مدل خود نيست و چندان اين مسير را دنبال نميكند و بيشتر فعاليت اقتصادي، اجتماعي و ديپلماسي عمومي چينيها در اين مسير قابل تعريف است. چينيها نياز ندارند مانند غربيها و امريكاييها مدلسازي كرده يا سياستهايي به سبك شوروي در افريقا پياده كنند. چين تنها كشور كمونيستي است كه نه تنها فروپاشي در آن صورت نگرفته بلكه پايههاي حكومتي آن در گذر زمان مستحكمتر هم شده است. اگر سرنوشت شوروي و بلوك شرق را نگاه كنيد، متوجه منظور من ميشويد. چين حتي در مقايسه با روسيه-كه بزرگترين سرزمين از جهت مسافت و ذخاير نفت و گاز است- موفقتر عمل كرده و اين در حالي است كه چينيها نفت در اختيار ندارند. با اين همه چين با موفقيت مشغول گسترش نفوذ خود در كشورهاي هدف است به گونهاي كه تبديل به اولين شريك تجاري بسياري از كشورها از جمله امريكا شده است.
رحيمپور در ادامه با اشاره به اينكه حركت چينيها ماهيت نظامي و امنيتي ندارد، افزود: چينيها حتي اگر جاهطلبيهايي هم دارند اين فرآيند را عجولانه انجام نخواهند داد. شرايط چين مثل يك زايمان طبيعي است و نيازي به سزارين براي رسيدن زودهنگام به مرحلهاي كه مورد هدف آنهاست، ندارند. در آن سو امريكاييها عجول و بلندپرواز هستند و در كشورهاي ديگر تحركاتي دارند كه افكار عمومي چندان با آنها همراه نيستند. دونالد ترامپ نيز با تحركاتي كه با اسراييل آغاز كرد و به رسميت شناختن قدس به عنوان پايتخت رژيم اسراييل، وجهه خود را از دست داده است. چينيها وجهه به نسبت خوبي در افكار عمومي بينالمللي دارند و به رغم برخورداري از ايدئولوژي كمونيستي اما از نقطه ضعف امريكاييها به خوبي بهرهبرداري ميكنند بدون آنكه بخواهند وارد يك درگيري لفظي با امريكاييها شوند. سياست آنها كاملا با ما متفاوت است و از اين جهت بسيار موفق بودهاند.
جهان نظارهگر اقتصاد چين
به گزارش سيانان، چين قصد دارد بدون اينكه موج ديگري از موارد شيوع به ويروس كرونا منتشر شود، نفوذ اقتصادي خود را گسترش داده و دست به احياي خود بزند. اين آزمون چين ميتواند، چشماندازي در اختيار ساير كشورها قرار بدهد تا همزمان با نجات اقتصاد ملي، شغلهاي از دست رفته در نتيجه ويروس كرونا را هم بازيابي كنند. در حال حاضر بسياري از كسب وكارها همچنان در چين تعطيل است و احتمالا اقتصاد چين براي اولين بار پس از دههها شرايط انقباضي را تجربه ميكند. اگرچه اين ويروس در چين تحت كنترل درآمده اما هنوز نگرانيها از شيوع دوباره آن كاملا مشهود است. از طرفي چين در شرايطي روند اقتصادي خود را با محدوديت آغاز ميكند كه امريكا در نقطه اوج اين بيماري قرار دارد و تعاملات اقتصادي اين كشور تا حد زيادي محدود شده است. البته همه منتظر چين به عنوان دومين اقتصاد جهان براي احياي اقتصاد خود هستند.
جنگ ساختگي امريكا
امريكاييها از جلسه وزراي خارجه گروه 7 بسيار علاقهمند بودند، ويروس كرونا به عنوان ويروس ووهان شناسايي شود. موضوعي كه نتوانست اجماع اعضا را جلب كند. نيويورك مگزين در تحليلي اين اقدام را در راستاي سياستهاي دولت ترامپ براي انداختن مسووليت بر عهده يك كشور بزرگ ديگر دانست تا به نحوي آن را يك مبارزه جدي با يك قدرت بزرگ بنامد.
طبق اين نقشه، دونالد ترامپ و دولت او يك ذهنيت جنگ ايجاد ميكند و از اين طريق حتي ميتواند بر همهگيري اين ويروس در امريكا سرپوش بگذارد. ويروسي كه ابتدا در امريكا با آن سياسي برخورد شد اما حالا به شدت همهگير شده و ديگر آن را نميتوان ويروسي دانست كه چين به دامن امريكا انداخته و سوءمديريت امريكاييها تا حدي اين بازي دولت امريكا را تغيير داده است. هر چند كماكان گزارشها نشان ميدهد، چين ميتوانسته بهتر عمل كند اما واقعيت آن است كه دولت امريكا چندان ناراحت از وضعيت بحراني در چين نبود بلكه آن را موقعيتي براي تضعيف اقتصاد چين ميديد ولي حالا امريكا بيش از چين درگير با اين ويروس شده است. اين نگراني در دل امريكاييها به وجود آمده كه اگر بحران اقتصادي در امريكا عميقتر از چين شود، چينيها بتوانند جاي امريكا را در اقتصاد بينالملل بگيرند.
ايران و چين در پسا كرونا
در اين روزهاي بحراني شايد كرونا تبديل به بهانهاي شد تا ايران و چين روابط نزديكتر از گذشته پيدا كنند از اين رو بسياري بر اين عقيده هستند از سرگيري فعاليتهاي اقتصادي در دو كشور ميتواند روابط را بيش از گذشته بهبود ببخشد. ابراهيم رحيمپور معتقد است: دوره پسا كرونا را شايد نتوان به طور روشن و مشخص حدس زد اما اگر دوره پسا تحريم را نيز در نظر بگيريم، فاكتور بسيار مهمي خواهد بود كه ميتواند شرايط را تغيير دهد. در حال حاضر نيز روابط ايران و چين از همه ابعاد و به خصوص اقتصادي در سطحي كه ايران كشش دارد در جايگاه بالايي قرار دارد. اگر اين سطح بالاتر نميرود به دليل سايه انداختن تحريم بر ماست كه مهمترين مانع توسعه رابطه با چين است به علاوه اينكه چينيها ظاهر موضوع تحريم را رعايت ميكنند و اگر مشكلي وجود دارد بيشتر از سمت ماست. رفتن كرونا و تغييرات احتمالي كه ميتواند در خصوص تحريم ايجاد شود قاعدتا بر روابطي كه بين ما و چين وجود دارد، تاثيرگذار خواهد بود. اكنون چينيها شريك اول تجاري ما هستند و از اين جهت اگر بخواهيم به دوره پسا كرونا و پسا تحريم فكر كنيم تنها نياز نيست، روابط اقتصادي خود را تبديل به منوپل با چين يا هر قدرت ديگري كنيم.
رحيمپور در گفت و گو با «اعتماد»:
حُسن سابقه به كمك چين ميآيد
معاون سابق وزير امور خارجه درباره بحث سهلانگاري يا پنهانكاري چين درباره شيوع ويروس كرونا ميگويد: اين ادعا را نه ميتوان رد و نه اثبات كرد اما از آنجايي كه چينيها از مدتها قبل در كشورها و مناطق متعددي از جهان سرمايهگذاري كردند و پايگاههاي غيرنظامي بسيار خوبي در جهان ايجاد كردند اين سابقه به چين كمك بسيار زيادي كرده كه از اين سهلانگاري يا پنهانكاري احتمالي ضربه چنداني نخورد. بنابراين اگرچه به وجهه چين ضربه وارد شده ولي باعث شكسته شدن آن نشده است. با كمكهايي كه چينيها به ساير كشورها انجام ميدهند و با عبور از اين بحران، رفته رفته چين و ساير كشورها به شرايط پيش از كرونا بازميگردند. شرايطي كه در آن يك جنگ قوي اقتصادي بين چين و امريكا در جريان بود و دونالد ترامپ نيز سعي ميكرد با ابزارهاي اقتصادي، نظامي و سياسي چينيها را به عقب براند.
چينيها در قرن جديد مسير موفقي را طي كردهاند و در طرف مقابل مسيري كه امريكاييها از 11 سپتامبر و اوايل قرن جديد در پيش گرفتند، مسير درستي نبوده و در آن شاهد جنگ عراق، افغانستان و ساير حركتهاي نظامي اين كشور در منطقه بوديم. اين فضا به چين فرصت داد تا جهش اقتصادي خود را به خوبي دنبال كند.