• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4626 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱ ارديبهشت

روايت زن آرايشگر تهراني از دو ماه بيكاري

شيوع كرونا همه مشاغل را دستخوش وضعيتي كرده كه هيچ كس از دخل و خرج خود راضي نيست. از جمله شاغلاني كه به‌شدت روزهاي كرونايي را پشت سر گذاشته‌اند آرايشگران هستند. يكي از مشاغلي كه از همان ابتدا محدود شد و به مردم توصيه شد از مراجعه به آنها خودداري كنند آرايشگران بودند. چه زنانه چه مردانه. حتي در شبكه‌هاي اجتماعي فيلمي منتشر شد كه نشان مي‌داد آرايشگران موزر را به چوب بلندي وصل كرده‌اند تا به كار سلماني بپردازند يا آرايشگري كه چتري را سوراخ كرده و دست‌هاي خود را از داخل آن رد كرده بود و مشغول سلماني بود. حالا ايلنا در گزارشي از وضعيت يك زن آرايشگر تهراني روايت كرده است. روايتي كه بيشتر تلخ‌هاي كرونا براي كسب و كارها را زير زبان مي‌آورد. «مريم» كه يك زن آرايشگر تهراني است به ايلنا گفته است: به دليل دو ماه بيكاري، حتي پول نان و تخم مرغ هم نداريم. اين وضعيت، گريبانگيرِ سه ميليون زن سرپرست خانوار در كشور است. او يك آرايشگاه زنانه استيجاري را در جنوب غرب پايتخت اداره مي‌كند و از همين راه، خرج زندگي خود و دو فرزند محصلش را درمي‌آورد. او تقريبا از روزهاي ابتدايي اسفندماه ديگر كاسبي نداشته است؛ روزهاي اولِ آمدن كرونا، مردم ديگر خودشان رغبتي براي آمدن به آرايشگاه نداشتند و بعد از آن هم مسوولان اعلام كردند آرايشگاه‌هاي زنانه تا اطلاع ثانوني تعطيل است. «مريم» بيش از پنجاه روز است كه در خانه مانده و هيچ منبع درآمدي ندارد؛ فرزندانش را به دندان كشيده و با همان چهار، پنج ميليون تومان پس‌اندازِ ماه‌هاي كار كردن، خرج غذا و زندگي بچه‌هايش به همراه اجاره خانه را پرداخته؛ البته با وجود تعطيل بودن كاسبي و پايين بودن كركره‌هاي آرايشگاه، صاحب ملك هم در اسفند و هم در فروردين ماه، از او اجاره مغازه گرفته است؛ پول آب و برق و تلفنِ آرايشگاهِ تعطيل را هم هرجور بوده با قرض و قوله پرداخته است و حالا كفگير به ته ديگ خورده است و ديگر آه در بساط ندارد. مي‌گويد: كاش لااقل ماهي دو يا سه ميليون تومان به زناني مثل من مي‌پرداختند؛ به خدا از جايي كم نمي‌شد... مريم تا پيش از اين بحرانِ منحوس، به تنهايي بار زندگي را براي سال‌هاي دراز بر دوش كشيده است و به قول خودش، از هيچكس، كم نياورده است: «نگذاشتم بچه‌هايم احساس كمبود بكنند؛ همه‌چيز براي‌شان فراهم مي‌كردم؛ سخت به كارم چسبيده بودم؛ در فضاي مجازي تبليغ مي‌كردم؛ بروشور چاپ مي‌كردم و مي‌دادم ببرند توزيع كنند؛ خلاصه هر جور بود زندگي را مي‌چرخاندم؛ هميشه تنها بودم و بار زندگي روي دوش‌هاي خودم بود اما لااقل كار بود؛ مي‌توانستم سر و ته زندگي را به هم برسانم اما حالا چي؛ حالا ما مانده‌ايم تنها؛ تنها مانده‌ايم با همان يك ميليون تومان وام ناچيزي كه قرار است ارديبهشت ماه به حسابم بريزند؛ يك ميليون تومان به چه دردم مي‌خورد؛ فقط ماهي نزديك به دو ميليون تومان، اجاره مغازه مي‌دهم!» براساس اطلاعيه دولت، مريم «فعلا» نمي‌تواند كار كند؛ دولتي‌ها، براي جلوگيري از خطر شيوع كرونا، مريم و خيلي‌هاي ديگر را تا اطلاع ثانوني از كار بيكار كرده‌اند اما هيچ راهي براي امرار معاش آنها درنظر نگرفته‌اند؛ براي مريم، راه جايگزيني كه بتواند اجاره خانه، اجاره مغازه و خرج خورد و خوراك فرزندانش را تامين كند، وجود ندارد. با اين حال، هيچ طرح حمايتي براي خانواده‌هايي كه مجبورند به دليل خطر كرونا، كركره‌هاي مشاغلِ خود را همچنان پايين نگه دارند و از قضا، در آنان، زنان سرپرست خانوار هستند، در دستور كار قرار نگرفت. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها