جنين كشتار اسراييل را فراموش نخواهد كرد
ايلان پاپه
ترجمه: ليدا ماموريان - سيدهادي برهاني
پروفسور ايلان پاپه، موسس و مدير مركز اروپايي مطالعات فلسطين، در خانوادهاي يهودي و اسراييلي چشم به جهان گشود و در محيطي صهيونيستي پرورش يافت. تحصيلات او در تاريخ خاورميانه او را با حقايق مساله فلسطين/اسراييل آشنا كرد. اين آشنايي به قيام وي عليه تاريخنويسي صهيونيستي و تاريخ رسمي اسراييل بدل شد. پس از اين تحول او از دانشگاه حيفا در اسراييل اخراج شد و به دانشگاه اگزتر در انگلستان نقل مكان كرد و به يكي از دانشمندان حوزه مطالعات اسراييل و شايد شجاعترين آنها بدل شد. نوشتههاي او در اين زمينه تاثير بسياري بر گفتمان علمي جوامع غربي گذاشت. او كتابهاي متعددي در اين زمينه منتشر كرد كه سهم قابلتوجهي در تحول گفتمان غربي داشت كه يك نمونه مهم آن كتاب پاكسازي نژادي فلسطين است. روزنامه اعتماد در صدد است مجموعهاي از مقالات ايشان را به چاپ برساند.
15 سال پيش در اين ماه (آوريل) ارتش اسراييل به اردوگاه پناهندگان جنين حملهور شد و بيش از 10 روز آن را بمباران كرد. اين حمله بخشي از عمليات –سپر دفاعي - بود كه طي آن اسراييل نيروهايش را به قلب شش شهر بزرگ در كرانه باختري گسيل داده و شهركها و اردوگاههاي فلسطيني را كه ظاهرا تحت كنترل تشكيلات خودگردان فلسطين بودند، محاصره كرد. در گزارشي درباره اين حمله، سازمان ملل ارزيابي كرد كه ارتش اسراييل دهها فلسطيني را در اردوگاهي كه فقط ۰.۴ كيلومتر مربع مساحت و 15 هزار نفر جمعيت داشته به قتل رسانده است. پس از حمله مزبور بحثهايي درباره تعداد واقعي تلفات اين حمله صورت گرفت. بر اساس ابعاد وسيع خرابيهاي ناشي از اين حمله تعداد قربانيان بسيار بالا ارزيابي ميشد. اسراييل از انجام تحقيقات كميته سازمان ملل در اين باره - كه به موجب دستور شوراي امنيت اين سازمان مامور اين كار شده بود - جلوگيري به عمل آورد. اما متعاقبا دبيركل سازمان در گزارشي رقم كشتهشدگان فلسطيني در جريان حمله اسراييل را ۵۲ نفر برآورد كرد. در جريان حمله اسراييل به كرانه باختري - كه از مارس تا مه سال ۲۰۰۲ به طول انجاميد - حدود 500 فلسطيني كشته و حدود 1500 نفر زخمي شدند. آنچه موجب شوكه شدن جهان در آن زمان شد تنها اعداد قربانيان اين حمله نبود؛ طبيعت بيرحمانه حمله نيروهاي اسراييلي كه حتي در تاريخ پر از خشونت اشغالگري هم بيسابقه بود، دليل اصلي اين شگفتي بود. بهترين راه درك ابعاد واقعي اين بيرحمي بازديد از اين اردوگاه است. هليكوپترهاي اسراييلي از هوا بر اين اردوگاه پر از جمعيت آتش ميباريدند. در زمين تانكهاي اسراييل از تپههاي مشرف به اردوگاه به سوي آن شليك ميكردند. اضافه بر اينها تمام اردوگاه توسط خودروهاي هيولايي - خودرويي مركب از تانك و بولدوزر كه اسراييليها آن را آخزاريت (Achzarit) به معناي وحشي مينامند - درنورديده شد. اين ماشين هيولاگونه خانهها را ويران و كوچهها را به بزرگراههايي تبديل كرد كه تانكها ميتوانستند از آن عبور كنند. اين تانكها پس از عمليات نيز باز در اردوگاه جولان ميدادند. اين كار معمولا شب هنگام انجام ميشد. زماني كه صداي غرش آن در سكوت شب به گونهاي كودكان را هراسان ميكرد كه وحشت و هراس آن تا سالها از آنان جدا نميشد.
جغرافياي فاجعه
هفته گذشته در جريان برنامهام براي بازديد از شعبه دانشگاه آزاد القدس در جنين به اين اردوگاه رفتم. ما از فلسطين ۱۹۴۸ (اسراييل كنوني) به جنين رفتيم و با عجله بازگشتيم زيرا شركت خصوصي كه گذرگاه جالامه (Jalameh) را اداره ميكند، ميخواست دروازهها را براي چند روز آينده ببندد تا يهوديان اسراييلي بتوانند عيد پسح را (در امنيت و آرامش) جشن بگيرند بيتوجه به اينكه چه بر سر فلسطينيهاي تحت محاصره در كرانه باختري ميآيد. ارتش اسراييل روستاها و محلههاي فلسطيني كرانه باختري را منطقه بسته اعلام كرد و ميليونها نفر را در مناطقي محاصره شده جزيره مانند زنداني كرد تا شهرك نشينان اسراييلي بتوانند [آزادانه] تردد كنند؛ گويي اين منطقه واقعا «سرزميني بدون ملت» است. دانشگاه آزاد القدس ميزبان جوانان بسياري از جمله فرزندان زندانيان سياسي و شهدا است. اين دانشگاه - كه مقر فعلي آن ساختماني اجارهاي است - در انتظار روزي است كه بتواند به پرديسي مناسب منتقل شود اگر ميليونها دلاري كه براي چنين كاري لازم است فراهم شود. شعبههاي متعددي در كرانه باختري و نوار غزه براي استفاده بيش از نيم ميليون فلسطيني از خدمات اين دانشگاه در نظر گرفته شده است. واقعيت ژئوپيلتيكي منطقه كه ناشي از تكه تكه كردن سرزمينهاي فلسطيني و كنترل شديد گذرگاهها توسط نيروهاي اسراييلي است، دليل اصلي حركت دانشگاه به سوي دانشجوها است زيرا دانشجويان نميتوانند به دانشگاه بيايند. انعطافپذيري و مقاومت ميتوانند به روشهاي گوناگون انجام شوند و در سال ۲۰۱۷ - برخلاف مقاومت مسلحانه سال ۲۰۰۲ - از طريق اين نوع از استقامت و پايداري به رژيم كنوني اسراييل يادآوري ميشود نميتواند ميليونها نفري را كه از زمان اشغال كرانه در سال ۱۹۶۷ شبانه روز تحت فشار و سركوب قرار داده ناديده بگيرد يا محو كند. در جغرافياي اين فاجعه درجات مختلفي از فقر و سركوب وجود دارد و تفاوتي واضح بين شهر جنين و اردوگاه آن ديده ميشود. هنگامي كه شما شهر (جنين) را ترك كنيد و وارد اين اردوگاه - كه بر بالاي تپهاي پرشيب در غرب شهر قرار دارد - شويد ميتوانيد به آساني تشخيص دهيد كدام خانهها طي قتلعام سال ۲۰۰۲ تخريب شدهاند. خانههاي نوسازي كه با كمك مالي كشورهاي خليج (فارس) ساخته شدهاند. خانههاي معدودي از حمله وحشيانه سال ۲۰۰۲ در امان باقي ماندند.
منظرهاي واضح
هنگامي كه از فراز تپه به اطراف نگاه ميكنيد چيزهاي ديگري را نيز درخواهيد يافت. از اين نقطه شما ميتوانيد تمام منطقهاي را كه از جنين، در شمال كرانه باختري، تا درياي مديترانه گسترده شده است، ببينيد. شما ميتوانيد از مرج بن عامر - منطقه حاصلخيزي كه به نام دره جزريل (Jezreel) هم ناميده ميشود - تا شهر حيفا در ساحل دريا را مشاهده كنيد. روستاها و شهرهاي فلسطيني كه در اين محدوده قرار داشتند در جريان واقعه نكبت (سال ۱۹۴۸) از صفحه روزگار محو شدند؛ چيزي كه بايد آن را پاكسازي نژادي فلسطين توسط شبه نظاميان صهيونيست ناميد. بسياري از مردماني كه آنجا زندگي ميكردند اكنون به اين مكان (در اردوگاه جنين) رانده شدند و از بالاي اين تپه ميتوانند ببينند چگونه خانهها و زمينهايشان به مستعمرات يهودي و جنگلهاي تحت تصرف صندوق ملي يهود تبديل شدهاند. ارتباط ميان آنچه از فراز اين تپه ديده ميشود و اوضاع ترسناك آوريل ۲۰۰۲ در اردوگاه جنين كاملا مشخص است. اين وضعيت يادآور سخن دانشمند مرحوم، پاتريك ولف (Patrich Wolfe)، كه به خوبي بيان كرد: استعمار مستعمره نشين يك ساختار است و نه يك اتفاق. در خصوص صهيونيسم اين يك ساختار آوارهساز و جايگزينساز يا به تعبير ادوارد سعيد جايگزين كردن غايب به جاي حاضر است. اين وضعيت با تاسيس اولين مستعمرات صهيونيستي در سال ۱۸۸۲ آغاز شد، در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسيد، با قدرت در جنگ ۱۹۶۷ دنبال شد و هنوز هم ادامه دارد و فعال است. آنچه 15 سال پيش در اين اردوگاه اتفاق افتاد در واقع تلاشي ديگر براي از بين بردن مقاومت در برابر آوارهسازي، پاكسازي نژادي و اخراج بود. تصاوير شهداي حمله سال ۲۰۰۲ و سالهاي بعدي بر ديوارهاي شهر و خيابانها نقش بسته است. در كنار اين تصاوير تعداد زيادي از جوانان بيكار پرسه ميزنند. نرخ بيكاري در اردوگاه جنين يكي از بالاترين نرخهاي بيكاري در كرانه باختري است. وقتي كه با آنها صحبت ميكنيد، واضح است كه آنها تصميم گرفتهاند تسليم يأس و نااميدي نشوند. آموزشهايي كه توسط دانشگاه آزاد القدس ارايه ميشود يك راه كنار آمدن با زندگي در اردوگاه و زندگي در سايه سركوب است. ولي مقاومت همچنان يك گزينه است. در هر حال اين منطقه همان جايي است كه مهمترين قيام ضداستعماري فلسطينيها در سالهاي اوليه دهه ۱۹۳۰، به رهبري عزالدين قسام را تجربه كرد. ملاقات من با نوهاش احمد در اين سفر اهميتي سمبوليك داشت. ما درباره اين صحبت كرديم كه چگونه تصوير تاريخي پدربزرگش توسط هركسي كه او را با جهاديستهاي امروزي مقايسه ميكند، مخدوش ميشود. او بسيار متفاوت از اين جماعت بود. اگر انگليسيها قسام را در سال ۱۹۳۵ به قتل نرسانده بودند او ميتوانست به چهگواراي فلسطين تبديل شود. او يك رهبر كاريزماتيك ضداستعماري بود كه از ميان مردمي كه اولين قربانيان صهيونيسم در سالهاي اوليه ۱۹۳۰ بودند به پا خاسته بود. خرده كشاورزان و مستاجراني كه از زمينهايي كه براي قرنها روي آن كشت و كار ميكردند، بيرون رانده شده بودند.
يك سرزمين
جغرافيا و توپوگرافي (مكان نگاري) اردوگاه چيز ديگري نيز به شما ميگويد: راهحل دو كشوري يك ايده مزخرف است. اين اردوگاه در نزديكي گذرگاه «سالم» بين كرانه باختري و اسراييل كنوني قرار دارد. مسافرت از جنين به حيفا با ماشين و از طريق اين گذرگاه در سالهاي گذشته فقط 20 دقيقه زمان ميبرد. پيش از امضاي توافق اسلو بين اسراييل و سازمان آزاديبخش فلسطين در سال ۱۹۹۳، رفت و آمد آزادانه مردم و داد و ستد آزاد در اين محدوده از شمال فلسطين وجود داشت. محدودهاي كه تا سال ۱۹۴۸ (و تاسيس اسراييل) به صورت يك منطقه اداره ميشد. حتي پس از امضاي توافق اسلو - هنگامي كه گذرگاه سالم تنها راه ارتباطي جنين با جهان خارج بود - مشخص بود تمامي اين منطقه بخشي از يك سرزمين است. طراحان اسلو آرزو داشتند اين يكپارچگي تاريخي، فرهنگي و اقتصادي منطقه را از بين ببرند لذا گذرگاه سالم را بستند و مردم را مجبور كردند از گذرگاه جلامه شمالي (nothern Jalameh) تردد كنند. اين امر مسافتي كوتاه ميان جنين و حيفا را به مسافتي بسيار طولاني تبديل كرد. گذرگاه سالم نيز به يك دادگاه نظامي تبديل شده است كه تا امروز فلسطينيها را - بدون محاكمه يا پس از محاكمهاي صوري - به زندان ميفرستد. قرار بود توافق اسلو يك مشكل هميشگي صهيونيسم را حل كند: اينكه چگونه سرزميني را بدون مردمانش به چنگ آورد. «راه حل» اين بود كه ساكنان فلسطيني اين سرزمين را در مناطق محدودي محصور كرده و سرزمين آنان را كنترل كرد. اگر ساكنان اين وضعيت را تحمل كردند و فرياد تغيير سردادند يا به دفاع از حقوق خود برخاستند، استفاده بيرحمانه از خشونت - همانگونه كه اسراييليها در آوريل ۲۰۰۲ در جنين انجام دادند - در دستوركار قرار ميگرفت. پروژه استعماري صهيونيسم همچنان ادامه دارد اما سرزمين عزالدين قسام و اردوگاهي كه ساكنان آن داستان آن را فراموش نميكنند و چيز زيادي نيز براي از دست دادن ندارند، در برابر اين پروژه مقاومت خواهد كرد.