كارتر و پذيرش اشتباه
محمود فاضلي
40 سال پس از عمليات كماندوهاي امريكايي براي خارج كردن 53 گروگان اين كشور از ايران، كه به شكستي تاريخي انجاميد، اين عمليات ناموفق هنوز مورد بحث و گفتوگو است. در سالگرد شكست امريكا در طبس هميشه ياد مقاله «شكست در بيابان» مجله تايم در مورخ 5 ماه مه 1980 ميافتم كه نوشته بود «آتشي كه كماندوها و تجهيزات امريكايي را به كام خود كشيد و خشمي كه از اين عمليات ايرانيها را دربر گرفت، ابعاد جديد به تراژدي امريكا- يعني ناتوانياش براي نجات گروگانهاي امريكايي كه در دست ستيزهجويان و دولت بيثبات اسير بودند- افزود. اين عمليات فوق سري با شكستي مفتضحانه و در همان محل شروع عمليات خاتمه يافت. ولي آنچه براي پيشرفتهترين كشورهاي جهان دردناكتر از همه بود، دليل عقيم ماندن عمليات نجات بود. شكست ماموريت كماندوهاي امريكايي در بيابانهاي ايران براي كارتر و براي امريكا به طور اعم يك رسوايي نظامي، ديپلماتيك و سياسي را رقم زد».
اين عمليات زماني به وقع پيوست كه چندين ماه قبل، لانه جاسوسي امريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در تهران به تصرف درآمده و تهديدات دولت وقت امريكا بر ملت و دولت ايران تاثيري نگذاشته بود. جيمي كارتر، رييسجمهور وقت امريكا حدود يك ماه قبل از عمليات نظامي طبس و در 6 فروردين 1359 با ارسال پيامي به ايران به شكست سياستهاي دولتش اشاره كرده بود. اعتراف صريح كارتر به حقانيت موضعگيري انقلاب اسلامي و اشغال لانه جاسوسي، مفهومي جز به بنبست رسيدن ديپلماسي در امريكا نبود. او اعتراف كرد كه در رأس يك نظام سياسي قرار داشته و دست به كارهايي زده كه بايد محكوم شوند. كارتر با لحني ملتمسانه در پيامي خطاب به امام خميني خواستار حل اين بحران شد. اين پيام توسط كاردار سفارت سوييس در تهران و از طريق وزارت خارجه به اطلاع امام خميني رسيد.
حاج سيداحمد خميني در مصاحبهاي با خبرگزاري پارس(خبرگزاري جمهوري اسلامي) ماجرا را اينگونه روايت ميكند:«اين پيام توسط آقاي قطبزاده در جمعه 8 فروردين به دست امام رسيد كه از قراري كه آقاي قطبزاده گفته در روز چهارشنبه توسط كاردار سوييس به دست ايشان رسيده و روز بعد يا همان روز يك پيام ديگر هم به آقاي بنيصدر دادند.
البته در پيام امام تنديهايي كه در پيام آقاي بنيصدر بوده، نبوده و ملايمت داشته و آن را ما در روز شنبه از بابي كه امام فرمودند هيچ چيزي نبايد از ملت دور باشد، ما اين را در روز شنبه به راديو داديم و منتشر شد... به طور كلي امام پيام را كه ديده بودند من اينجا نبودم اما چند ساعت بعد كه من آمدم ايشان فرمودند كه اين بايد منتشر بشود، براي اينكه ما چيزي را از ملت پنهان نميكنيم در ثاني به احتمال قوي اينها ممكن است، خودشان منتشر كنند و بعد يك چيزهايي فكر كنند و مردم هم فكر كنند كه چيزهايي زير پرده است و ما بايد آنچه كه ميگذرد به مردم بگوييم و خود مردم تصميمشان را ميگيرند و به همين دليل گفتند كه فورا ما منتشر كنيم».
كارتر در بخشي از پيامش آورده بود:«مايلم تاكيد كنم كه حكومت من وارث يك وضع بينالمللي خيلي حساسي ميباشد كه نتيجه سياست و اوضاع و احوال ديگري است و همه ما را به ارتكاب اشتباهاتي در گذشته وادار كرده است. مزيت بزرگ دموكراسي امريكايي اين است كه هميشه توانسته است، اشتباهات خود را شناسايي كرده يا آن را محكوم كند. ما موافقت خود را به كميسيون تحقيق در كنگره امريكا براي روشن كردن حقيقت اعمال وخيم مداخله امريكا مثلا در مورد شيلي اعلام كردهايم و اين كميسيون تحقيق تصميمات مهمي در مورد محكوم كردن اين مداخله و تدابير بسيار مهمي در قبال مسووليتهاي ناشي از اين اعمال اتخاذ كرده است. آمادهايم اين كميسيون تحقيقي را در امريكا به نحوي برنامهريزي كنيم كه بتواند حل اين بحران بين ملتين ما را امكانپذير كند.»
كارتر نامهاش را چنين ادامه ميدهد:«من ميتوانم به خوبي درك كنم كه تصرف سفارت ما در تهران ميتوانسته، عكسالعمل موجهي براي جوانان ايران تلقي شود اما زمان سپري ميشود و من دلايل جدي براي ترديد درباره انگيزههاي واقعي آناني كه سفارت ما را تصرف كردهاند در دست دارم. اشغال سفارت امروز مسائل عمدهاي براي حكومت شما و حكومت ما ايجاد ميكند و [در] نهايت عامل اختلافاتي شده كه مانع رفع بحران كنوني و ايجاد روابط جديد بر اساس برابري و احترام متقابل كه شما خواهان آن بوده و ما نيز به آن موافقت داريم، است. ما آماده پذيرش حقايق جديدي كه مولود انقلاب ايران است، هستيم. اين امر همچنان هدف ما و آرزوي ماست زيرا من تصور ميكنم [در] نهايت ما هدف واحدي كه صلح جهاني و برقراري عدالت براي همه ملل است را تعقيب ميكنيم.»
كارتر پس از بينتيجه بودن پيامش به مقامات ايراني، تصميم خود را براي انجام عمليات طبس گرفته بود كه نتيجهاش شكست عمليات نيروي دلتا امريكا كه مهمترين وظيفهاش نجات گروگانها و شركت در اقدامات ضد تروريستي تعريف شده است، بود. مجله تايم از اين شكست و رسوايي مداخله نظامي امريكا در كشوري كه روزگاري متحد اصلياش در منطقه خاورميانه بود چنين ياد كرده است «اين شكست براي امريكا به اندازه كافي خجالتآور بود ولي عواقب آن حتي شرمآورتر چراكه همه چيز از آينده رياستجمهوري جيمي كارتر تا روابط ايالات متحده با متحدان اروپايياش و ژاپن را تحت تاثير خود قرار داد.
تصويري كه از كارتر در اذهان شكل گرفت بار ديگر تصوير شخصيتي بيعرضه و ناكارآمد بود. رييسجمهوري حالا بايد با يك رسوايي جديد كنار ميآمد. شكست در بيابان ميتوانست، اميدهاي او براي انتخاب مجدد را به باد دهد».