• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4635 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۱ ارديبهشت

جهان در رويارويي با كرونا در گفت‌وگو با يووال نوح هراري، مورخ و آينده‌پژوه

اين يك جنگ نيست

خطر بزرگ ويروس نيست، نفرت انسان‌ها از يكديگر است

فاطمه فلاح

 از زماني كه بيماري كرونا جهانيان را درگير خود كرده، متفكران و انديشمندان در اقصي نقاط دنيا دست به كار شده‌اند و درباره اين به تامل و تفكر مي‌پردازند كه چه شد كه انسان‌ها در آستانه قرن بيست و يكم به اين بلا دچار شدند؟ آن هم در زمانه‌اي كه بوق و كرناي پيشرفت‌هاي تكنولوژيك و علمي گوش عالم را كر كرده است. پرسش مهم‌تر اينكه رويارويي انسان‌ها با اين بيماري چگونه بوده است و چطور بايد باشد؟ و در نهايت اينكه پس از اين چه خواهد شد؟ آيا مي‌توان از جهان پساكرونا صحبت كرد؟ آيا كرونا تاريخ بشر را به پيش و پس از خود تقسيم خواهد كرد؟ آيا سبب خواهد شد كه انسان‌ها در رويكردشان به طبيعت و هستي تغييري جدي حاصل كنند؟ اگر چنين نكنند، چه سرنوشتي منتظر ايشان است. يووال نوح هراري، تاريخ‌دان و مدرس تاريخ جهان و صاحب كتاب‌هاي پرفروشي چون انسان خردمند يكي از چهره‌هايي است كه اين روزها زياد در رسانه‌هاي مختلف جهان ظاهر مي‌شود و درباره وضعيت روزگار كرونايي ما و جهان پيش و پس از آن صحبت مي‌كند. آنچه مي‌خوانيد، گفت‌وگوي او با يكي از شبكه‌هاي هندي زبان در مورد جهان در مواجهه با كرونا و جهان پساكرونا است. دكتر هراري در اين گفت‌وگو تاكيد مي‌كند كه راه‌حل درست در مقابله با كرونا، نه انزواطلبي ملت‌ها و نه افزايش بي رويه فشارها و كنترل دولت‌ها بر ملت‌ها كه مشاركت و همدلي جوامع با يكديگر از يكسو و توانمند كردن شهروندان براي مواجهه با بيماري از سوي ديگر است.

 

ويروس كرونا چطور قادر است تفكر امروزي و معاصر را در مورد بسياري از مسائل اصلي زمانه ما تغيير بدهد و مقايسه آن با همه‌گيري‌هاي ديگري كه بشر در گذشته با آن مواجه بوده است چگونه است؟

در مقايسه با هر همه‌گيري كه در گذشته بشر با آن روبه‌رو بوده است، ما در موقعيت بسيار بهتري قرار داريم. نسبت به همه‌گيري مرگ سياه در قرون وسطي، ويروس كرونا به واقع ضعيف‌تر است و نرخ مرگ‌ومير در آن بسيار بسيار پايين‌تر است. نكته حايز اهميت اين است كه بشر اكنون از دانش علمي و ابزار تكنيكي لازم براي متوقف كردن اين همه‌گيري برخوردار است حال آنكه در مرگ سياه هيچ كس نمي‌دانست چه اتفاقي در حال رخ دادن است، چرا مردم اين گونه يكي پس از ديگري مي‌ميرند و چطور مي‌توانند مانع آن شوند. در نهايت تنها پاسخ براي چرايي اين واقعه آن بود كه آن را مجازاتي از جانب آسمان تصور كنند و متوقف كردن آن را وراي توان و قدرت خود بدانند. اما امروزما درمواجهه با اين بحران تنها دو هفته براي شناسايي ويروس، توالي ژنوم آن و تهيه تست‌هاي قابل اعتماد زمان صرف كرديم. اين نشان از قدرت و توانايي ما در مديريت اين بحران است.اما سوال اصلي اين است كه آيا ما دانايي و خرد لازم براي استفاده صحيح از اين قدرت را داريم، كه تاكنون متاسفانه پاسخ ما به آن مطلوب نبوده است.فقدان اتحاد جهاني در مقابله با همه‌گيري از سويي و تبعات نگران‌كننده اقتصادي آن از سوي ديگر گواه اين مدعا است. البته هنوز خيلي براي برپايي اين اتحاد جهاني ديرنشده است. برتري ما نسبت به ويروس كرونا دراين است كه ما توانايي همياري و كار كردن با هم را داريم، حال آنكه براي مثال يك ويروس كرونا در چين نمي‌تواند توصيه يا كمكي به ويروس ديگر در امريكا بكند. چين مي‌تواند به امريكا مشاوره بدهد، كشورها مي‌توانند ابزار مورد نياز پزشكي را براي يكديگر ارسال كنند و... .اما اگر ما از اين توانايي انساني خود بهره نبريم به نوعي از توانايي ما در مديريت اين بحران كاسته خواهد شد. جهان در ابتلا به ويروس ابولا در 2014 و در بحران اقتصادي در 2008 بسيار قابل قبول عمل كرد و امريكا در اين ميان هدايت جهاني را عهده‌دار بود. اما دولت امريكا با شعار «اول امريكا» بسيار صريح به دنيا اعلام داشته است كه ديگر اهميتي براي بشريت خارج از مرزهاي خود قائل نيست. بله امروز امريكا اول است. اول در تعداد بيماران كوويد 19 و اول در تعداد مرگ‌ومير ناشي از آن. نبود اتحاد جهاني مي‌تواند بسيار مخرب باشد. ابتدا اينكه براي توليد واكسن نياز داريم كه كشورها اطلاعات‌شان را دركنار يكديگر قرار دهند و البته بايد بتوان به اين اطلاعات اطمينان كرد. در بحران اقتصادي حتي وجود اين همكاري و اتحاد حياتي‌تر جلوه مي‌كند.دولت امريكا توان اين را دارد كه بسته حمايتي برابر با 2 تريليون دلار را براي شهروندانش درنظر بگيرد اما بسياري از كشورها اين شكل از منابع و ظرفيت‌ها را دراختيار ندارند و اگر ما يك نقشه اقتصادي جهاني براي رفع اين معضل نداشته باشيم به بحران اقتصادي خواهيم رسيد كه البته منجر به بي‌ثباتي جهاني خواهد شد.

با وجود شعار بي‌رحمانه «اول امريكا» از جانب رييس‌جمهور امريكا و از طرفي موفق عمل كردن چين در مواجهه با اين بحران، زمزمه‌هايي شنيده مي‌شود كه ممكن است كشوري چون چين هدايت جهاني را عهده‌دار شود. نظر شما در اين مورد چيست؟

من بسيار خوشحالم كه مي‌بينم چين در به اشتراك گذاشتن اطلاعات و فرستادن ابزارهاي پزشكي مورد نياز به كشورهاي ديگر پيش قدم است، اما بسياري نقدها به برخورد اوليه چين در بروز اين ويروس وارد است كه شايد اگر اين رفتار محافظه كارانه نمي‌بود ما مي‌توانستيم مانع اين همه‌گيري شويم. اما به نظر من دست‌آورد ايده‌آل تغيير جايگاه يك كشور قدرتمند با ديگري نيست بلكه موقعيت ايده‌آل آن است كه درك كنيم نبايد تنها به يك كشور اتكا كرد و نياز به مجموعه‌اي از هدايت‌كننده‌ها در كشورهاي مختلف داريم كه هر كدام نقشي ايفا كنند، ما نياز به ترويج همبستگي داريم. از ديد من خطرناك‌ترين واقعه‌اي كه در حال رخ دادن است ويروس نيست كه البته ما قادر به توقف آن هستيم. بلكه نگراني اصلي اهريمن‌هاي دروني ما انسان‌هاست كه موجب بالا رفتن نفرت در گوشه وكنار جهان شده است. از جمله نفرت در مقابل اقليت‌ها و كشورهاي ديگر.ما اين روزها شاهد هستيم كه كشورهاي مختلف در حال سرزنش كردن يكديگر براي شيوع اين ويروس هستند. اگر اجازه بدهيم اين نوع از نفرت و خشونت گسترش پيدا كند باعث ايجاد موانع بسيار براي مواجهه با ويروس و بحران‌هاي حاصل از آن خواهد شد.

با شيوع ويروس و تعطيلي‌هاي اضطراري، اقداماتي براي مهار و كنترل آن صورت گرفته است كه تا يكي دو ماه پيش شايد حتي قابل تصور نبود.نظر شما در مورد اين نظارت‌ها چيست؟

يكي از نگران‌كننده‌ترين اين اقدامات آينده اين شكل از تحت نظر قرار دادن مردم براي مهار و توقف همه‌گيري است. تا به‌حال سيستم‌هاي نظارتي جمعي را چون دوربين‌ها حتي در كشورهاي دموكراتيك هم داشته‌ايم، اما تغييري كه در شكل و ماهيت نظارت شاهديم تحول آن را از شكل بيروني به شكل زيرپوستي و دروني نشان مي‌دهد .حالا سوال رايج اين است: دماي بدن ما چيست؟ فشار خون ما چند است؟ موقعيت پزشكي ما چگونه است؟ البته اين شكل از نظارت براي بحران موجود ضروري و لازم‌الاجراست. اما اگر اين شكل از نظارت به صورت درازمدت ادامه داشته باشد خطر بنا نهادن رژيم‌هاي جديد تماميت خواه را درپي خواهد داشت. زيرا آنها به‌طور مداوم اطلاعات زيستي مردم را جمع‌آوري مي‌كنند و اينكه چه اتفاقي در درون آنها رخ مي‌دهد و چه احساساتي دارند. براي مثال 10 سال بعد از اين تاريخ را در كشور كره شمالي متصور شويد. همه ملزم به بستن دستبندهاي زيستي هستند كه اطلاعات را لحظه به لحظه در اختيار حكومت قرار مي‌دهد. رهبر بزرگ سخنراني مهمي پيش رو دارد و شهروندان هرجايي كه هستند بايد شاهد آن باشند. آنها ممكن است‌ لبخند بر لب داشته باشند و حتي تشويق كنند اما احساسات دروني‌شان خلاف اين باشد و به‌ياد داشته باشيم دستبندي بر دست دارند كه ضربان قلب و فشار خون آنها را چك مي‌كند و احساسات واقعي آنها را بروز مي‌دهد. تصور زندگي در چنين شرايطي دهشت‌آور است. مشكل اصلي با وجود اقدامات ضروري و نظارت‌ها در اين است كه تمايل دارند براي هميشه بمانند.به اين دليل ساده كه هميشه يك موقعيت ضروري پيش رو است. ممكن است گفته شود كه اين نظارت موقتي است اما سخن از موج دوم شيوع و سپس ويروس ديگر و... به دوام آن بينجامد. در حقيقت مردم نبايد بين سلامت و زندگي خصوصي و خلوت خود مجبور به انتخاب شوند. بايد هردو را داشته باشند. ما نياز به يك سيستم جديد مراقبت‌هاي درماني داريم كه اين نظارت‌ها را پوشش دهد و كاملا مجزا از پليس، پليس مخفي و ارتش باشد. به راستي اين وظايف در راستاي مسووليت آنها نيست.اين روزها بسيار از سياستمداران شنيد‌ه‌ايم كه اين يك جنگ است. پاسخ من اين است: اين يك جنگ نيست و ما نياز به سرباز و اسلحه نداريم. اين يك بحران در مراقبت‌هاي بهداشتي- درماني است و ما دكترها و پرستارها و متخصصين درماني را در صف مقدم داريم.

در سياست امروز، متأثراز همه‌گيري، انحرافي مشاهده مي‌شود كه تمايل به ناسيوناليسم و انزواطلبي را دربعضي كشورها نشان مي‌دهد.از ديد شما اين سياست چه نتايجي به دنبال خواهد داشت؟

اين سياست فقر و تيره‌‌روزي و سلامت ما را در سطح جهاني تشديد خواهد كرد. باز هم به اين دليل ساده كه رويارويي با اين همه‌گيري با بستن مرزها و متوقف كردن پروازها ممكن نخواهد بود. به خاطر داشته باشيم كه در قرون وسطي هيچ هواپيما يا كشتي مسافربري وجود نداشت، با اين وجود همه‌گيري چون مرگ سياه سلطه خود را بر بشر از چين تا به هند و از خاورميانه تا اروپا در طي10 سال به رخ كشيد.پاد‌زهر همه‌گيري نه انزواطلبي بلكه همكاري و همياري ميان كشورهاست.اگر ارتباطات بين كشورها تحت تأثير اين انحراف قرار بگيرد نه تنها توقف اين همه‌گيري را مشكل خواهد كرد بلكه مقابله با همه‌گيري‌هاي ديگررا در آينده بسياردشوارتر خواهد بود.

در اظهارنظري از استفان وال پروفسور روابط بين‌الملل در دانشگاه هاروارد داشته‌ايم كه همه‌گيري ويروس كرونا، انتقال قدرت و تأثيرپذيري را از غرب به شرق سرعت مي‌بخشد. آيا شما آينده را اينگونه مي‌بينيد؟

بله اين انتقال مسلما مي‌تواند روي دهد.كافي است نگاهي بيندازيم كه چه كشورهايي با عملكردشان مردم را تحت تأثير قرار داده‌اند.كشورهايي در شرق آسيا، نه تنها چين، بلكه كره جنوبي، ژاپن و سنگاپور در مواجهه با ويروس و همه‌گيري بسيار موفق و اثرگذار عمل كرده‌اند .حال آنكه كشورهاي اروپاي غربي و امريكا تصوير اسفباري از خود به نمايش گذاشته‌اند. در چند سال گذشته دنيا اعتمادش را به رهبري امريكا از دست داده است و حالا در سايه شيوع ويروس كرونا شايستگي امريكا هم زير سوال رفته است. وقتي عملكرد آنها را در مواجهه و كنترل بيماري در كشور خودشان مي‌بينيم، به خود يادآور مي‌شويم كه جاي خوشحالي دارد كه آنها ديگر رهبري جهان را عهده‌دار نيستند.

با شيوع و همه‌گيري اين ويروس ما شاهد بالاتر رفتن استفاده مردم از شبكه‌هاي مجازي و بالطبع در معرض خبرهاي غيرواقعي و نامعتبر قرار گرفتن آنها در اين زمينه هستيم.آيا فكر مي‌كنيد كه مردم به مصرف هميشگي اين شكل از اخبار جعلي به جاي اخبار موثق روي خواهند آورد؟ پيشنهاد شما به مردم براي تشخيص سره از ناسره چيست؟

به نظر من اين يك انتخاب است و مردم انتخاب‌هاي بسياري اينجا دارند. اميدوارم كه مردم خطر عظيم منابع نامعتبر را در بحراني كه ما درگيرش هستيم درك كنند و اما در مورد تميز دادن منابع معتبر از نامعتبر راهبردي را پيش روي‌تان قرار مي‌دهم. اگر كسي با تعدادي تئوري دسيسه در مورد ويروس كرونا نزد شما آمد، اينكه چطور شروع شده است و چطور شيوع يافته است، فقط از او يك سوال ساده بپرسيد. از او بخواهيد كه توضيح دهد كه ويروس چيست و چطور موجب بيماري مي‌شود. اگر آن شخص كوچك‌ترين اطلاعي از اين موضوعات نداشت، هيچ كدام از گفته‌هاي ديگرش را باور نكنيد. از ديد من به واقع اينجا اهميت آموزش علمي به مردم آشكار مي‌شود. من صحبت ازدكتراي زيست‌شناسي نمي‌كنم، بلكه از آموزش پايه‌اي علمي در مدارس مي‌گويم.ما نياز داريم به كودكان‌مان در مورد مسائل اين‌چنيني آموزش بدهيم، اينكه ويروس چيست، چطور جهش مي‌يابد و به همه‌گيري منجر مي‌شود و اين نيازمند آموزش نظريه تكامل است.در صورتي كه ما به اين نظريه باور نداشته باشيم، نمي‌توانيم اين همه‌گيري را درك كنيم. به اين دليل كه طريقي كه ويروس‌هاي جديد پديدار مي‌شوند و تغيير مي‌كنند و همه‌گيري شروع مي‌شود همه به واسطه نظريه تكامل قابل درك مي‌باشند و اين اهميت آموزش نظريه تكامل را در مدارس پررنگ مي‌كند.

از ديد شما ما چه درسي مي‌توانيم از اين همه‌گيري بگيريم و براي اينكه شاهد موقعيت‌هاي اين‌چنيني مشابه در آينده نشويم چه مي‌توانيم انجام دهيم؟

پادزهر اصلي و اساسي اين همه‌گيري همكاري و همياري است، همچون به اشتراك گذاشتن اطلاعات علمي، كار كردن با يكديگر براي تهيه واكسن مورد نيازو هشدار دادن به كشورهاي ديگر اگر موضوعي در حال رخ دادن در كشور شماست. اينها از جمله درس‌هاي پايه‌اي و اساسي است. اگر از آن درس بگيريم نه تنها قادر خواهيم بود به سرعت و به‌طور كارآمدي با همه‌گيري‌هاي ديگر در آينده برخورد كنيم، بلكه توانايي حل بحران‌هاي ديگر، چون تغييرات آب و هوايي را نيز خواهيم داشت. قبلا هم گفته‌ام خطر بزرگ امروزه ويروس نيست، بلكه اهريمن‌هاي دروني ما انسان‌هاست. نفرت انسان‌ها از يكديگر و اين موج عظيم تمايل به سرزنش كردن ديگران و‌ آز و طمع بعضي از ما، كه تمام تلاش خود را مي‌كنند كه از تيره‌روزي گروهي ديگر در اين شرايط بالاترين بهره را ببرند. اما اگر به جاي رواج كينه‌توزي و نفرت به رواج همدردي و شفقت روي بياوريم، به جاي رواج آز به رواج همبستگي بپردازيم و به جاي باور به تئوري دسيسه، باور به علم داشته باشيم، در اين صورت ما از اين بحران بسيار بسيار قوي‌تر از گذشته بيرون خواهيم آمد.

 


پادزهر اصلي و اساسي اين همه‌گيري همكاري و همياري است، همچون به اشتراك گذاشتن اطلاعات علمي، كار كردن با يكديگر براي تهيه واكسن مورد نيازو هشدار دادن به كشورهاي ديگر اگر موضوعي در حال رخ دادن در كشور شماست. اينها از جمله درس‌هاي پايه‌اي و اساسي است. اگر از آن درس بگيريم نه تنها قادر خواهيم بود به سرعت و به‌طور كارآمدي با همه‌گيري‌هاي ديگر در آينده برخورد كنيم، بلكه توانايي حل بحران‌هاي ديگر، چون تغييرات آب و هوايي را نيز خواهيم داشت. قبلا هم گفته‌ام خطر بزرگ امروزه ويروس نيست، بلكه اهريمن‌هاي دروني ما انسان‌هاست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون