ضيافت
حسن لطفي
داريوش مهرجويي يگانه فيلمساز ايراني نيست كه در بين فيلمهايش تنوع داستان، ژانر و روايت وجود داشته باشد، اما يكي از بهترينها است. حتي الماس 33 كه آغاز خوبي براي عمر سينمايي او نيست در بين فيلمهاي پليسي آنروزگار – منهاي فيلمهاي خاچيكيان – فيلم بدي نيست. خوب و تاثيرگذار بودن فيلمهاي گاو، پستچي، دايره مينا، هامون و....هم كه ديگر حرفي تكراري است. جداي از ژانر و... نيز متنوع است. در كارنامه سينمايي او، فيلم تلخ و به قولي بدبينانه بانو كنار فيلم خوشبينانه ميهمان مامان قرار گرفته است كه دنياي آدمهاي فرودستش در كنار زشتي، زيبايي فراواني دارد. چيزي كه انگار در سينماي امروز ايران برخلاف سينماي موسوم به فيلمفارسي (سينمايي كه در سالهاي قبل از انقلاب توسط زنده ياد هوشنگ كاووسي و منتقدان ديگري بسيار نكوهش ميشد) چندان خريداري ندارد. اينكه نوشتهام نسبت به سالهاي قبل به خاطر اين است كه در سالهاي دور فردين نماد نوع دوستي، گذشت، جوانمردي، كمك به فقرا و.....بود و علاوه بر فيلمهايي با بازي او ساير آثار نيز به مضامين انساندوستانه گوشه چشمي داشتند. گوشه چشمي كه در اغلب اوقات سطحي، غيرواقعي و كاملا تكراري بود. شايد همين امر باعث شد تا در آثار فيلمسازان برتري مثل مهرجويي، كيميايي، نادري، شيردل، گلستان، هژير داريوش، تقوايي و هريتاش نشاني از ضيافتهاي انساني و كمك به هم نوع و... نباشد. فيلمهاي اين فيلمسازان بيشتر بر مدار نقد معضلات اجتماعي و به تصوير كشيدن لحظات سخت و بد سرانجام زندگي شخصيتها قرار ميگرفت. فيلمسازان خوبي همچون بهرام بيضايي در رگبار و علي حاتمي در بابا شمل و حسن كچل اگر براي لحظاتي به سراغ صحنههاي با موقعيتي انساني ميرفتند در كليت تن به صحنههايي ميدادند كه به تصوير كشيدنش دغدغه فيلمسازان آگاه و دردمند و درد شناس است. دردشناسي كه تكرار بيش از حدش ممكن است دردي بر دردهاي مردمان گرفتار در جامعهاي نابسامان باشد. شايد به همين دليل است كه تصور ميكنم فيلم ميهمان مامان از يك نظر جايگاه ويژهاي در كارنامه هنري داريوش مهرجويي و تاريخ سينماي ايران دارد. از نظر طرح دغدغههاي انساني! ضيافتهاي دوستداشتني! كمك به همسايه و... البته ساختار درست فيلم و بازيهاي خوب بازيگرانش نيز باعث شده تا اين اثر نمونه خوبي براي مثال زدن درباره سينمايي باشد كه وجودش ميتواند زمينه انسانتر شدن و نوع دوست بودن را فراهمتر سازد. چيزي كه روزهداران واقعي و انسانهاي كمالطلب و بشر دوست بيشتر دركش ميكنند.