بخشش ثروت به قصد خدمت
نيوشا طبيبي
سعدي بزرگ، در بوستان جاويدانش، حكايتي را در باب احسان به نظمي شيرين و فاخر باز ميگويد كه مضمونش چنين است: «زني از شوهرش كه در دستگاه سلطاني خدمت ميكرد، خواست كه برود و طبق معمول از باقيمانده سفره سلطان خوراكي براي كودكانشان فراهم آورد. شوهر گفت كه امروز را سلطان تصميم به روزه گرفته و سفرهاي نيست كه از آن نصيبي ببريم و زن پاسخ ميدهد كه سلطان از اين روزه گويي چه خواست؟/كه افطار او عيد طفلان ماست/ خورنده كه خيرش برآيد ز دست/به از صائم الدهر دنياپرست/ مسلم كسي را بود روزه داشت/كه درماندهاي را دهد نان چاشت.» (۱)
عيان است كه سعدي در اين حكايت سير كردن شكم كودكان فقير را بالاتر و برتر از روزه داشتن ميداند. دين هم جز اين نخواسته و نيكوكاري و دستگيري از لوازم دينداري است و عابد گوشهنشين كه از خلق بريده و خيرش به كسي نميرسد چندان منطبق بر رسم و سنت اسلام راه نميرود. در دين و سنت ما توانگري از راه پاكيزه ستوده شده و صد البته كه پيامد توصيه شده و الزامي توانگري، بخشش سهم بزرگي از ثروت به قصد بهبود زندگي و نجات جان انسانهاي ديگر است.
در دنياي امروز در قلب سرمايهداري، نيكوانديشان نيكوكار، جنبشي پايه گذاشتهاند كه بر دو اصل مهم استوار است؛ اول «ديگردوستي موثر» و ديگري «زندگي حداقلي». پيتر سينگر، فيلسوف اخلاق در كتاب خود با همين عنوان - ديگردوستي موثر - مينويسد: «اساس ديگردوستي موثر ايدهاي بسيار ساده است: بايد بيشترين كار نيكي را كه ميتوانيم انجام دهيم… زندگياي كه حداقلهاي اخلاقي را رعايت ميكند مستلزم استفاده از قسمت بزرگي از منابع اضافه براي خلق دنيايي بهتر است. اخلاقيترين نوع زندگي مستلزم انجام دادن بيشترين نيكي ممكن است.» (۲)
واقعيت اين است كه بسياري از كمكهايي كه انجام ميشود، پاسخ هيجاني به تحريك عاطفه ماست. خيريههاي زيادي در كشور و در سراسر جهان فعاليت ميكنند كه بعضي از آنها شيادند، بعضي از آنها چنان سازمان و ستادي بزرگ و كارمنداني متعدد دارند كه بيشتر پولهاي اهدايي را صرف پرداخت دستمزد و هزينههاي اداري خود ميكنند؛ انتخاب اينكه از طريق چه سازمان و نهادي كمكهايمان را به دست نيازمندان برسانيم و اين كمكها چقدر در تغيير زندگي و بهبود شرايط نيازمندان موثر است. اهداي پول و كمك به موزه البته به جاي خود خوب است، اما بيترديد ساختن كتابخانه و بازي خانهاي براي كودكان خيري بزرگتر است. حتي مهيا كردن شرايطي كه بتوان كودكي را از دام بيماري رهانيد، نيكوتر است.
آيا تشويق به ازدواج و فراهم كردن جهيزيهاي اندك و روانه كردن پسر و دختري جوان به خانهاي مشترك كافي است؟ بسياري از زندگيهايي كه با اين شيوه آغاز ميشوند، محصولات تلخي به بار ميآورند. مرد بدون شغل رها ميشود، كودكاني به دنيا ميآيند در محيطي ناسالم و خطرناك، گاه اعتياد و بيماري هم به گرسنگي و بيبضاعتي افزوده ميشوند و خيران مشوق ازدواج تصور ميكنند كه نيكوكاري كردهاند، در صورتي كه اقدام بيتدبير آنها در راه انداختن اين بساط، منجر به افزايش آسيبهاي اجتماعي و گسترش درد و رنج عده بيشتري از انسانها شده است. اگر هزينههاي انجام شده براي جمعآوري جهيزيه براي صد نفر، صرف ايجاد شغل براي ده نفر شود، سعادت و نيكانجامي بهتري را رقم ميزند. پس يكي از اصول ديگردوستي موثر، دقت در شيوه و انجام كار خير است؛ گذر كردن از واكنشهاي عاطفي هيجاني و به كارگيري عقل در نيكوكاري.
ديگري قناعت و سادهزيستي به نفع ديگردوستي است. عده زيادي در جهان با پيوستن به اين شيوه و سبك و سياق زندگي، آن سهمي را از دستمزد و درآمد خود برميدارند كه واقعا به آن احتياج دارند. از خريد چيزهايي كه نيازي به آن ندارند پرهيز ميكنند و باقيمانده درآمد خود را صرف كمك به ديگران ميكنند. عده زيادي هم سهم ثابتي از درآمد خود را به اين امور اختصاص ميدهند. سادهزيستي و بيرون آمدن از زير فشار سبك و سياق زندگي در جهان سرمايهداري، جهاد بزرگي است كه اين افراد به نفع بهروزي ديگر آدميان با نفس خود كرده و البته اين نيكوكاران در حق خود خوبي ميكنند. آنها لذتي عظيم را در بخشش و ياري به ديگران تجربه ميكنند كه با هيچ لذت نفساني ديگري قابل قياس نيست.
گريز از زندگي پرمصرف و قناعت به اندكي كه واقعا مورد نياز است و در عين حال فعاليت براي توليد ثروت به قصد كمك به ديگران اصول اخلاق عملي «ديگردوستي موثر» است كه روز به روز در جهان عاملان بيشتري مييابد.
۱- بوستان باب دوم، در احسان، حكايت نهم
۲- كتاب بسيار مفيد پيتر سينگر - با ترجمه آرمين نياكان از نشر ني.