• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4638 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

يافتن يك نخ روايي مشترك بين چند اثر مكتوب و سينمايي ارزشمند

آوانگاردها

پرستو منتظري

 

جناب فرانسوا تروفو، پيشرو جريان موج نوي فرانسه در سال ۱۹۹۵ سراغ آنتوان دوآنل مي‌رود. نوجواني ۱۴ ساله كه با زندگي شخصي فيلمساز فاصله چنداني ندارد. آنتوان در مدرسه همانند ديگر نوجوانان نيست. اين تفاوت منشا شوريدن است. او مي‌رود تا به دريا برسد؛ گويا آنتوان جا پاي هولدن كالفيلد جي.دي.سلينجر مي‌گذارد. سلينجر در سال ۱۹۴۵ ناطوردشت را مي‌آفريند. هولدن به دليل نمره پايين از مدرسه اخراج مي‌شود. اما آيا دلش مي‌خواهد به خانه بازگردد؟  سال‌ها بعد كيارستمي پا به سرزمين نوجوانان مي‌گذارد و مسافر را خلق مي‌كند. قاسم جولايي در مدرسه است اما روياي تماشاي فوتبال در استاديوم آزادي را در سر مي‌پروراند و براي رسيدن به آن از هيچ تلاشي فروگذار نيست. قاسم و رويايش باهم رودررو مي‌شوند اما ناكامي او در تماشاي فوتبال و بي‌ثمر ماندن تلاشش بسان ناكامي انسان در زندگي است. او به سمت استاديوم مي‌دود همانند آنتوان كه به سمت دريا مي‌دود. قاسم نيز همسان همزادهايش آنتوان و هولدن دزدي مي‌كند، به مدرسه نمي‌رود و خانه را به مقصدي ترك مي‌كند اما مخاطب در هر سني با او همراه مي‌شود. تلاشش را تقدير مي‌كند، نگرانش مي‌شود كه مبادا به اتوبوس نرسد، مبادا نتواند بازي فوتبال را تماشا كند، مبادا در مسير صدمه‌اي ببيند، مبادا... ما براي نوجواني با روياهايش در ميان انسان‌هاي ديگر دلواپس مي‌شويم. آنتوان، رِنه را داشت و قاسم، اكبر را؛ دوستان وفاداري كه هميشه ياري‌رسان هستند. مخاطب نظاره‌گر زندگي‌هايي است به رنگ سياه و سفيد كه قهرمانانش سعي در رنگي كردن آن دارند. مسافر، روح روايت‌گر و خلاق جناب كيارستمي را سيراب نمي‌كند. او در سال ۱۹۷۶ به سراغ حسين، محمد، علي و يك دست كت و شلوار مي‌رود. اين‌بار ديگر مدرسه، نمره، تنبيه و فرار از خانه در كار نيست. پاي يك عروسي، لباسي كه برايش دوخته مي‌شود و يك شيطنت در ميان است. اين‌طور مي‌شود كه لباسي براي عروسي جان مي‌گيرد. و اما خانه دوست كجاست؟ هر مخاطبي از تلاش احمد احمدپور براي رساندن يك دفتر مشق به دوستش به وجد مي‌آيد. آيا يك مرد ۴۵ ساله يا يك پسر ۲۵ ساله را مي‌تواند تهديد يك معلم به چنين حركتي وادارد؟ كودكان و نوجوانان، روان‌هايي كه سعي در شناخت جهان دارند و گاه با ترس و گاهي هم با بي‌ترسي دست و پنجه نرم مي‌كنند، در اكثر روايت‌ها نقش آوانگاردي را دارند كه بر وضعيت يا شخصيت‌هايي (مدرسه، خانواده و...) مي‌تازند. روياهاي‌شان ممكن است بسيار كوچك باشد اما ما آنها را آرزوهاي دست‌نيافته بزرگسالي‌مان مي‌دانيم. آرزوهاي برباد‌رفته‌اي كه به غلط مي‌پنداريم ديگر چنان كوچك نيستيم كه به آنها چنگ بزنيم. خب بگذاريد به ليست‌مان كافكا را هم اضافه كنيم. مي‌پرسيد او هم فرار كرده؟ بله. اما چيزي كه روايت‌ها را متفاوت مي‌كند نحوه تعريف كردن‌شان است. در سال ۲۰۰۲ هاروكي موراكامي دنيايي مي‌سازد آميخته با جادو. كافكا نوجوان است همانند هم سن و سال‌هاي خود نيست! خب اين‌طور مي‌شود كه جهاني پر از فانتزي شكل مي‌گيرد. اين قهرمانان اعجاب‌برانگيز مي‌توانند شروع يك روايت بكر باشند؛ روايت‌هاي بكري كه گاه در عين سادگي ماندگار مي‌شوند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون