توضيحات شهردار منطقه 15 درباره آسيبهاي يك منطقه شهري
نقطهاي كور به نام خاورشهر
مليحه قرباني
«در حريم منطقه 15 و 20 است»، «جزو منطقه 20 است»، «خارج از حريم قانوني تهران است» و «احتمالا مربوط به پاكدشت يا قيامدشت است» اينها پاسخهايي است كه به پرسش خاورشهر كجاست؟ داده شده است، پاسخهايي نه از زبان ساكنان خاورشهر كه آنها خود را جزو شهر تهران ميدانند، بلكه از زبان شهردار منطقه 15، رييس اداره امور آسيبهاي اجتماعي منطقه 15 و اعضاي شوراي شهر تهران است. به نظر پاسخ به اين سوال ساده بايد باشد، طبق طرح تفضيلي، پانزدهمين منطقه شهر تهران 8 ناحيه دارد «كه 6 ناحيه آن در داخل محدوده شهر تهران و 2 ناحيه ديگر در داخل حريم شهر تهران قرار دارد.» ابهام سرنوشت دو ناحيه قيامشهر و خاورشهر از همين جملههاي طرح تفضيلي منطقه 15 نيز قابل خوانش است. اينكه ناحيهاي از مناطق شهرداري در «داخل محدوده شهر تهران» نباشد اما در «داخل حريم شهر تهران» واقع شود، چه معنايي دارد و اگر اين دو ناحيه در محدوده شهر تهران نيستند، چگونه ميتوانند جزو نواحي يك منطقه باشند. پاسخ به اين سوال در متن طرح تفضيلي به روشني مشخص است، اين دو ناحيه هيچ جايي در برنامهريزيهاي طرح تفضيلي منطقه ندارند. نه طرح تفضيلي و نه مسوولان شهري حاضر نيستند مسووليت منطقه خاورشهر و كانالي كه از آن نوشتهايم را به عهده بگيرند.
«وحيدرضا محمدي»، شهردار منطقه 15 شهر تهران به «اعتماد» ميگويد كه اين كانال هيچ ربطي به شهرداري ندارد، حتي اگر اين كانال از ميان منطقه هم ميگذشت، باز هم متولي آن سازمان آب و فاضلاب است. محمدي ميگويد كه فشار رسانهاي چند سال گذشته شهرداري را ملزم كرده است كه دور اين كانال حصار بكشد، اما اين حصارها را معتادها دزديدهاند. پرسشهاي بيشتر از آقاي شهردار روشن ميكند كه كانال آب خاورشهر انگار برخلاف نقشه مصوب شهرداري كه دسترسي به آن از پرتال خود شهرداري منطقه 15 هم ميسر است، در«حريم» واقع است و اگر سوال بيشتري داريم، ميتوانيم از اداره كل حريم بپرسيم. شهردار منطقه 15 چند بار ديگر تاكيد ميكند كه رسيدگي به اين كانال و حاشيه آن به عهده سازمان آب و فاضلاب است، اگر اين سازمان آب كانال را در پاييندست به كشاورزان ميفروشد و از اين كانال آب درآمدي دارد، بايد خود نسبت به مسائل آن پاسخگو باشد. با اينكه در همين طرح تفضيلي، «نامشخص بودن مرز منطقه در برخي قسمتها، به ويژه در قسمت شرقي، منطقه و ميل به گسترش فيزيكي منطقه در فراسوي مرزهاي آن» به عنوان يكي از اصليترين نقاط ضعف منطقه 15 مشخص شده و علاوه بر آن، نوشته شده كه «شفاف نبودن مرز منطقه در بخشي از شرق و جنوب آن» جزو يكي از اصليترين مسائل اين منطقه است، با اين حال شرقيترين ناحيه منطقه 15 همان نقطه كوري است كه زير پونز نقشه گير كرده و با اينكه بيش از 10 سال از نگارش اين طرح تفضيلي ميگذرد، نقطه كور خاورشهر بيش از پيش به فراموشي سپرده شده است. «فاطمه نيكخواه»، رييس اداره امور آسيبهاي اجتماعي منطقه 15 در ابتداي سخن تاكيد ميكند كه بخش كانال خاورشهر مربوط به منطقه 20 است و شامل حوزه كاري منطقه 15 نميشود. با اينكه خيابان چهاردهم از فاز يك خاورشهر در يك قدمي اين كانال قرار دارد و مشاهدات خبرنگار «اعتماد» نشان از دشواريهاي فراوان زيستن در اين منطقه دارد، نيكخواه معتقد است كه چون در اين منطقه كودك كار، كارتنخواب و معتاد خياباني به چشم نميخورد، بنابراين فاز يك خاورشهر يكي از بيآسيبترين مناطق شهر تهران است. رييس اداره امور آسيبهاي اجتماعي گفتههاي اهالي اين منطقه را مبني بر حضور گسترده معتادها در شب، رواج دزدي، روسپيگري و ساير آسيبهاي اجتماعي رد ميكند و ميگويد: «من فكر نميكنم آنقدر شديد باشد. كار غيرحرفهاي است كه كسي بخواهد برود آنجا و چنين گزارشي تهيه كند و ميتوان گفت اين ناحيه يكي از سالمترين نقاط تهران است. بافت قديمي دارد و اهالي همديگر را ميشناسند. سطح سواد خانوادهها بالاست. فاز دو خاورشهر با اينكه به نسبت فاز يك وضعيت خوبي ندارد، اما همانجا نيز ما وضعيت عجيبوغريب نداريم.» گفتههاي نيكخواه نيز با متن طرح تفضيلي در تعارض است، طبق اين طرح، در اين منطقه ناهنجاريهاي اجتماعي در سطح منطقه وجود دارد و البته «ميل به تشديد آن» به چشم ميخورد. رييس اداره امور آسيبهاي اجتماعي منطقه 15 با اشاره به سابقه فعاليت 20 سالهاش در اين منطقه تاكيد ميكند كه تاكنون حتي شكايتي از مردم در مورد آسيبهاي اجتماعي خاورشهر نداشته است و طبق شاخصها، اين منطقه توليد جرم نميكند، مردم خانههايشان را نفروختهاند و در خاورشهري چيزي به نام «فضاي بيدفاع» وجود ندارد. با اينكه محدوده بيدر و پيكر حوالي كانالشهر يكي از بهترين مصداقهاي «فضاي بيدفاع» شهري است، اما اين مسوول معتقد است اين حاشيه به منطقه 15 مربوط نيست و احتمالا بايد براي منطقه 20 باشد. فاطمه نيكخواه در پايان سخنانش همراه با اينكه مصاديق جرم در اين منطقه را به كلانتري ارجاع ميدهد، ميگويد كه شايد تا10 سال گذشته ميشد گفت كه فقط بخشهايي از تهران به صورت جدي با آسيبهاي اجتماعي مواجه بودند، اما حالا ميتوان تمام نقشه تهران را قرمز كرد، حتي مناطق شمال تهران نيز با كودكان كار و كارتنخوابها درگير هستند.
شايد شهردار و رييس اداره امور آسيبهاي اجتماعي داستان «بيجه» را فراموش كرده باشند، هرچند فراموش كردن داستان مردي كه همان حوالي خاورشهر انتقام روزهاي سخت خود را از جان كودكان گرفت و در اعترافاتش گفته بود كه «من از بچگي تحت ظلم بودم و وقتي زندگيام را با ديگران مقايسه ميكردم، ناچار دست به چنين اعمالي ميزدم.» گرچه گفته رياست امور آسيبهاي اجتماعي صحيح است كه هيچ كودك كاري در اين منطقه ديده نميشود، اما صورت صحيحتر آن اين است كه اين كودكان در خاورشهر ديده نميشوند، زيرا همچون ساير كودكان كار ميدانند براي كار بايد به بخشهاي از ما بهتران شهر سفر كنند و همانطور كه «بيجه» زندگي خود را با ديگران مقايسه ميكرد، به قياس زندگي خود با كودكان بالاشهري بپردازند، بيجهها از همين فضاهاي فراموش شده شهري به وجود ميآيند، فضاهايي كه زير پونز نقشه به فراموشي ابدي سپرده شدهاند و اين فراموشي آنقدر عميق است كه حوالي تقاطع مرگ به نظر متوليان امر يكي از بيآسيبترين نقاط تهران به حساب ميآيد.
طبق طرح تفضيلي، پانزدهمين منطقه شهر تهران 8 ناحيه دارد «كه 6 ناحيه آن در داخل محدوده شهر تهران و 2 ناحيه ديگر در داخل حريم شهر تهران قرار دارد.» ابهام سرنوشت دو ناحيه قيامشهر و خاورشهر از همين جملههاي طرح تفضيلي منطقه 15 نيز قابل خوانش است. اينكه ناحيهاي از مناطق شهرداري در «داخل محدوده شهر تهران» نباشد اما در «داخل حريم شهر تهران» واقع شود، چه معنايي دارد و اگر اين دو ناحيه در محدوده شهر تهران نيستند، چگونه ميتوانند جزو نواحي يك منطقه باشند.