مصطفي الكاظمي پس از مدتها كشمكش سياسي در عراق در حالي نخستوزير اين كشور شد كه با بحرانهاي متعددي دست و پنجه نرم ميكند. از طرفي مديريت روابط ايران و امريكا در عراق نيز چالش جدي است كه كاظمي بايد با آن دست و پنجه نرم كند. محمد صالح صدقيان تحليلگر مسائل عراق معتقد است كه كاظمي كارنامه قوي در مديريت اين بحرانها ندارد. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
عراق در مقطع كنوني با چالشهاي جدي از جمله مباحث اقتصادي، امنيتي و سياسي روبهرو است. به نظر شما آيا آقاي الكاظمي از توانايي لازم براي عبور از بحرانهاي كنوني برخوردار است؟
آقاي مصطفي الكاظمي سابقه قوي در مديريت ندارد زيرا هنگامي كه صدام در سال 2003 ساقط شد، فعاليت رسانهاي ميكرد. در اين زمينه چندان موفق نبود و سپس به دفتر نخستوزيري منتقل شد. در آن زمان او يك كارمند معمولي و بعدتر نيز رفتهرفته ارتقا پيدا كرد و در نهايت تبديل به رييس دستگاه اطلاعاتي عراق شد. در دستگاه اطلاعاتي نيز سابقه روشني از خود بر جا نگذاشته تا نشان دهد از توانايي مديريتي خوبي برخوردار است. اما آقاي كاظمي از سال 2003 با امريكاييها وارد عراق شد. او از جمله افرادي بود كه به همراه جي گارنر نماينده وزارت دفاع امريكا و رييس اجرايي عراق پس از سقوط صدام به عراق آمد. گارنر هنگامي كه وارد عراق شد 100 تن از كارشناسان عراقي كه خارجنشين بودند او را همراهي ميكردند كه آقاي كاظمي نيز يكي از آنها بود. گفته ميشود كه كاظمي رابطه بسيار خوبي با امريكاييها دارد. اما اكنون اگر پيشينه و قابليتهاي آقاي كاظمي نخستوزير فعلي را با عادل عبدالمهدي نخستوزير سابق مقايسه كنيم، عادل عبدالمهدي به مراتب قويتر از آقاي كاظمي بود. از سوي ديگر اگر به اعضاي كابينه نيز نگاه كنيم، كابينه كاظمي نيز به مراتب ضعيفتر از دولت عبدالمهدي است. اين در حالي است كه دولت عبدالمهدي به نسبت دولتهاي آقاي عبادي و مالكي ضعيفتر بود. از همين رو دولت آقاي كاظمي از هر سه نخستوزير ضعيفتر است. بعيد به نظر ميرسد آقاي كاظمي بتواند پروندههاي بزرگي كه روي ميز دارد را به راحتي حل و فصل كند. اكنون عراق دچار مشكلات و چالشهاي راهبردي است. امريكا، حشدالشعبي، مطالبات مردمي، امنيت، ثبات و مسائل اقتصادي از جمله موانع و چالشهايي است كه پيش روي آقاي كاظمي است. بودجه نفت عراق روي 51 دلار بسته شده و اكنون نفت با 10 يا 15 دلار به فروش ميرسد و اين موضوع مشكلات عديدهاي را براي عراق به همراه خواهد داشت چرا كه حدود 90 درصد از بودجه عراق بر نفت متكي است و كاهش قيمت نفت يك مشكل بر ساير مشكلات افزوده است. مشخص نيست كه كاظمي چگونه ميخواهد اين مشكلات را برطرف كند. شايد امريكا يا صندوق بينالمللي پول وامهايي را به عراق پرداخت كند ولي بحث كسري بودجه از مواردي است كه قطعا پيش روي كاظمي قرار دارد.
كاظمي چگونه توانست گروههاي مختلف را براي نخستوزيري راضي كند؟
در تحليل مسائل عراق، چند مولفه و گروه مهم وجود دارد كه بايد آنها را مورد بررسي و ارزيابي قرار داد. يك گروه سياسيون اين كشور هستند. آنها معتقدند آينده عراق بدون دولت مشكلات عديدهاي را به خصوص در مناطق غربي به همراه خواهد داشت چرا كه آنها قصد دارند يك اقليم و سپس يك دولت مستقل داشته باشند كه بعدتر مشكلات عديدهاي را به همراه خواهد داشت. از همين رو اولويت آنها فردي است كه بتواند امنيت و ثبات عراق را تامين كند و به همين دليل پذيرفتند كه كاظمي نخستوزير شود. دولت آقاي عبدالمهدي حدودا شش ماه است كه استعفا داده و دولت مستعفي نيز كار چنداني نميتواند از پيش ببرد. از همين رو به نخستوزيري كاظمي رضايت دادند. به خصوص اينكه كاظمي روابط بسيار خوبي با كشورهاي منطقه و امريكا دارد و ميتواند موفق عمل كند.
اما يك گروه ديگر امريكاييها هستند. آنها پرونده بسيار مهمي را روي ميز آقاي كاظمي قرار دادند. اين پرونده مهم توافق جديدي است كه ميان امريكا و عراق بناست به امضا برسد و جايگزين توافقي شود كه در سال 2011 بين عراق و امريكا به امضا رسيد. دونالد ترامپ علاقهمند است همه توافقهاي گذشته را لغو كند تا با يك توافق جديد موفقيت را به نام خود ثبت كند. توافق پيشين به نام اوباما ثبت شد از همين رو ترامپ يك توافق جديد ميخواهد.
در اين توافق جديد سه مساله عمده مطرح شده است؛ يكي خروج بخشي از نيروهاي امريكايي از عراق كه بتوانند با تصميم مجلس عراق آن را تطبيق دهند و سپس حضور امريكا در عراق را نيز تنظيم كنند. شايد از همان معاهده قديمي نيز استفاده ميكنند اما نام و چارچوب آن جديد خواهد بود و به نظر ميرسد دولت ترامپ براي امضاي اين توافق به شدت عجله دارد زيرا پيش از اين امريكاييها به دولت عبدالمهدي اعلام كردند كه قصد دارند يك توافق جديد را به امضا برسانيم. اما از آنجايي كه عبدالمهدي مسووليت دولت مستعفي و موقت را برعهده داشت نميتوانست چنين كاري انجام دهد اما اكنون امريكاييها از كاظمي براي امضاي اين توافقنامه حمايت كردند. واقعيت آن است كه ترامپ قصد دارد اين توافق را تا پيش از ماه نوامبر به سرانجام برساند زيرا برگه عراق براي ترامپ در انتخابات امريكا بسيار مهم است. به نظر ميرسد امريكاييها قصد دارند توافق مشابهي كه با طالبان افغانستان به امضا رساندند در عراق نيز چنين كاري را به سرانجام برسانند. گروه ديگر در عراق ايرانيها هستند.
امنيت عراق براي ايران بسيار مهم است و مسوولان جمهوري اسلامي ايران نيز بارها بر اين موضوع تاكيد داشتند. از همين رو حالت بيثباتي و عدم امنيت در داخل عراق باعث تقويت داعش و بعثيها در اين كشور خواهد شد. عدم وجود دولت در عراق به ضرر امنيت منطقه و به خصوص به ضرر جمهوري اسلامي ايران است. ايرانيها بهطور كامل ميدانند كه كاظمي شخصيتي نزديك به امريكا است. اما از ابتدا كه به عنوان نامزد معرفي شد، ايران به وي تبريك گفت و وقتي كه دولت راي اعتماد گرفت آقاي ظريف به ايشان تبريك گفت و به نظر من ايران از تشكيل دولت توسط كاظمي ناراحت نيست.
البته برخي افراد به شكل قومي، مذهبي و جناحي در سيستم عمل ميكنند و از آنجايي كه ميدانند كاظمي شخصيت قابل انعطافي دارد هركدام يك پست دريافت كردند و توانستند به نتيجه دلخواه خود دست پيدا كنند. مجموعه شرايط نشان ميدهد كه همه قصد دارند از موقعيت اين دولت استفاده كنند. از طرفي همه ميدانند دولت كاظمي بيش از دو سال سر كار نيست و بايد منجر به انتخابات شود. از همين رو براي گروههاي داخلي و خارجي كاظمي شخصيت قابلقبولي به نظر ميرسد.
آيا كاظمي ميتواند در قالب يك شخصيت مستقل با امريكاييها به توافق دست پيدا كند؟
امريكاييها وقتي بخواهند وارد مذاكره و توافق شوند در نهايت به آنچه ميخواهند، ميرسند. اكنون نيز به نظر ميرسد كاظمي چيزي كه امريكاييها ميخواهند را به آنها خواهد داد. كاظمي چندان كارنامه و پيشينه قوياي ندارد و مشخص نيست كه چگونه وارد مذاكره با امريكاييها خواهد شد. من شك و ترديدهاي زيادي نسبت به عملكرد ايشان در اين جريان دارم.
حضور كاظمي چه تاثيري در روابط ميان
بغداد-تهران خواهد گذاشت؟
تاكنون سفير ايران در بغداد و وزيرخارجه ايران انتخاب آقاي كاظمي را تبريك گفتند. آقاي كاظمي نيز طي دو هفته اخير بارها اعلام كرده كه نميخواهد عراق، تبديل به محلي براي درگيري دو دولت شود و بهطور واضح به موضوع اختلافات ميان ايران و امريكا اشاره داشت. چنين رويكردي براي ايران بسيار مهم است چرا كه ايران نگران است كه امريكاييها بار ديگر اقدامي مشابه ترور سردار سليماني در عراق انجام دهند. اگر كاظمي بتواند يك توافقنامه تنظيم كند كه جايگاه امريكا در آينده عراق در يك چارچوب مشخص شده باشد، اين به نفع عراق و جمهوري اسلامي ايران است. فكر ميكنم با توجه به ارتباطاتي كه بين ايران و كاظمي وجود دارد، اگر بتواند فعل و انفعالات امريكاييها در خاك عراق را مديريت كند دستاورد حائز اهميتي خواهد بود.
به نظر شما كاظمي توانايي آن را دارد كه روابط خود با ايران و امريكا را مديريت كند؟
كاظمي مدعي است كه ميتواند اين كار را انجام دهد اما سابقه و كارنامه آقاي كاظمي چنين چيزي را نشان نميدهد. البته شايد كاظمي با كمك ديگران بتواند اين كار را انجام دهد. اين موضوع از جمله موضوعات قابلتاملي است كه بايد نتيجه آن را در عمل ديد و نميتوان با قاطعيت گفت كه كاظمي ميتواند به راحتي وارد اين پرونده سخت و پيچيده شود. البته بايد ديد مشاوران و اطرافيان آقاي كاظمي چه كساني هستند و چگونه ميخواهند اين روند را مديريت كنند.
تاكنون سفير ايران در بغداد و وزيرخارجه ايران انتخاب آقاي كاظمي را تبريك گفتند. آقاي كاظمي نيز طي دو هفته اخير بارها اعلام كرده كه نميخواهد عراق، تبديل به محلي براي درگيري دو دولت شود و بهطور واضح به موضوع اختلافات ميان ايران و امريكا اشاره داشت. چنين رويكردي براي ايران بسيار مهم است.