كسب و كار و بازار محصول اصلي مطبوعات در گفت و گو با
يك مدير مسوول و يك سردبير
كرونا و بيماري زمينهاي مطبوعات
گروه اجتماعي|طول عمر يك پاكت «شير» حتي بدون مواد نگهدارنده هم از يك نسخه «روزنامه» بيشتر است. روزنامه محصول ضعيفي است كه يك روز عمر ميكند و همان روز بايد به فروش برسد و مصرف شود؛ آن هم اگر مصرفكنندهاي داشته باشد. كرونا همان طور كه آسيبهاي مديريتي، بهداشتي و حتي فرهنگي ما را نمايان ساخت، محك سختي هم به مطبوعات زد.
چرا كالايي به نام «شير» در بدترين وضعيت اقتصادي در سبد خانوار جاي ميگيرد اما روزنامه نه؟ چه محتوايي درخور ذائقه مردم است كه مطبوعات از آن بيخبرند؟ چه اتفاقي افتاد كه نقش مطبوعات زير چرخهاي اقتصادي له شد؟ چه چيزي روزنامهها را با وجود از بين رفتن منابع ماليشان سر پا نگه داشته؟ اينكه روزنامههاي ما بنگاه محور باشند، عملكرد بهتري خواهند داشت يا فردمحور؟ كرونا براي مطبوعات فرصت است يا بحران؟ در اين ميان برخي اعتقاد دارند، اشكال از خبرنگاران و محتواي توليدي آنان است و خبرنگاران اشكال را در موانع سياسي و نگاه رسانهداران جستوجو ميكنند؛ اما واقعا اشكال از كجاست؟ آيا ميتوان روزنامهاي داشت كه هم بنيه اقتصادي قوي داشته باشد هم توليد محتواي غني؟ چنين روزنامهاي در چه فضاي سياسي و اجتماعي ميتواند ببالد.
مهدي رحمانيان مديرمسوول روزنامه شرق اعتقاد دارد در شرايط نرمال، داشتن يك روزنامه خصوصي كار سختي نيست اگرچه مانند همه مشاغل، سختيها و راحتيهاي خود را دارد و توضيح ميدهد:«منابع درآمد ما فروش كاغذي روزنامه و آگهي است. همين طور ويژهنامههايي كه توليد ميكنيم، جزو منابع درآمدي ما محسوب ميشود. غير از اين ما هيچ اسپانسري نداريم. درحال حاضر به دليل مشكلات مالي ناشي از تحريم و كرونا براي روزنامهها نيز مانند ديگر مشاغل مشكلاتي به وجود آمده است. در نتيجه مجبوريم تصميماتي در رابطه با تعديل نيرو بگيريم اما به اين هم فكر ميكنيم كه اگر نيرويي را تعديل كرديم در اين شرايط چه ميخواهد بكند؟ بنابراين به لحاظ انساني كار سختي بر دوش ماست و با اينكه يك ماه و نيم است كه از سال گذشته هنوز نتوانستهايم به تصميمي در اين رابطه برسيم. اگر بخواهيم بر اساس مديريت علمي برنامهريزي كنيم بايد هزينههاي خود را كاهش دهيم تا اين بحران را پشت سر بگذاريم.»
او درباره چرخه مالي و مشكلات اقتصادي يك روزنامه خصوصي ميگويد:«مديريت موفق مالي يك روزنامه دو حالت دارد يكي در شرايط عادي است و ديگري در شرايط بحران مانند كرونا يا تحريم و... در شرايط عادي اگر روزنامه و روزنامهنگاران حرفهاي عمل كنند و بتوانند گزارشهاي توليدي و مصاحبههاي جذاب داشته باشند و يادداشتهاي درجه يك از افراد صاحبنظر بگيرند به طور طبيعي ميتوانند، مخاطب جذب كنند. اما در شرايط بحران مانند شرايط حال حاضر خيلي كار اضافه نميتوان انجام داد؛ به عنوان مثال الان خبرنگاران نميتوانند مصاحبه حضوري يا گزارش ميداني تهيه كنند.»
روزنامه شرق يك روزنامه خصوصي است با بنيه مالي نه چندان قوي اما مطبوعاتيها خوب ميدانند كه روزنامه همشهري لااقل تا چند سال پيش چه بنگاه اقتصادي قوياي بود. اگرچه ظاهرا اين روزنامه نيز مثل بقيه روزنامههاي كشور با مشكلات مالي زيادي روبهرو است. چنانچه «شهريار شمسمستوفي» سردبير اين روزنامه ميگويد، همشهري بيش از هزار و 100 نفر پرسنل دارد به طوري كه حدود 75 درصد هزينههاي مجموعه اين روزنامه بابت حقوق پرسنل صرف ميشود:«اين حجم بالاي نيروي انساني همشهري در طول ساليان و به مرور به آن تزريق شده است. اما همه ما خوب ميدانيم كه يك بنگاه مطبوعاتي نيازمند اين حجم از نيروي انساني نيست.»
او در مقايسه بين روزنامههاي خصوصي و همشهري به عنوان يك روزنامه وابسته به نهاد عمومي شهرداري ميگويد:«بحران همشهري متفاوت از روزنامههاي بخش خصوصي است؛ زيرا آنان نيروي انساني متعادلي دارند اما با بحران مخاطب و آگهي روبهرو هستند و براي بحران آگهي احتياج به يك برنامه بلندمدت دارند زيرا صاحبان آگهي به تيراژ يك روزنامه نگاه ميكنند و هر چقدر تيراژ يك روزنامه بالا باشد، ميتوان آگهي بيشتري گرفت. قاعدتا براي بالا بردن تيراژ هم اول بايد مخاطب جذب كرد.»
او در ادامه درباره اين برنامه بلندمدت توضيحات بيشتري ميدهد:«در طول 12 يا 13 سال گذشته اتفاقاتي در مطبوعات افتاده كه حل اين مساله كار يكي، دو روز نيست و طبيعتا نيازمند يك برنامهريزي بلندمدت است. مطبوعات كل كشور هميشه با بحران مالي روبهرو بودهاند و اين بحران بعد از شيوع كرونا و اتفاتي كه به دنبالش براي تك فروشي و آگهيها افتاد اين مشكلات را مضاف كرد. ضمن اينكه اقتصاد كل كشور دچار اختلال شده و طبيعتا مطبوعات هم از اين قضيه دور نيستند.»
در عين حال رحمانيان كه معتقد است اگرچه كرونا به اقتصاد و مطبوعات فشار مضاعفي وارد كرده است اما همين موضوع ميتواند دستمايهاي براي بالا بردن اعتبار و سرمايه يك روزنامه باشد و ميگويد:«كرونا الان محور تمام بحثها در دنياست اما خبرنگاران ميتوانند از همين جريان استفاده كنند و مطالب جذابي در اين زمينه ارايه دهند؛ مثلا كرونا از منظر اقتصاد، فضاي داخل بيمارستانها، شرايط بيماران ديگر، كرونا از منظر فعاليتهاي سياسي و... يعني اگر رسانهاي در اين شرايط به شكل حرفهاي و درست وارد شود، ميتواند نتيجه بگيرد.»
اين پيشنهاد و اين زاويه ديد براي يك روزنامهنگار طبيعي است اما آيا همه چيز به همين سادگي پيش ميرود؟ شهريار شمس ميگويد: وضعيت روزنامههاي ما به گونهاي است كه نقاط ضعف آن در شرايط بحراني تشديد ميشود.
او در ادامه با اشاره به نقش مطبوعات و اقتصاد مطبوعات ميگويد:«نقش رسانه و اقتصاد رسانه لازم و ملزوم يكديگر هستند. رسانهها به طور كلي بايد بتوانند روي پاي خود بايستند و مستقل باشند و در ازاي اين استقلال، كار اصلي و وظيفه اصلي خود را انجام دهند.»
شهريار شمس در ادامه به چرخش مالي روزنامه همشهري ميپردازد و ميگويد:«منابع مالي همشهري فروش تك نسخه و آگهي است كه البته كسب درآمد از طريق آگهي هم به دو شكل است؛ يكي آگهيهاي چاپي در خود روزنامه و ديگري به عنوان نيازمنديها يا پيام همشهري. البته از ديگر منابع مالي روزنامه ميتوان به فروش خدمات و ويژهنامهها نيز اشاره كرد.» او از ديگر منابع مالي در يك روزنامه به حق مولف اشاره ميكند و ميگويد:«حق مولف يكي از منابع مالي روزنامهها ميتواند باشد اما متاسفانه در مطبوعات ما چنين چيزي وجود ندارد؛ يعني كساني كه از محتواي روزنامه يا خبرگزاري شما براي روزنامه يا خبرگزاري خود استفاده ميكنند بايد بابت آن پول بپردازند اما اين گونه نيست و اگر خيلي اخلاقمدار رفتار كنند فقط نام منبع را ميزنند.»