• ۱۴۰۳ شنبه ۲۸ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4645 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۳ ارديبهشت

نگاهي به شعر محمد‌علي سپانلو

شاعر خوب يا شاعر مهم؟

سعيد اسكندري

در مقايسه با شاعران طراز اول پس از نيما، سپانلو آنقدرها شاعر خوبي نيست اما شاعر مهمي است. شاعر خيلي خوبي نيست نه بدين معنا كه شعر خوب يا درجه يكي ندارد. همه ما شعر «نام تمام مردگان يحيي است» را خوانده‌ايم يا شعر «گاو سبز» را مثلا:«چه گاو سبز قشنگي / از جنس شاخ و برگ درختان شكفته است / بر شاخك خيالي زلفان كوته‌اش / پروانه‌هاي صورتي آينه بسته‌اند / و گاو تا مي‌آيد پروانه را ببيند / ناگه تمام تركيبش در لابلاي شاخه بهم مي‌خورد / اكنون چقدر بايد كه باد و آفتاب بپيچند / تا بالدار سبز طلايي رنگي را از شاخه‌ها بسازند / كه آشكارا آن اولي نخواهد شد / گاوي كه بعد آفرينش كوتاهش / لختي نفس كشيدن در شكل‌هاي گوناگون / اكنون در مرغزارهاي عدن مي‌چرد / و چون بر سر ستون‌هاي كاخ هخامنش نگاه مي‌كند / 
آن را تصوير خود در آينه مي‌پندارد / آذين ببند ‌اي باد / اين تركه‌هاي مرتعش سيب را» كه يادآور رودخانه در تغيير و اشاره به ديالكتيك در انديشه هراكليت و صيرورت در فلسفه است. شاعر خيلي خوبي نيست نه بدين معني كه سطرها و بندهاي عالي ندارد:«چريك‌هاي عرب/ مثل مهندسي صحرا مردانه‌اند» يا «مبارك باد/ سفرهايي كه روياي مرا شط پري كردند/ كنار چشمه هنگامي كه اسبم را رها كردم/ كمانم را به نوك شاخه‌اي بستم/ كتاب و خامه‌ام را تكيه دادم بر درخت سرو» اما به شكل عمومي شعر سپانلو زباني زمخت و تراش نخورده دارد. او در بسياري موارد واژگاني ناهمخوان را نه با كمك وزن كه به زور وزن به هم مي‌چسباند. با وجود علاقه‌اش به ادب كلاسيك و دانشي كه در اين زمينه دارد شعرش از ايراد دستوري، كوتاهي‌هايي در وزن و ضعف تاليف و هذيان‌گويي و بي‌معنايي خالي نيست. شعر سپانلو پر‌گوست و اطناب دارد. «آن» و گيرايي چنداني ندارد چراكه گاه شعري است تشكيل شده از قطعات كوششي و قطعات جوششي مجزا كه به هم متصل شده‌اند و... .
با اين همه سپانلو شاعر مهمي است. به چند دليل كه برخواهم شمرد: 
وارد كردن واژگان اصطلاحا غيرشعري به شعر كه قبل از او منوچهر شيباني احتمالا تحت تاثير انديشه‌هاي چپ‌گرايانه و توجه به محيط كارگري وارد شعر كرده بود به شكلي شاعرانه‌تر.
 اين استفاده از واژگان اصطلاحا غيرشعري به شعر در كار سپانلو از همان آغاز توجه شاعران و منتقدان را جلب مي‌كند و راه را بيش از پيش براي ورود هر نوع واژه به شعر باز مي‌كند. كلماتي مثل نئون، گازوييل و... 
زبان زمخت و خشن و تراش نخورده و تلفيق واژگان نو و مدرن با واژگان كهن و كلاسيك كه با زبان لطيف و شسته رفته شعر‌هاي رمانتيك و گاه سانتي‌مانتال دهه 30 فرق‌ها داشت و در كار نوعي تازگي و حالتي امروزي مي‌بخشيد و در كنار اين زبان كلاسيك- مدرن تلفيقي از واژگان فارسي، تازي و فرنگي و بيان روشن و شفاف كه با بيان شعر سمبوليستي تفاوت داشت و اين هم خوني تازه در رگ شعر بود. 
اهميت دادن به شعر بلند و منظومه و شعر نمايشي و شعرهايي با روايت داستاني در ادامه راه نيما، سپانلو آن جنبه‌هايي از كار نيما را ادامه داد كه خود نيما بر آنها اصرار داشت و ديگر شاعران نوگراي موفق چندان به آنها نپرداخته بودند يعني شعر بلند و شعر روايي و شعر نمايشي. مي‌دانيم كه استفاده از عناصر روايي، گفت‌وگويي و نمايشي در شعرهاي بلند از مهم‌ترين و اساسي‌ترين نظريات و تئوري‌هاي نيماست. 
شعر شهر: شعر شاعراني را اصطلاحا شعر شعري مي‌گويند كه از عناصر، روابط و موتيف‌هاي شهري و از طبيعت شهري در شعر استفاده مي‌كنند. اين دست شاعران در ميان نوپردازان كم‌ نيستند، نصرت رحماني، م. آزاد و احمدرضا احمدي. اما سپانلو در كنار شاعر شهري بودن، شاعر شهر هم هست شهر تهران. تهران به عنوان يك اسطوره او، حال و روز مردمان را به شهر تعميم مي‌دهد و شخصيت انساني به آن مي‌بخشد تا جايي كه ‌مهم‌ترين درونمايه شعر محمدعلي سپانلو، اسطوره شهر تهران است. او در اين كار هم مثل كارهاي ديگري كه برشمرديم، مي‌تواند امكاناتي پيش پاي شعر فارسي و شاعران فارسي زبان بگذارد. 
 شعر سپانلو، شعر روشنفكري است و شعر آزادي‌خواهي رو به سمت حيات و زندگي دارد. در شعر او ضمن توجه به آزادي عدالت اجتماعي و نوعي جهان وطني علاقه به ايران و ملت ايران موج مي‌زند.- او در انديشه‌هاي چپ خود هم نوگرا و متفاوت است و در واقع تروستكيست است در زماني كه استالينيسم فضاي روشنفكري چپ را احاطه كرده بود- و از طرفي شعر او شعري است كه فرم‌گراياني مثل رويايي و شاعران و منتقدان غيرمتعهدي مثل موج‌نويي‌ها و مهرداد صمدي و نوري‌علا را هم با خود همراه مي‌كند. 
 استفاده از تداعي آزاد معاني و سرايش بي‌پروا كه او را به گوشه‌هاي بعيد و زواياي غريب خيال مي‌برد و به كشف فضاهاي ناشناخته كه شاعراني را كه شعري شسته‌رفته‌تر دارند به آن راه نيست. حتي ‌هنگام روايت‌گري و سفر به دل تاريخ و فضاهاي اسطوره‌اي افسانه‌اي هم از جنبه‌هاي نسبتا بكر و پيشنهاددهنده شعر سپانلوست كه او را به شاعري مهم تبديل كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون