سهميهاي كه به گردشگري تعلق نگرفت
مهسا مطهر
صنعت گردشگري در حال رفتن به سمت سفرهاي كم جمعيت است و متقاضيان زيادي ترجيح ميدهند در گروههاي دو يا چند نفره به مقاصد ناشناخته سفر كنند. اين شكل از توريسم پديدهاي به نام راهنما-راننده (درايور گايد) را مطرح كرد. در چنين سفرهايي كه راهنما علاوه بر هدايت و مديريت تور، كار راننده را هم انجام ميدهد گردشگر هزينه كمتري پرداخت ميكند و به اين ترتيب تور برايش ارزانتر تمام ميشود. در ايران هم اين شكل از گردشگري تا سال گذشته رواج خوبي داشت و توريستهاي زيادي از كشورهاي مختلف با هماهنگي آژانسها سفرشان به ايران را با راهنما- رانندگان انجام ميدادند.
گراني بنزين در آبانماه برنامه بسياري از راهنما- رانندگان را به هم ريخت، آنها قيمت سفري كه ارايه كرده بودند بر مبناي نرخ قبلي بنزين بود و حالا بايد يا هزينهها را افزايش ميدادند يا از سود خودشان كم ميكردند كه در حالت دوم نميتوانستند از پس هزينهها بربيايند. توجه داشته باشيم يكي از مزيتهاي رقابتي گردشگري ايران ارزان بودن است كه متاسفانه هر بار به بهانهاي دستخوش تغيير و دگرگوني ميشود؛ يك بار با سه برابر شدن قيمت بنزين، بار ديگر با گران شدن هتل و در تصميم ديگري با افزايش نرخ وروديه و...
براي رفع اين چالش پيشنهادمان اين بود كه براي ناوگان حمل ونقل گردشگران سهميه بنزين در نظر گرفته شود تا با استفاده از آن بتوانيم قيمت تمام شده تورها را پايين نگه داريم و موقعيت شغلي راهنما- رانندگان به خطر نيفتد. ما تا اوايل ژانويه صبر كرديم تا ببينيم سهميههايي كه دولت براي مشاغل مختلف ارايه ميدهد آيا به گردشگري هم تعلق ميگيرد يا خير اما مشخص شد برنامهاي براي اختصاص سهميه براي اين صنعت وجود ندارد.
همان زمان كانون انجمنهاي صنفي گردشگري سراسر كشور از كارگروهي كه در وزارت نفت وجود دارد، درخواست كرد در جلسهاي ضرورت اختصاص سهميه براي راهنما-رانندگان شرح داده شود. از آنجا كه موضوع بنزين از اولويتهاي كشور است و نميتوان بدون حساب و كتاب آن را به اقشار مختلف داد، ما در نظر داشتيم در اين جلسه استدلالهاي خود را مطرح و حتي محاسبه كنيم يك راهنما-راننده به چه ميزان بنزين نياز دارد و شيوه تخصيص آن چگونه بايد باشد. كارگروه در تماسهاي مكرر به ما اعلام كرد كه گفتوگو در اين باره گفتوگوي دولت با دولت است و صنوف نميتوانند درخواست چنين جلساتي داشته باشند. بنابراين در صحبتي كه با معاونت گردشگري داشتيم، قرار شد اين معاونت به عنوان بخشي از دولت درخواست جلسه دهد تا در آن نمايندهاي از كانون (دبير يا رييس آن) هم شركت كند. در بهمن ماه كارگروه وزارت نفت عنوان كرد جلسه در نيمه دوم بهمن برگزار ميشود اما تماسهاي روزانه و مكرر ما با وزارت نفت نشان ميداد چنين جلسهاي تشكيل نشده است. با اين حال در گفتوگويي كه يك هفته قبل با اين وزارتخانه داشتيم مشخص شد سه جلسه در اين باره تشكيل شده و نمايندهاي از معاونت گردشگري در آن حضور نداشته است. پرسش اين است چرا بايد صنعت گردشگري چنين در حاشيه باشد كه در جلسهاي كه درباره تخصيص سهميه بنزين براي آن گرفته ميشود نمايندهاي از معاونت گردشگري وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري حضور نداشته باشد. طبيعي است وقتي در چنين جلسهاي كارشناسي از اين حوزه دعوت نشده كه از چنين درخواستي دفاع كند، به راحتي چنين درخواستي كنار گذاشته ميشود و جزو اولويتها به حساب نميآيد. متاسفانه سالهاست فعالان حوزه گردشگري تلاش ميكنند از مزيتهاي اين صنعت و ارزآوري آن براي كشور دفاع كنند، آنها طي اين سالها تاكيد كردهاند توريسم در ايران بايد از حاشيه به متن منتقل و جدي گرفته شود اما حاصل آن باز هم تصميمگيري پشت درهاي بسته و بدون حضور كارشناسان اين حوزه است. لازم است تعامل مثبتي كه ميان وزارتخانهها درباره سهميه بنزين وجود دارد، بين وزارت نفت و وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري هم برقرار شود تا در دوران پساكرونا شاهد جهش اين صنعت باشيم.