به بهانه اظهارات معاون نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي كه بيشتر به توجيه شباهت داشت
هنرمندان را به پلتفرمهاي خارجي سوق ميدهيد؟
احسان زيورعالم
محمد طباطبايينژاد در گفتوگو با خبرگزاري ايسنا به دليل عدم ارايه مجوز به انتشار چند فيلمتئاتر در سايت تيوال از يك استدلال جذاب استفاده كرده است. او گفته تعداد مخاطبان فيلمتئاتر بيشتر از خود تئاتر است، پس بايد سانسور شديدتري روي آن اعمال شود. فرض كنيم اين استدلال، استدلال منطقي و درستي است. حالا براساس همين منطق اين تصور را داشته باشيم كه شايد يك نمايش حاوي مواردي باشد كه خداي ناكرده تعدادي از مخاطبان را به گناه بيندازد. طبق رياضيات و اصل لانه كبوتري و استدلالِ آقاي طباطبايينژاد دقيقا شانس ابتلا به گناه بيشتر ميشود اما يك پرسش ديني: آيا به گناه افتادن يك نفر با به گناه افتادن چند نفر تفاوت دارد؟ مگر گناه امري كمّي است كه براساس جامعه درگير آن را بسنجيم؟ فرض كنيم چنين باشد، آيا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي - طبق همين اسم پرطمطراق - راهي براي سانسور دروغ دارد؟ حتي اگر بخشي اجازه سانسور داشته باشد، آيا ميتواند تصميم بگيرد آنها كه پولدار هستند با پرداخت 50 هزار تومان آن صحنههاي گناهآلود را در سالن تئاتر تماشا كنند! ولي افرادي با درآمد كمتر نتوانند با پرداخت 5 هزار تومان صحنههاي همان نمايش را از طريق اينترنت ببينند؟ متأسفانه استدلال آقاي طباطبايينژاد بيش از يك توجيه عجيب نيست. مراحل اخذ مجوز براي نمايشها به مراتب سختتر، طولانيتر و از همه مهمتر فرسايشيتر از سينماست. بسياري از خطوط قرمزي كه در تئاتر منجر به منكوب كردن يك اثر ميشود، در سينما آزاد و خجسته روي پرده ميرود. براي مثال فيلم «قانون مورفي» رامبد جوان واجد مسائلي است كه اساسا شما حق بيانش را در تئاتر نداريد. يا مثلا فيلم «خرگيوش» با آن فضاي روانگردانش براي اجرا در تئاتر مجوز نميگيرد. بنابراين جا دارد بگوييم در حوزه سانسور، وزارت ارشاد و دستگاههاي زيرمجموعهاش بهشدت درگير موازيكاري هستند چرا كه از يك دستورالعمل واحد تبعيت نميكنند؛ در حالي كه اگر معيار سانسور قواعد شريعت باشد، شريعت در قانون كشور امري تشخيصي از سوي يك فرد نيست. حالا بياييد پلتفرم يك VOD را بسنجيم. در سايت «فيليمو» هيچ جايي مبني بر تعداد بازديد درج نشده است. اين برخلاف پلتفرمهايي چون YouTube و آپارات است. در «فيلمنت» نيز عددي مبني بر تعداد خريداران وجود ندارد اما در صفحه هر هنرمند تعداد بازديدكنندگان آن صفحه درج شده است. من به صورت اتفاقي صفحه پري صابري، چهره شناختهشده تئاتر را گشودم كه در ذيل نامش 5 اثر او روي پلتفرم فيلمنت قرار گرفته است. از صفحه اين هنرمند مشهور تنها 49هزار و 611 نفر بازديد كردهاند. دقت داشته باشيم اين تعداد صرفا صفحه پري صابري رانگاه كردهاند. فرض كنيد همه اين افراد خريدار فيلمتئاترها باشند، اگرچه شايد برخي توجيه كنند شركت Netflix هم فاقد شفافيت فروش است اما اين عدمشفافيت در ايران با مقوله سانسور، بستن مسير درآمدزايي يك جامعه 25هزار نفري بيكار شده به سبب كرونا و در نهايت محروم كردن جامعه از هنري به نام تئاتر است. بماند كه شركت Netflix خودش فيلم توليد ميكند، سرمايهگذاري ميكند و در ايام كرونا شرايط را براي جذب مخاطب تسهيل كرده است. شايد حضور فيلمتئاترهاي ايراني در پلتفرمهاي آنور آبي حتي سود بيشتري هم نصيب گروهها كند چرا كه حداقل در غرب مردم بيشتر تئاتر ميبينند و با شوراهاي نظارت متعدد هم روبرو نميشوند.