حاج مالك الشباز
مرتضي ميرحسيني
مالكوم ايكس ميگفت: «آزادي و صلح در كنار هم معني پيدا ميكنند و بدون تامين آزادي، تحقق صلح هم ناممكن است.» باور داشت كه سياهان در امريكا، چهارصد سال است در ظلم و تبعيض زندگي ميكنند و از ابتداييترين و بديهيترين حقوقشان محروم ماندهاند. شعارش اين بود كه «هيچكس به شما آزادي را هديه نميكند. هيچكس ضامن برابري و عدالت نيست و اگر اين چيزها را ميخواهيد بايد بجنگيد و به دستشان بياوريد.» سخنران قابلي بود و ميدانست چگونه شور و احساس شنوندگانش را تحريك كند. چنين روزي از بهار سال 1925 در اوماها واقع در ايالت نبراسكا متولد شد. نامش مالكوم ليتل و فرزند خانوادهاي پرجمعيت بود، اما بعد از تسليم به آخرين دين الهي، با گفتن اين جمله كه «ليتل نام دوران بردگيام بوده و من از اين پس مردي آزاد خواهم بود» خودش را ايكس ناميد (انتخاب نام خانوادگي ايكس در آن سالها شيوه رايجي براي اعتراض به تبعيض نژادي بود و مثلا كاسيوس كلي هم مدتي خودش را كاسيوس ايكس ميخواند و بعد از آن بود كه اسم محمدعلي را برگزيد). مالكوم ايكس زندگي پرحادثه و سختي داشت و چون بسيار باهوش بود، اين سختي را بيشتر حس ميكرد. گروهي از سفيدپوستان نژادپرست پدرش را كشتند، خانهشان را آتش زدند و حتي برخي سفيدهاي «خوب و مهربان» هم- احتمالا از روي دلسوزي- سقف روياهاي او را كوتاه كردند. به تحصيل در رشته حقوق اميد بسته بود، اما به او گفتند اين مسير چندان مناسب سياهان نيست و بهتر است به جاي وكالت يا قضاوت به شغلي مثل نجاري فكر كند. سرخورده از عالم و آدم، ترك تحصيل كرد و پس از چندي آوارگي به نيويورك رفت و در هارلم منهتن اقامت كرد. از احساس پوچي و تحقير، به خلاف كشيده شد و چندي بعد به جرم دزدي به زندان افتاد. گويا در زندان با شماري از مسلمانان و از طريق آنها با دين اسلام آشنا شد. متاثر از آموزههاي ديني و معنويتي كه او با پيروي از اين آموزهها حس و تجربه ميكرد، سبك زندگي خود را تغيير داد. اسلام او را كه جواني ولگرد و بيهدف بود به انسان ديگري تبديل كرد و رفتهرفته يكي از چهرههاي محبوب و مشهور سياهان امريكا، در حد و اندازههاي رزا پاركز و مارتين لوتركينگ شد. برخلاف لوتركينگ كه از خشونت پرهيز داشت و همه را به اجتناب از آن تشويق ميكرد، مالكوم ايكس مبلغ «دفاع مشروع» بود. ميگفت اين حق طبيعي ما سياهان است كه مثل هر انسان ديگري با «توسل به هر آنچه ضروري باشد» از خود و خانواده و اموالمان محافظت كنيم. مشهور است كه يك بار در ديداري خصوصي به لوتركينگ گفت: «آنها از ترس امثال من، با تو كنار ميآيند» و منظورشان از «آنها»، سياستمداران موثر ايالات متحده امريكا بود. حتي نظرش درباره ترور جان كندي رييسجمهور اين بود كه او با مرگش «تقاص پس داد.» عمر مالكوم ايكس كه بعد از سفر حج نام خود را به حاج مالك الشباز تغيير داده بود به چهل سال نرسيد. زمستان 1965 هنگام يكي از سخنرانيهايش سه نفر به او نزديك شدند و چندين و چند بار به او شليك كردند. او قرباني رقابتها و تنشهاي دروني گروههاي اسلامي امريكا كه خودش هم گاهي به آنها دامن ميزد، شد. در تقويم امريكاييها، روز تولدش به نام روز مالكوم ايكس مناسبتي ملي محسوب ميشود.