ادامه از صفحه اول
دست باز ايران در انتخاب
ايالات متحده قصد دارد هر گونه همكاري با ايران را متوقف و آن را منوط به تبعيت از سياستهاي امريكا كند كه اگر بنا به تبعيت بود كار ايران و امريكا به اين مرحله كشيده نميشد. البته بعيد به نظر ميرسد كه چين و انگليس از اين سياست تبعيت كنند. چرا كه اين سياست امريكا در تعارض آشكار با توافقهايي است كه پيشتر با اين كشورها بر سر برنامه هستهاي ايران صورت گرفته است. ولي با اين وجود اگر چين و انگليس مجبور به تبعيت از تحريم امريكا شوند، ايران اين پروژه را به تنهايي تكميل خواهد كرد. ايران از سال 2003 پروژه رآكتور آب سنگين اراك را آغاز كرد و سپس در توافق برجام يك نوع طراحي مجدد شكل گرفت و تاكيد شد كه ايران مجري اين پروژه است. ولي به دليل اينكه ايران قصد داشت گواهينامه و استاندارد بينالمللي براي محصولات رآكتور اراك را به دست آورد، از مشاركت چين در بازطراحي رآكتور استقبال كرد و بنا بود بر اين امر امريكا نيز نظارت داشته باشد. ولي در عمل با شرايط به وجود آمده بايد ديد كه همكاريهاي چين و انگليس ادامه پيدا خواهد كرد يا خير. اما اگر فرض را بر تبعيت هر دو كشور از امريكا بگيريم، ايران دانش استفاده از فناوري هستهاي را بومي كرده است و ميتواند اين رآكتور را با استانداردهاي بينالمللي عملياتي كند. با اين وجود اگر كار در چارچوب برجام صورت ميگرفت مزاياي بيشتري داشت چرا كه ايزوتوپهاي دارويي توليد شده در ايران يك گواهينامه بينالمللي دريافت ميكرد. ولي در شرايط خروج اين كشورها ديگر اين محصولات گواهي بينالمللي نخواهند داشت و بايد در داخل ايران مصرف شود. ايران تاكنون نشان داده كه دانش فني ساخت رآكتور آب سنگين را دارد و امريكا با تحريم خود، ايران را بين دوراهي تسليم يا استقلال قرار داده است. دانش ساخت رآكتور آب سنگين، يك دانش پيشرفته است و به دليل بوميسازي اين دانش در ايران بايد به اين مسير ادامه داد. لازم به ذكر است در طول مدت اجراييسازي برجام ايران چند اقدام مهم در بحث توسعه فناوري هستهاي خود انجام داده است. آخرين دستاورد درپوش 100 تني بود كه با موفقيت در رآكتور مستقر شد. اما طرحي كه اكنون ايران دنبال ميكند همان رآكتوري است كه در برجام بر سر آن به توافق رسيده است. طرحي كه براي خنك كردن رآكتور از آب سنگين كماكان استفاده ميشود. ايران در طراحي اوليه ميتوانست از اورانيوم طبيعي براي رآكتور استفاده كند، اما براي رفع نگراني طرف مقابل در بازطراحي به نحوي عمل شد كه به جاي اورانيوم طبيعي از اورانيوم 20 درصد استفاده شود. امريكاييها در ابتدا اين طراحي را نپذيرفتند و آن را اجرايي نميدانستند اما در نهايت ارنست مونيز، وزير انرژي وقت امريكا پيشنهاد ايرانيها را پذيرفت. در بازطراحي رآكتور كماكان آب سنگين باقي ميماند و پسماند سوخت آنكه از جمله نگرانيهاي غرب بود، حداقل لازم پلوتونيوم از آن به دست ميآيد. ولي اكنون اين نكته وجود دارد كه تحريم امريكا دست ايران را براي بازگشت به طراحي گذشته باز ميگذارد. از سويي ديگر با پايان يافتن ساخت رآكتور اراك اگر طرفهاي متعهد برجام سوخت 20 درصد آن را تامين نكنند، براي ايران غنيسازي اورانيوم 20 درصد كار بسيار آساني است چرا كه دانش فني آن را به طور كامل در اختيار داريم و افزايش درصد غنيسازي به هيچ عنوان كار سختي براي ايران نخواهد بود. زيرا وقتي يك كشور بتواند غنيسازي 5 درصدي انجام دهد به راحتي غنيسازي سطح بالاتر هم انجام ميدهد. در خصوص پسماند سوخت رآكتور اراك نيز پيشتر بنا بود كه ايران آن را به خارج از كشور تحويل دهد ولي دفع پسماند فرآيند مهندسي خاصي دارد و بايد در اعماق زمين دفن شود و از آن ديگر استفاده خاصي صورت نگيرد. هر چند استحصال پلوتونيوم امكانپذير است و از آن ميتوان در صنايع باتريسازي استفاده كرد. در اين شرايط ايران است كه تصميم خواهد گرفت كه با پسماند چه كند و ديگر تعهدي در اين بخش ندارد ولي نبايد فراموش كرد كه بر كل اين فرآيند نظارت آژانس كماكان ادامه دارد. ولي غرب اكنون به نحوي قصد دارد شرايط را نشان دهد كه ايران در حال مخفيكاري است در صورتي كه كل فرآيند و فعاليت هستهاي ما تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي است. از سوي ديگر اگر امريكاييها قصد داشته باشند تامين سوخت نيروگاه بوشهر را نيز تحريم كنند، بعيد به نظر ميرسد كه روسيه از آن تبعيت كند. چرا كه روسيه نسبت به تامين سوخت بوشهر تعهد دارد. روسها پيشتر تحت فشار بودند كه پروژه ساخت نيروگاه اتمي بوشهر را متوقف كنند ولي اكنون نه تنها فاز اول نيروگاه را به اتمام رساندهاند بلكه مشغول اجراي فاز 2و3 اين نيروگاه هستند. بنابراين به نظر نميرسد كه روسها تن به تحريمهاي امريكا بدهند، البته اين موضوع نه به خاطر ايران بلكه منافع آن اقتضا ميكند كه چنين كاري را انجام ندهند. تعهد روسيه براي تامين سوخت نيروگاه بوشهر نيز تا سال 2021 است و از آن پس ايران ميتواند در اين زمينه تصميمگيري كند. اورانيوم مورد نياز نيروگاه بوشهر چيزي در حدود 30 تن در سال است از همين رو به نفع ايران خواهد بود كه به اين همكاري ادامه دهد. ولي به دليل وابسته نبودن، ايران همواره يك ذخيره قوي دارد كه ميتواند اين كار را در صورت عدم تامين سوخت ادامه دهد. از طرفي نيروگاه بوشهر اولين نيروگاه موفق روسيه پس از فروپاشي شوروي بوده است و با همين مدل توانست با كشورهاي تركيه و امارات نيز براي ساخت رآكتور قرارداد منعقد كند و به اين راحتي از آن نخواهد گذشت.
پسر، مرد، پدر
گناه را به گردن كساني مياندازيم كه گاه آنها را از زمره مردسالاران تلقي ميكنيم و گاه از عنوان پرطمطراقتر. آنچه امروز تا فواره و شعله آتشي كه داستان رومينا برافروخته سقوط نكرده است بايد به آن توجه كنيم، نقش خودمان است. ما چقدر براي توسعه اين جامعه گام برداشتهايم؟ چقدر براي آموزش مردم گام برداشتهايم. هنوز هم پسران و دختران بيآنكه آموزشي ببينند صرفا با يكسري امضا در دفتري خاص به مرد و زن تبديل ميشوند بيآنكه در دنياي مدرن شده و به شدت تكنولوژيك كنوني آموختهاي از زناشويي داشته باشند و هنوز بيآنكه آموختهاي داشته باشند به پدر و مادر بدل ميشوند و بعد ما از آنها انتظار داريم كه چنان باشند كه ما ميخواهيم. پدر رومينا هم يكي مثل من و شماست. بسته به آنچه آموزش ديده و تجربه كرده شده پدر رومينا. اگر قرار است به عنوان پدر، كاري ديگر از او سر بزند بايد به او همان كارها را ميآموختيم كه نياموختيم. هنوز در كشور ما كساني هستند كه تا كلامي از آموزشهاي خاص بر زبان ميآيد خونشان به جوش آمده بسط بنشينند كه وامصيبتا. هنوز در جامعه ما كساني هستند كه اگر ويروس كرونا شايع نشده بود، اجازه نميدادند دانشآموزان با تكنولوژي و موبايل و تبلت آموزش به شيوه جديد بگيرند. گويي بايد كرونا به جانمان ميافتاد تا شيوههاي آموزشمان را تغيير دهيم و بايد به كرونا و امثال كرونا اميد ببنديم كه وضعيت پدر رومينا و مريم را تغيير دهند پيش از آنكه جنايتي مرتكب شوند و ما همچنان كنار بايستيم و تماشا كنيم. نه؛ به جاي آنكه در رذالت عمل ديگران توييتها بنويسيم و قلمفرساييها كنيم، آستين بالا بزنيم و براي جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم قدمي برداريم.