اميد، اخلاق و خردجمعي
با واكنشهاي بسياري مواجه شد. اين ميان يكي از اشكالاتي كه كليت جريان اصلاحطلبي در مجلس بهنحوي با آن روبهرو بود، همان حمايت بيچون و چرا از دولت بود كه در عمل باعث شد بهنحوي بر ميزان نارضايتي عمومي از نمايندگان افزوده شود؛ هرچند همين مساله نيز بهرغم اين دست آسيبهاي ناگزير، دستكم از اين جهت كه نشاندهنده نوعي وحدت و انسجام دروني در بدنه فراكسيون بود، قابلاحترام است. چراكه به هر حال نمايندگان در مواردي متعدد با برخي نظرات فراكسيون مثلا درباره حمايت از فلان وزير پيشنهادي مخالف بودند اما با تمكين از خواست فراكسيون و خرد جمعي حاضر نشدند كه دست رد به سينه فراكسيون بزنند. نكتهاي كه البته همزمان در برخي موارد نيز از آنجا كه محقق شد، ميتواند از ايرادهاي كار فراكسيون اميد باشد. فارغ از اين موارد اما به عنوان نمونه در بحث حمايت فراكسيون اميد از برخي حقوقدانان شوراي نگهبان از جمله آقاي كدخدايي بايد تاكيد كنيم كه شايد پذيرش اشتباه ازسوي فراكسيون و بهويژه شخص رييس فراكسيون كه در اين راي نقش داشت، ميتواند در ترميم بخشي از سرمايه اجتماعي آسيبديده جريان اصلاحات مثمرثمر باشد. همينطور كه درمورد چند طرح مربوط به بحث اصلاح قانون انتخابات يا نظارتپذير ساختن شوراي نگهبان و اصلاح رويه نظارت استصوابي كه در روزهاي پاياني مجلس تدوين و به تصويب صحن علني رسيد، معتقدم فراكسيون اميد بايد از همان روزهاي نخست مجلس دهم اين پروژه را كليد ميزد و اجازه نميداد درحالي اين مصوبات به تصويب صحن علني برسد كه ديگر اميديها در پارلمان حضور ندارند و درصورت مخالفت قابل پيشبيني شوراي نگهبان، امكان اصرار بر مصوبات ميسر نباشد.
فارغ از اين موارد اما شايد نكتهاي كه در بررسي عملكرد چهارساله فراكسيون اميد بايد مدنظر قرار دهيم اين است كه اولا نميتوان بهطور يكپارچه و كلي از عملكرد مثبت يا منفي اين فراكسيون سخن گفت و بايد بهصورت موردي، به نقد و بررسي دستاوردها و اقدامات اين فراكسيون در مجلس اقدام كرد و درثاني، طبيعتا ضرورت دارد كه براي بررسي عملكرد فراكسيون، شرايطي را كه در آن قرار داشتيم، مدنظر قرار دهيم. فراموش نكنيم تعداد قابلتوجهي از اعضاي «ليست اميد» كه در همان روزهاي نخست مجلس دهم و پس از پايان انتخابات، مسير خود را از اصلاحطلبان جدا كرده و با تشكيل فراكسيون «مستقلين ولايي» به راه خود رفتند، همان حدود يكصد نماينده عضو فراكسيون اميد هم در تمامي موارد پاي كار نبودند و شايد بتوان حدود 60 نماينده اصلاحطلب را اميديهايي دانست كه در تمامي بزنگاهها و اقدامات فراكسيون پاي كار بوده و از آرمانهاي اصلاحطلبانه فراكسيون عدول نكردند.
همزمان اما نكتهاي كه نبايد از آن غافل شد آن است كه محمدرضا عارف، سياستمداري اخلاقگراست كه معتقد است نبايد به هيچ عنوان تنش و چالشي در كشور ايجاد شود و ترجيح ميدهد با گذشت از برخي مسائل، مانع از برهم خوردن آرامش جامعه شود. نكتهاي كه به هر حال در نحوه عملكرد فراكسيون اميد هم موثر واقع شد و در برخي موارد، روند اتفاقات را رقم زد. اين ميان شايد اگر قرار بود همه نمايندگان بر اساس نظر و ديدگاه شخصي خود اقدام كنند، برخي موارد با صراحتي دوچندان مطرح ميشد اما وقتي ما از «دموكراسي» صحبت ميكنيم، بايد به اصول و قواعد آن نيز پايبند باشيم و از اصول دموكراسيخواهي كه يكي از مهمترين مواردش، پايبندي به خرد و نظر جمعي است، تخطي نكنيم. رويكرد و رويهاي كه دستكم ازجانب اكثريت اعضاي فراكسيون اميد دنبال شد و نمايندگان حاضر نشدند بهخاطر به كرسي نشاندن خواست و راي خود، با نظر فراكسيون مخالفت كنند. گرچه در جلسات با يكديگر بحث داشتيم اما وقتي مجمع عمومي به موضوعي راي ميداد، سعي ميكرديم همگي به آن پايبند باشيم.