• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4659 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۲ خرداد

به بهانه فيلم عروس و افخمي

ناقض الگوهاي پيش از خود

شاهين شجري‌كهن

فيلم «عروس» گذشته از كيفيتي كه در بازبيني امروز دارد، نقطه عطفي در سينماي بعد از انقلاب به حساب مي‌آيد و به همين دليل ارزش تاريخي دارد. در زمانه‌اي كه اين فيلم در آن ساخته شده سينما تحت سيطره الگوهايي بود كه تقريبا همه اين الگوها در عروس نقض شد. براي اولين‌بار در اين فيلم مفهوم ستاره (حتي بدون حمايت كامل رسمي) مشروعيت و واقعيت پيدا مي‌كند. عروس گذشته از ارزش‌هاي دراماتيك و تصوير سينمايي‌اش يك فيلم جريان‌ساز است؛ بيانيه‌اي در تعيين روش حركت سينماي ايران در زمانه خودش.
بعد از نمايش فيلم، با توجه به هنجارشكني عروس و عبور از محدوديت‌هاي تثبيت ‌شده، تندروها و مخالفان تحول فرهنگي مخالفت‌هايي كردند و حتي بعضي كوشيدند ستاره‌هاي فيلم (نيكي كريمي و ابوالفضل پورعرب) را به نوعي محدود كنند. معروف است كه در زمان خودش رييس وقت سينما اجازه صادر نمي‌كرد كه اين دو بازيگر با هم در فيلمي ظاهر شوند و حتي در آيين‌ها و جشن‌هاي سينمايي نبايد تركيب اين دو بازيگر جلوي انظار عمومي ظاهر مي‌شد. به هر حال در زمان خودش اين فيلم مثل بمب صدا كرد، به خاطر اينكه مخاطب با شكلي از رابطه زن و مرد، شكلي از حرف زدن‌هاي معمولي و ديالوگ‌هاي روزمره طبيعي و موقعيت دراماتيك روبه‌رو مي‌شد كه سابقه نداشت. تا قبل از آن سينماي ايران در نوعي بلاتكليفي به سر مي‌برد و با اين پرسش مواجه بود كه آيا مي‌تواند اينچنين تصاويري را نشان دهد يا نه؟ بعضي از اين موارد به‌طور آشكارا ممنوعيت و خط قرمز بود بعضي هم به‌طور عرفي هنجارشكني محسوب مي‌شد. مثل اينكه ستاره و جوان اول فيلم با زن زيبا در موقعيت نزديك سكانس‌هاي دونفره داشته باشد و كلوزآپ‌هاي متعددي از آنها به نمايش گذاشته شود و در يك محيط بسته كنار هم تنها باشند و ديالوگ عاشقانه بگويند و بين آنها بحران ايجاد شود و آنها در اين بحران در معرض احساسات و عواطف مختلفي قرار بگيرند. همه اين نكات براي سينماي ايران تازگي داشت. شايد اگر فيلمساز ديگري جاي بهروز افخمي متقاضي ساختن اين فيلم مي‌بود، اين اجازه به او داده نمي‌شد. اما چون افخمي تا آن زمان اعتمادها را جلب كرده بود و برادري‌اش را ثابت كرده بود به او اجازه داده شد كه اين فيلم را بسازد.
يك نكته وجود دارد و آن اينكه عروس و مخالفت‌هايي كه با اين فيلم شد، يا عروس و جريان روبه‌روي اين فيلم، نشان‌دهنده دو قطب تاثيرگذار در تصميم‌گيري فرهنگي آن زمان بود. جريان حاكم كه از ابتداي دهه شصت با فيلم‌هاي اكشن و مواد مخدري و بازيگران مرد و سينماي بدون ستاره، اصول و الگوهاي مورد تاييدش را بر تمام جريان‌هاي سينمايي موجود تحميل مي‌كرد و جريان ديگري كه با گذر از سال‌هاي دهه شصت كم‌كم با جسارت و اعتماد به نفس بيشتري اعلام موجوديت مي‌كرد و خواهان اصلاح وضع موجود و تحول فرهنگي بود. تا آن زمان عموم فيلم‌هاي توليد شده در چند محدوده مشخص طبقه‌بندي مي‌شدند و خبري از درام عاشقانه و سوپراستار نبود. فيلم‌ها يا معناگرا بودند يا كمدي خانوادگي يا اكشن‌هاي بسيار كليشه‌اي كه به هيچ عنوان ستاره نداشتند و بازيگران را در قالب‌هاي بسيار مصرفي استفاده مي‌كردند؛ براي اينكه بزرگ و محبوب نشوند و درخشش ستاره‌وار بر پرده نداشته باشند. همه اينها نشان‌دهنده دو نگرش حتي در كلان‌ترين سطح مديريت سينماي ايران است. در آن زمان مديراني بودند كه معتقد بودند بايد محدوديت‌ها برداشته شود و سينما ستاره و قهرمان داشته باشد. از آن طرف نگرش سنتي وجود داشت كه سينماي پاستوريزه و گلخانه‌اي را تجويز مي‌كرد و حتي جمشيد هاشم‌پور يكه‌بزن را تحمل نمي‌كرد. جمشيد هاشم‌پور بايد خانه‌نشين مي‌شد مبادا ستاره و قهرماني سينمايي ساخته شود. اينكه در دل اين سينما و اين نگرش مديريتي به فرهنگ و هنر، يك‌باره فيلم عروس روي پرده بيايد و جايزه بگيرد و اعلام حضور كند، زنگ آغاز دوران جديد است.
 فيلم واجد ارزش‌هايي هم هست و هنوز هم در بازبيني احساس مي‌شود تنش و بحران دارد و نگرش طبقاتي مشخصي را پي مي‌گيرد و از لحاظ بصري به الگوهاي محبوب سينماي امريكا نزديك است. به خصوص اينكه آن دوران عموما سينماي ايران تحت تاثير اروپاي شرقي و ژاپن و سينماي آلترناتيو است و اين نگرش جديدي است كه پرچم تاثيرپذيري از سينماي امريكا و زيبايي‌شناسي هاليوودي را بالا مي‌برد كه در ديگر فيلم‌هاي افخمي هم شاهد اين گرايش به سينماي امريكا و فيلم‌هاي نوآر و بي‌مووي‌هاي هاليوود هستيم. 
اوجش را در جهان پهلوان تختي مي‌بينيم كه ذاتا يك فيلم نوآر پليسي- جنايي امريكايي است و يادآور انبوهي از فيلم‌هاي مطرح دهه‌هاي 1950 تا 1970، با همان قاب‌بندي و فضاسازي آشنا. عروس براي نيكي كريمي آغاز يك مسير بيست ساله است كه اين مسير را به‌ خوبي طي مي‌كند با تمام حرف‌ها و حديث‌ها و حضور غيرقابل توجيهش در فيلم‌هاي ضعيف و تجاري، به هر حال شمايل يك ستاره زن را تا قبل از ظهور هديه تهراني هيچ يك از بازيگران دهه شصت نمي‌توانند با اين قدرت و پذيرندگي عمومي ارايه دهند. اما براي ابوالفضل پورعرب فيلم عروس خيلي خوش‌يمن نبود و برايش باعث محدوديت‌هايي شد و او هم اهل سازش نبود و در مقاطعي با مديران روبه‌رو شد و اعتراض كرد و در بهترين سال‌هاي بلوغ حرفه‌اي‌اش خانه‌نشين شد تا سوپراستار نشود. به هر حال اين دو در اين فيلم اولين طليعه‌هاي ستاره سينماي بعد از انقلاب هستند و تا ابد هم خواهند ماند و از جهت موضوعيت تاريخي آنها را مي‌توانيم با دختر لر مقايسه كنيم كه يكي از اولين‌هاي مهم تاريخ سينماي ايران است. در واقع اين فيلم زيربنا و محملي است كه يك اساس و الگوي محوري را شكل مي‌دهد و در طول دهه هفتاد و هشتاد تمام ستاره‌هاي چشم‌آبي اين سينما كه بعد از دهه هفتاد ظهور كردند و تمام تين‌ايجر‌هاي عصر اصلاحات و عاشقانه‌هاي آن زمان از رادان و گلزار گرفته تا ده‌ها ستاره زن و مرد ديگر همه بر مبناي اين پايه اوليه بالا رفتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون